نگاهی به فیلم «چک» ساخته «کاظم راست گفتار»؛
روایتی از همکاری و یکی شدن مردمان یک جامعه
فیلم سینمایی «چک» تلاش می کند حس همکاری و یکی شدن مردم یک جامعه را با سلایق مختلف برای از میان برداشتن مشکلات به دور از هرگونه تک روی، نیرنگ ، دروغ و خودخواهی برای رسیدن به زندگی بهتر نشان می دهد.
تاريخ : سه شنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۲۵
اگر نگاهی به جدول فروش فیلمهای امسال ودر این دو ماه گذشته بیاندازیم نشان دهنده بی شمار فیلمهای متوسطی که پشت سر هم اکران شده اند و تاثیرگذار نبودند. پر بی راه نیست که به جرات بگوییم مخاطب امروز سینما نسبت به گذشته بسیار باهوش شده و به راحتی سرش کلاه نمی رود. حتی دیگر برخی از فیلمهای کمدی هم در گیشه امسال نتوانسته اند فروش جالب توجه ای داشته باشند و این هشداری برای سازندگان این گونه آثار است که حتما باید در روش تهیه و فیلمسازی خود تجدید نظر کنند و به سمت آثاری جذاب و متناسب با فرهنگ زندگی مردم ایران حرکت کنند. به هرحال در چنین شرایطی فیلم سینمایی «چک» ساخته «کاظم راست گفتار» اکران عمومی شد و به همان دلایلی که گفته شد نتوانسته فروش متناسبی داشته باشد هر چند بی انصافی است که بگوییم این اثر راست گفتار فیلمی سطحی و پیش افتاده از کارگردان فیلمهایی مانند «عروس خوشقدم» و «پسر تهرونی» است . چون «چک» به جرات یک سر و گردن از دیگر ساخته های کارگردانش بالاتر است و نشان دهنده این نکته مهم است که راست گفتار قواعد مخاطب شناسی و مناسبات گیشه را به درستی می داند اما فیلم او مانند چند فیلم امسال به دلیل مسائلی که برای سینما اتفاق افتاده دچار بد شانسی شده و فروش مطلوبی نداشته است .
درفیلمهای راست گفتار اولین نکته ای که همیشه جلب توجه می کند تلاش شخصیتها و آدم های فیلمهایش به خصوص مردان برای تغییر موقعیت اجتماعی ، مالی و رسیدن به رفاه است. در «عروس خوش قدم» همه مردان تلاش می کنند با زنی ازدواج کنند و سریع به ثروت و موقعیت اجتماعی مناسب برسند و از بی پولی خلاص شوند. در فیلم «نقاب» دو مرد اصلی قصه تلاش می کنند با سر کیسه کردن زنان به ثروت
” حرف اصلی «چک» گزارشی از وضعیت اجتماعی امروز ما است و به نگاه متفاوت افراد و شکاف نسل ها و اختلافات اجتماعی موجود در آن می پردازد.انسان هایی که در ابتدا به یکدیگر اعتماد ندارند و به مرور و با قبول زیستن را در کنارهم و کسب تجربه های متفاوت، پی به زندگی اجتماعی می برند و در مییابند که می توان با تعاول، همکاری و درک متقابل به تمام خواسته های خود برسند. “
بادآوره ای برسند و آینده خود را تغییر دهند و در فیلم «پسرتهرونی» هم پدر و پسر فیلم تلاش می کنند با ازدواج موقعیت اجتماعی خود را تغییر دهند. درفیلم «زنان مریخی، مردان ونوسی» هم با کمی تفاوت این داستان ادامه پیدا می کند . اما اکثر فیلمهایی کمدی که راست گفتار قبل از فیلم آخرش ساخته عموما آثاری سطحی و ناشیانه بودند و تا آخرین ساخته راست گفتار با نام «چک» که امروز در سینماها در حال اکران عمومی است و ما داستان چهار نفر آدم کاملا غریبه را می بینیم که قرار است دو روز در کنار یکدیگر زندگی کنند تا بتوانند چکی را که یک پیرمرد با بازی «جمشید مشایخی»برای تشكر از این چهار نفری كه كمكش كردهاند ، از بانک دریافت کنند . دراینجا هم اگر به زندگی این چهار شخصیت نگاه کنیم متوجه این نکته می شویم که هر چهار شخصیت به نوعی تلاش می کنند که با به دست آوردن این پول جایگاه اجتماعی و مالی خودشان را تغییر دهد همچنانكه می بينيم مرد مسن داستان با بازی «فرهاد آييش» خانواده ای سنتی و فقیر دارد ، پسرپولداربا بازی « شاهرخ استخری» که از قضا پدرش چهره سياسی است ومی خواهد با این پول خودش را برای پدرش ثابت کند، نفر سوم مردی ميانسال با بازی «همايون ارشادی» حضور دارد که آدمی تنها با گرايشات اقتصادی و اجتماعی پيش از انقلاب حضور دارد و نفر چهارم هم دختری است که راننده تاکسی شده با بازی « مژگان بیات» حضور دارد که او هم دوست دارد با پول چکی که به دست می آرود موقعیت اجتماعی خود را عوض کند و درادامه فیلم هم برادر لمپن اش با بازی «حسن شکوهی» وارد ماجرا می شود که مخاطب را به ياد کلاه مخملی ها و شخصیت های فيلمفارسی قبل از انقلاب می اندازد. هر کدام از این چهار شخصیت تلاش می کنند سر یک یکدیگر کلاه