در حالی که كارشناس ارشد باستانشناسی اداره كل ميراث فرهنگی و گردشگری كردستان از كمبود نيروی انسانی برای محافظت از غار كرفتو خبر میدهد دیوارههای این غار آنچنان در سیطره یادگاریهای گوناگون درآمده که گاهی حکاکیهای دوران تاریخی به سختی قابل مشاهدهاند.
به گزارش هنرنیوز؛كردستان به دليل قدمت و پيشينه بلند تاريخی، آثار باستانی و طبیعی شگرفی را درخود جا داده است، گواه این مدعا وجود اماکنی چون زیویه و غارکرفتو، اورامان تخت و زریوار است.
غار «کرفتو» در دل صخرههای مرتفع و در 67 کیلومتری شمال غرب شهر دیواندره و با فاصله تفریبی 70 کیلومتری شرق شهر سقز در نزدیکی روستای یوزشباش کندی واقع شده است. هرچند جاده دسترسی به کرفتو آسفالته است و مسؤولان استان میخواهند غار كرفتو را در كنار زيويه و تكاب در يك محور گردشگری قرار دهند، اما به نظر میرسد این محور نیازمند مرمت اصولی باشد. از اتومبیل که پیدا شدی و بلیط 400 تومانی را از دکه تهیه کردی، پلههای سینه کوه را یکی یکی طی میکنی تا به بزرگترین غار باستانی دستکند ایران یعنی غار کرفتو برسی. ارتفاع ورودی غار از زمین 25 متر است. «کرفتو» در لغت به مفهوم پرستشگاه خورشيد و محلی برای اجرای آيين ميتراييسم است.این محل هم مانند جای جای کردستان با قصهها و افسانهها گره خورده است، آنگونه که مردم محلی، قسمتهای دستکند غار کرفتو را حاصل تیشه يک عشق نافرجام میدانند. آنها معتقدند جوانی عاشق دختر حاکم منطقه میشود و پدر دختر به دليل مخالفت با اين ازدواج، پسر را در غار زندانی میکند.
سه دخترون
دسترسي به غار کرفتو از سه طريق امکان پذير است. اول از مسير شهر ديواندره و سه راهی تکاب گوربابا علی، دوم سقز و از مسير روستای صاحب به ميرسعيد و سوم از راه تکاب و جاده روستای علی آباد.
تا كنون 750 متر از ستون فقرات بخش طبيعی غار كرفتو شناسايی شده است و بهطور كلی، برای ديدن اين غار باستانی بايد حدود سه تا چهار ساعت زمان صرف كرد.
البته احتمال داده میشود كه كرفتو ورودی ديگري هم داشته باشد؛ ولی برای شناسايی آن بايد گروه متخصص غارنورد باشد.
کرفتوبا دالانهای تو در تو قصه آدمیانی را بازگو میکند که در طی سالیان دراز با حضور خود بخشی از تاریخ را رقم زدهاند.
بازديدكنندگان این غار بيشتر مردم محلی منطقه هستند و بيشترين حجم بازديد از اين غار تا كنون به حدود 2500 نفر رسيده است اما در نوروز امسال بيش از چهارهزار نفر از اين غار باستانی دیدن کردهاند. اين غار در زمستان، دمايی معتدل و در تابستان هوايی خنک دارد. در ورودی غار که حالا محل زندگی کبوتران و چلچلهها است،از بین پنجرهها و شکافهای غار در امتداد افق، روبروی کرفتو بر فراز قله کوهی بلند ، سه تکه سنگ ایستاده در کنار یکدیگر به این غار خیره شدهاند. این کوه به نام« سه دختران» مشهور است. در افسانههای این دیار آمده است این سه تکه سنگ، روزگاری سه دختر بودهاند که به دلیل گناهی که بین آنها و مرد خیاطی روی داده هر چهار نفر آنها به سنگ تبدیل شدهاند.
خداحافظ ساکنان غار
روزگاری غیر از چلچلهها و کبوتران خفاشان نیز درون غار سکنی گزیده بودند اما نورپردازی و نصب چراغهای رنگی این ساکنان همیشگی غارها را فراری داده است.
