بهمن عبدی هنرمند کاریکاتوریست در گفتگو با هنرنیوز:
نگاه به کاریکاتور در کشور ما سلیقهای است
ضربالمثل زبان سرخ و سرسبز مصداق بارز هنری است که این روزها بسیار مظلوم به نظر میرسد، آیا به راستی هنوز ما به درک درستی از هنر کاریکاتور رسیدهایم که برخی با نگاهی منفی به این هنر جذاب و مفید قصد در تخریب آن دارند و آن را با هجو و تمسخر اشتباه میگیرند...
تاريخ : سه شنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۱۳:۱۸
آنها نمیدانند که رسالت اصلی هنر کاریکاتور جدا از قابلیتهای جذاب برای انتقال مفاهیم به زبان ساده به کودکان، در جهت پیشرفت جامعه و گوشزدی به مشکلات در قالب طنز است اما مشکلات این هنر به همین جا ختم نمیشود. وضعیت بد معیشتی هنرمندانی که به واسطه فعالیت در برخی نشریات تا حدی درآمدزایی دارند جای نگرانی دارد که آینده آن را به خطر بیندازد همین مشکلات به خودی خود باعث میشود که ما به برگزار نشدن دوسالانه کاریکاتور توجه نداشته باشیم.
از اینرو بهمن عبدی هنرمند پیشکسوت کاریکاتور در گفتوگو با هنرنیوز به مشکلات و رسیدگی نکردن به این هنر و هنرمندان اشاره میکند که در ذیل میخوانید:
با توجه به حضور جوانان و شرایط مناسب هنر کاریکاتور در جشنوارههای داخل و خارج از کشور، آیا وضعیت کاریکاتور در فضای رسانهای کشور نیز همینطور مناسب است؟
باید در ابتدا شرایط امروزی کاریکاتور را تقسیمبندی کنیم، در این تقسیمبندی حضور هنرمندان ایرانی در جشنوارهها و جایگاه مطلوب ما در چشمانداز کاریکاتور به عنوان هنر اول منطقه، به صورت مطلوبی به نظر میرسد اما در بخش مطبوعاتی هنر کاریکاتور حال و روز مناسبی ندارد. این هنر مظلوم به دلیل زبان انتقادی و اعتراضی نتوانسته آنطور که باید و شاید رسالت خود را در کشور به انجام برساند و جایگاه مناسبی ندارد. این شرایط بد در حالی است، که مسئولان بارها اعتراف کردهاند که همه چیز آنطور که باید و شاید مطلوب نیست و مشکلاتی همواره وجود دارد، اما زمانی که مشکلات به شکل کاریکاتور میشود متأسفانه به همه برمیخورد. این در شرایطی است که اگر کاریکاتور آزاد باشد و بتوان در مطبوعات انتقاد کرد جامعه به سمت موفقیت پیش میرود و مشکلات آنها راحتتر برطرف میشود. یکی از مؤثرترین زبان کاریکاتور، مطبوعات است که میتواند در جامعه حرف بزند. این کار باعث میشود که کاریکاتور همواره زنده و موفق باشد.
با توجه به اینکه چند روزنامه و مجله در کشورکه تعداد آنها به انگشتان دست نمیرسد ستون ثابت کاریکاتور دارند، از لحاظ کمی و کیفی این مسئله را چگونه ارزیابی میکنید؟
متأسفانه این مسئله در مطبوعات بیشتر تصویرسازی است تا کاریکاتور. این نشریات بیشتر به مسائل سیاسی (منطقه) محیط زیست، گرانی و از این قبیل مشکلات اشاره میکنند، در حالیکه کاریکاتور ظرفیت حرف و ایفای نقش بیشتری دارد. متأسفانه در چند وقت گذشته شاهد بودیم که یکسری از روزنامهها به واسطه کاریکاتور تعطیل و از کاریکاتوریستها شکایت میشود. این هنرمندان از صبح تا شب تلاش میکنند و دائم استرس این را دارند که آیا از آنها شکایت میشود یا روزنامه آنها به واسطه کاریکاتوری که میکشند بسته میشود یا خیر. همین امر باعث میشود که از لحاظ کیفی و فنی، کار آنها دچار افت شود. متأسفانه هیچیک از عوامل کاریکاتور شاغل در مطبوعات احساس خوب و راحتی ندارند، این گرفتاریها بیشتر به دلیل آن است که هیچ نهادی از این دسته از هنرمندان دفاع نمیکند و آنها بدون حامی هستند و تا زمانی که شرایط اینگونه باشد کاریکاتور ما دچار خودسانسوری میشود یا زبان آن تغییر میکند، اما هیچ فردی توجهی ندارد که تیتر برخی نشریات امروزی نقش کاریکاتور را ایفا میکند. هرکدام از آن تیترها میتواند یک کاریکاتور باشد.