بگذارند تا به پول بیشتری برسند. در واقع می توان آدم های فیلم چک را شبیه آدمهای جامعه ای دانست که با عقاید، طبقه اجتماعی ، رفتارهای فردی وخواستگاهای مختلفی انسانی وشخصیتی در کنار یکدیگر زندگی می کنند اما به همدیگر اطمینان ندارند و تنها نخ تسبیحی که آنها را به همدیگر مرتبط می کند برگه چكی است كه در اختيار اینها است و حالا این چک باعث شده که این آدمها در یک زندگی اجباری دو روز در کنار هم زندگی کنند. اجتماعی که چک ترسیم می کند جامعه ای است که هر کدام از افراد در آن دوست دارند نظرات خود را برای نشان دادن جایگاه اجتماعی خود بیان کنند، بحثهای سیاسی ، بودن یا نبودن ماهواره ، مطالبات دانشجویان ، مشکلات نسل جوان ، ازدواج، سنت ، مدرنیته، پول ، تنهایی سالمندان ، گذشت، وطن پرستی و ... هزاران نکته که در هر جامعه میان مردمان آن جامعه در مناسبات فردی وگروهی وجود دارد و به خوبی در فیلم آشکارا به آنها پرداخته می شود.ازطرفی نکته بسیار مهمی که فیلم تلاش می کند ان را به مخاطب انتقال دهد حس همکاری و یکی شدن مردم یک جامعه برای از میان برداشتن مشکلات است . اینکه مردم یک جامعه با سلایق مختلف هر کدام به سهم خود تلاش کنند تا با همکاری و تعامل و به دور از هرگونه تک روی، نیرنگ ، دروغ و خودخواهی برای رسیدن به زندگی بهتر به همدیگر کمک کنند وپشت سر یکدیگر برای حل مشکلات بیاستند این ارزش پیدا می کند.چیزی که در پایان فیلم «چک» مخاطب به آن می رسد و این یکی بودن را احساس می کند. در واقع حرف اصلی «چک» گزارشی از وضعیت اجتماعی امروز ما است و به نگاه
” درفیلمهای راست گفتار اولین نکته ای که همیشه جلب توجه می کند تلاش شخصیتها و آدم های فیلمهایش به خصوص مردان برای تغییر موقعیت اجتماعی ، مالی و رسیدن به رفاه است. “
متفاوت افراد و شکاف نسل ها و اختلافات اجتماعی موجود در آن می پردازد.انسان هایی که در ابتدا به یکدیگر اعتماد ندارند و به مرور و با قبول زیستن را در کنارهم و کسب تجربه های متفاوت، پی به زندگی اجتماعی می برند و در مییابند که می توان با تعاول، همکاری و درک متقابل به تمام خواسته های خود برسند وبا گذشت از زندگی پر پیچ و خم به مرحله آدمیت رسید. به عنوان مثال می توان شخصیت لمپن فیلم را مثال زد که در ابتدا بی خیال سرگذشت بقیه افراد گروه جیب انها را می زند و تا بتواند چک را بدزد و برای خود و خواهراش زندگی ایده عالی درست کند. اما همین آدم به مرور در طول فیلم با زندگی اجتماعی آشنا شده و در صحنه ای از فیلم پسر بچه ای را که در آب افتاده را نجات می دهد.
اما به هرحال با تمام این نکات مثبتی که فیلم دارد نمی توان از برخی از نکته های منفی فیلم گذشت. اینکه چرا چکی که از سوی پیرمرد فیلم به این چهار شخصیت اهدا می شود دقیقا باید آخرین چک باقيمانده از دسته چكش را باشد و از قضا تعطیلی آخر هفته هم باشد تا این آدمها به بهانه رسیدن روز شنبه و آغاز به کار بانکها ناچارباشند با همدیگر زندگی کنند. تصویربرداری فیلم شبیه به تله فیلمهای تلویزیونی است و نشانی از کیفبت تصویری و بصری کارهای گذشته کارگردان اثر را ندارد. بازیگران فیلم هم که عموما از میان چهره های تلویزیونی و سینمایی انتخاب شده اند درغالب همان تیپ های قبلی خود باقی می مانند شاهرخ استخری همان شخصیت سریال «فاصله ها» را اینجا هم تکرار می کند. نفیسه روشن هم نقش دختری را بازی می کند که بارها در سریالهای مختلف آن را تکرار کرده ، یا فرهاد آییش هم شبیه فیلمهای قبلی خود «پوپک ومش ماشالله» بازی می کند و بقیه بازیگران هم همین طور وهیچ چیز جدید به بازیهای گذشته خود با این فیلم اضافه نمی کنند. به هرحال «چک» فیلمی متوسط از کارگردانی است که تلاش می کند در سینمای ایران بتواند جایگاه مناسب و ماندگاربرای خود پیدا کند و با چک این تلاش برای اینکه یک گام نسبت به دیگر ساخته هایش جلوتر باشد دیده می شود.
در شرایط کنونی سینمای ایران که بخش خصوصی کمتر حاضر به سرمایه گذاری دربخش های مختلف سینما می شود جای امیدواری دارد که بتوان از این گونه فیلمها در آینده بیشتر دید . چون سینمای ایران به آثار کمدی سطح بالا نیاز دارد و نباید هر اثر بنجل ، دست دوم ، کپی کاری و کلیشه ای را به عنوان طنز به مخاطبان غالب کرد و انتظار داشت که گیشه خوبی برای سازندگان این گونه آثار مانند گذشته وجود داشته باشد.