با بررسیهای باستانشناختی در محوطه بیرون و داخل غار آثاری از دورانهای مختلف به دست آمد. کشف تراشهای سنگی در طبقه چهارم و محوطه بیرون غار نشانههایی از حضور انسان در دروان پیش از تاریخ را یادآور میشود.همچنین با بدست آمدن سفالها و اشیایی تاریخی از دوران اشکانی و ساسانی و دوران اسالمی یعنی سدههای ششم تا هشتم ه. ق زندگی در طول تاریخ در این مکان از ایران زمین به اثبات رسیده است.
دیوارههایی به رنگ آبی، سیاه، قرمز
یکی از زیباییهای این غار دستکند وجود پنجرههای نورگیر در چهار طبقه است که نور غار را تأمین میکنند. روی ديوار يكی از دالانهای ورودی طبقه نخست، نام يكی از شرقشناسان روسی بنام خانيكف با دستان خودش حکاکی شده که حکایت از بازدید وی در سال 1917 ميلادی از این غار دارد، البته دیدن این حکاکی چندان هم آسان نیست چون زير رنگهای آبی، مشکی و قرمز اسپریها پنهان شده و از طرفی هیچ ویترین یا محافظی از این حکاکی و سایر حکاکیهای موجود در غار حفاظت نمیکند.
يادگاریها با تاريخهای متفاوت در تمام ديوارهای غار ديده میشوند؛ اما با نزديك شدن به قسمتهای طبيعیتر غار، اثر دستخط انسان معاصر كمتر ديده میشود و در دالانهايی كه دیگر گردشگران و بازديدكنندگان معمولی از آن دیدن نمیکنند و محل گذر غارنوردان است، ديگر اثری از اين يادگارینويسیها دیده نمیشود. یادگاریها به طرز افراط آمیزی چهره غار را مخدوش کردهاند
صابر وفايی ـ كارشناس ارشد باستانشناسی اداره كل ميراث فرهنگی و گردشگری كردستان ـ يادگارینويسی روی ديوارهای غار كرفتو را بزرگترين مشكل این غار میداند و معتقد است علاوه بر ایجاد منظرهای زشت بر روی دیوارهها، اين آثار كمكم نقوش باستانی کرفتو را از بين میبرند.
هرچند او مدعی است که كه يادگارینويسیها به پيش از دههی 60 مربوط میشود و پس از آنكه غار تحت كنترل ادارهی ميراث فرهنگی استان درآمده، ديگر روی ديوارها يادگاری نوشته نشده اما در گوشه وکنار غار میتوان تاريخهای جديدی را زير نامها، شعرها و مطالب بازديدكنندگان ديد. تاريخهايی كه گاهی به آخرين روزهای زمستان سال 89 بازمیگردد.
آیا دو نفر کافی است ؟
هر چند معضل یادگاری نویسی اکثر آثار تاریخی طبیعی ما را تهدید میکند و نیازمند فرهنگ سازی است اما در مورد کرفتو با چنین موقعیت تاریخی و طبیعی این مشکل در کنار کمبود نیروی انسانی خودنمایی کمتری میکند ، تا آنجا که در حال حاضر فقط دو نفر مادام در اين غار حضور دارند و در مواقع ضروری، مثل ایام نوروز و تعطیلات چند روزه تعداد آنها به 10-15نفر میرسد.حال این پرسش مطرح میشود که بزرگترینغار دست کند ایران چرا باید از کمبود راهنما و محافظ رنج ببرد. آیا باز هم مسوولان معتقدند مردم علاقهای به بازدید از آثار تاریخی به صورت گروههای کوچک و همراه با راهنما ندارند؟ آیا اکنون که مهمترین آثار تاریخی این غار زیر خروارها دستنوشته انسان معاصر گم شده باز هم میتوان امیدی به نجات آنها داشت؟
غار كرفتو راهروهای پيچ در پيچی دارد؛ اما در طول مسیرهيچ راهنمايی برای هدايت مردم در داخل غار وجود نداردو اگر مردم در این دالانها گم شوند باید اینقدر یکدیگر را صدا بزنند تا بلاخره موفق شوند یکدیگر را پیدا کنند.
وفایی معتقد است محافظت از غار باستانی كرفتو و هدايت و راهنمایی مردم در آن به 50 تا 60 نيروی انسانی نياز دارد.