شاید کمتر زمانی خواسته یا سعی شده باشد که با فرهنگسازی، کاریکاتور را از تمسخر و هجو جدا کنیم، ندیدهگرفتن این موضوع به چه میزان روی هنر کاریکاتور ما تأثیرگذار بوده است؟
طی سالها بارها ظرفیتسازی کردیم، اما مسئولیتها و نگاه به کاریکاتور از سوی مسئولان سلیقهای است. با یکی برخورد میشود و با دیگری خیر. آنها باید بدانند که کاریکاتور با هجو متفاوت است. اکثر مسئولان که کاریکاتور را توهین قلمداد میکنند فرق میان هجو و طنز را نمیدانند. همین امر باعث شده هنرمندان جدید و پیشکسوت و جوان جویای نام جایی را برای کار کردن نداشته باشند، چون نشریاتی که به این امر میپردازند بسیار کم است. اصلا آنها جرأت این کار را ندارند. چند نشریهای هم که ستون کاریکاتور دارند به تنهایی جوابگوی این افراد نیستند. هنر کاریکاتور آبروی هنر تجسمی است. از لحاظ آماری باید به تعداد یکصد کشور شرکتکننده در جشنوارهها که در کمتر هنری شاهد آن هستیم اشاره کرد، از لحاظ کیفی نیز میتوان به آثاری که در جشنوارهها و بینالهای بینالمللی از سوی هنرمندان ایران آثار برتر مورد تقدیر قرار میگیرد، اشاره کرد. اما با توجه به این مسائل این هنرنتوانسته جایگاه اصلی خود را در داخل کشور پیدا کند.
آکادمیک کردن کاریکاتور به چه میزان توانست در بالابردن سطح آن تأثیرگذار باشد و آیا آموزش تجربی این هنر موفقتر است یا آکادمیک؟
بخش آکادمیک این هنر بسیار ضعیف است و شاید اصلا به حساب نیاید. دو واحد در رشته انیمیشن اصلا مسئله قابل بحثی نیست. این هنر به ذوق و سلیقه شخصی وابسته است تا به آکادمیک، باید گفت تأثیر کلاسهای خانه کاریکاتور، تدریس افراد به صورت خصوصی و حتی آموزش سایتهای مجازی به نوعی از آکادمیک آن مؤثرتر است. اما باید اشاره کرد نه تنها در هنر کاریکاتور بلکه در هر هنردیگری به مرور زمان ضرورت آکادمیک کردن آن به شکل تخصصی احساس میشود اما این ضرورت هیچگاه باعث نشد که کاریکاتور یک رشته تخصصی شود. متأسفانه در اکثر رشتهها هنرهای تجسمی، شخص پس از فارغالتحصیل شدن جذب بازار کار میشود یاحداقل آموزشگاهی دایر میکند، اما در مورد کاریکاتور اینگونه نیست. حقوق نامکفی هنرمندان نبود بیمه و آینده کار مطمئن این هنر نیز باعث شده که فرد از طریق کاریکاتور نتواند امورات زندگی خود را بگذراند و شما شاهد هستید که کاریکاتور جنبه دوم هنر و زندگی فرد را شامل میشود و اکثر آنها برای گذراندن زندگی، خود به خود به سمت انیمیشنسازی میروند.
با توجه به اینکه کاریکاتور به عنوان هنری جذاب و سرگرمکننده به نظر میرسد آیا میتواند ابزاری برای آموزش به نسلهای آینده و بهخصوص کودکان و نوجوانان باشد. توصیه شما چیست؟
قطعا حرف شما درست است. نیاز آموزشی در کنار سرگرمی باعث میشود بسیاری از مسائل به سمت انیمیشن برود. مواردی مانند گردش خون در بدن انسان که در فیلم زنده نمیشد آن را به تصویر کشید در هنر انیمیشن به راحتی صورت گرفت. کاریکاتور نیز به دلیل جذابیتهای تصویری و استفاده از رنگهای شاد مورد توجه و علاقه کودکان و نوجوانان است. به عنوان مثال من یک کتاب مخصوص کودکان و نوجوانان را به صورت کاریکاتور تصویرسازی کردم، این کتاب که در زمینه کودکان و نوجوانان بود در تیراژ یکصدهزار نسخه به چاپ چهاردهم رسید.
همین امر نشانگر جذابیت و محبوبیت در میان کودکان و نوجوانان است، بسیاری از پوسترها از شخصیتهای کارتونی و کاریکاتور استفاده میشود. پس این امر نقش مؤثری برای انتقال راحتتر مفاهیم به نسلهای آینده دارد.
از نبود بیمه چقدر ضربه خوردید؟
مسئولان ما را به حساب بیاورند بیمه پیشکش، کدام از ما بیمه مخصوص هنرمندان داریم، این بیمه ای نیز که صندوق حمایت به ما اختصاص داده جوابگوی هزینه های بالای درمانی ما نیست.
وحید استرون
يلدا بابايي :
مطبوعات جرات چاپ كاريكاتور را ندارند و هر با هر كاريكاتور ممكن است بسته شوند
۱۳۹۳-۰۲-۳۰ ۱۵:۵۸:۲۴
حميدي :
استاد عبدي درست مي گه. كاريكاتور در ايران يعني فحش وخيلي ها درك درستي از آن ندارند. با تشكر از اطلاع رساني شما
۱۳۹۳-۰۲-۳۰ ۱۵:۵۶:۴۵