شناسایی حلال بزرگترین مشکل مرمتگران
وفایی درباره اقدامات حفاظتی برای ديوارهای غار با توجه به انبوه يادگارینويسيها،میگوید: در حال حاضر يكی از بزرگترين مشكلات مرمتگران، شناسايی حلال برای پاك كردن اين نوشتهها در اين غار آهكی است. با اين وجود، مطالعاتی انجام شده است كه اميدواريم به سرانجام برسد.
ظاهراً این کارشناسان نگرانند كه شايد پاك كردن اين نوشتهها و استفاده از حلال به بدنهی اين غار آهكی صدمه بزند و تراشهای ناهمگون ايجاد كند و در تاريخی بودن اين غار، شبهه ايجاد نماید.اما درعین حال باستانشناسان هنوز نظری در اينباره ندادهاند؛البته وفایی میگوید تلاش بر اين است كه پس از پاك كردن اين نوشتهها، روی حكاكیهای تاريخی، پوشش شيشهيی ايجاد شود.
او در پاسخ به این پرسش که آیا تا کنون از یافتههای دیگر کشورها و کارشناسان آنها برای رفع این معضل کمک گرفته شده نیزجواب منفی میدهد.
گاوهایی که دیده نمیشوند
وارد طبق دوم که میشوی حجاریهایی شبيه گوزن، گاو و گل دیوارهها را مزین کرده که باستانشناسان قدمت آنها را به دورهی پيش از تاريخ نسبت دادهاند، البته حجم يادگارینويسیهای معاصر اینقدر زیاد است که معمولاً بازدیدکنندگان اصلاً متوجه این حجارها نشده و با بی تفاوتی راهی بخشهای دیگر غار میشوند. این کندهکاریها مخصوصا اشکالی که شمایل گاو هستند از آنجا که بدون هیچ گونهمحافظتی در معرض دید قرار دارند یا کاملاً تخریب شدند یا زیر اسپریهای رنگی تشخیصشان بسیار سخت است.
در این طبقه به دهلیزی برمیخوریم کهبه گفته کارشناسان محل نگهداری زندانیها و يا حيوانات بوده است. البته سوراخهای بزرگ ايجاد شده در ديوار كه به نظر، محل نصب ميخهای بزرگ بوده، اين احتمال را بیشتر به ذهن متبادر میسازدکه اینجا مکانی برای نگهداری حیوانات بوده نه زندانیان.
اينجا معبد هراكلس است
در طبقه سوم یک معبد عظيم دستكند وجود دارد که گردشگران با علاقه به آن مینگرند و به دلیل وجود كتيبهی «هراكلس» يا «هركول» به معبد الههی يونان نسبت داده میشود.
كتيبهای كه روی آن به خط باستاني يونانی نوشته، ورودی غار را با این جمله مزین کرده است :اينجا معبد هراكلس است، باشد كه در آن هيچ پليدی راه نيابد» است. اما گروهی از باستانشناسان نیز معتقدند بر روی این کتیبه آمده است :«اينجا معبد هراكلس است، هر كه به آن وارد شود در امان است.»
باستانشناسان اين كتيبه را به دورهی بازگشت لشكر يونانيان در دورهی پارتها نسبت میدهند. حجاریهای معبد «هركول» نیز زير انبوهی از يادگارینويسی گم شده است
در اين طبقه، چاه عميقی هم وجود دارد كه باستانشناسان به این امید که بتوانند در آن آثار تاريخی پيدا كنند؛ دست به کاوش میزنند اما در آن چیزی یافت نشده است. آنها گمان میکنند در این گودال قبلاً آب وجود داشته و در آيين ميتراييسم برای غسل از آن استفاده میكردند. البته گردشگران این گودال را هم بی نصیب نگذاشتند و بطریهای خالی خودشان را به یاد زمانی که در آن آب وجود داشته به داخل گودال پرتاب کردند . کسی چه میداند شاید گمان کردهاند بطریها پر میشود به دست پریانی به آنها باز گردانده میشود!
بیشترین آسیب طبیعی، کمترین آسیب انسانی
به طبقهی چهارم غار كرفتو كه میرسیم سه دخترون به خوبی دیده میشوند.حدود هفتاد هشتاد سال پیش این طبقه بيشترين ريزش را داشته است.
از اين طبقه میتوان به قسمت طبيعی غار كرفتو دسترسی پیدا کرد. این بخش تا حدودی از يادگارینويسیها در امان مانده و كف آن طبيعی است. البته بخشهايی از مسير آن، بتنريزی شده است.
وفایی علت این بتنریزی را رهایی از فضولات نامطبوعی كه هنگام عبور از آنجا، تنفس را مشكل میساخته، ذکر میکند، البته خاكهای كف غار كه رفت و آمد را سخت كرده بودند، نیز مزید برعلت است.
نور این طبقه از همه طبقات بیشتر است و باد خنکی از سمت سه دخترون صورت گردشگران را نوازش میکند.
از کابلکشی غیراصولی تا پلههای فلزی
دالانهای پیچ در پیچ وفایی را وادار میکند تا توضیحی درباره آنها بدهد. این دالانها ، مسير عبور آب است، و به گفته او برای همین انحراف زيادی دارد.
وفایی از تلاش خودش و همکارانش برای حفاظت اصولی از غار سخن میگوید اما هر چقدر هم که بخواهی نمیتوانی از پلههای فلزی و کابلکشیهای غیراصولی چشم پوشی کنی.
وفایی دراین باره میگوید: تا حد امكان تلاش شده از پلهها و معبرهای چوبی استفاده شود و شايد تنها قسمت ناهمگون غار، پلههای فلزی باشد كه آنها هم طوری نصب شدهاند كه آسيب زيادی وارد نشود و راحت برداشته شوند.
او معتقد است هر زمان طرح بهتری برای سازههای فلزی داخل غار داده شود، پلههای فلزی برداشته و سازهی مناسبتری جایگزین آنها میشود..
در مسیر رفت و برگشت در غار سيستم نورپردازی با نورهای زرد و سفيد دیده میشود که وفایی درباره آنها هم میگوید:« معمولا دربارهی نورپردازی و سيمكشی غار به ما انتقاد میكنند؛ اما بيشتر اين كابلكشیها از قديم ايجاد شده است».
5/2میلیون تومان اعتبار!
به غار که نگاه میاندازی عظمت و شکوه بی نظیرش را در هر طبقه به خوبی درک میکنی. کمبود بودجه و اعتبار آنچنان گریبان کرفتو را میفشارد که وفایی کسی که به عنوان کارشناس و ناظر در اکتشاف غار از سال 77 همکاری داشته، اذعان میکند وضعيت امروزی غار نسبت به آن سالها بسیار مطلوب شده و این نشأت گرفته از عشق او و دوستان علاقهمندش به فعاليتهای فرهنگی است.
این کارشناس به یاد زمانی میافتد که در حالی که بخشهای عظيمی از غار زير خروارها خاک ناشی از ريزش مدفون شده، در اولين مرحله اجرای اقدامات احيايی، فقط 2.5 ميليون تومان بودجه به اين طرح اختصاص یافته است.
وفایی به این قضیه اشاره میکند که اين بودجه فقط صرف خروج قسمتی از خاک درون غار و ايجاد پلکان برای ورود به غار شده و بقيه اقدامات با صبر و شکيبايی پرسنل و بودجههای قطره چکانی پیش رفته است.
پرونده ثبت جهانی غار کرفتو آماده میشود
وفایی همچنین از آماده سازی پرونده ثبت جهانی غار کرفتو خبر می دهد . قرار است در چند ماه آینده مدارکی برای ثبت جهانی غار کرفتو، محوطه تاریخی زیویه و تخت سلیمان در قالب یک محوطه تاریخی در شمال غرب کشور تعریف و برای یونسکو ارسال شود.
دریافت خدمات در 4 کیلومتری غار
برای برقرسانی در محوطهی بيرونی این غار اقداماتی صورت گرفته همچنین. سرويسهای بهداشتی محوطهی غار نيز در حال تعمير است و دستگاه آب تصفيهشده نصب شده.است
وفایی با اشاره به ایجاد این امکانات یادآوری میکند برای اينكه در محوطه دستخوردگی و اختلال ايجاد نشود، قرار است در چهار پنج كيلومتری غار محوطهسازی شود تا گردشگران خدمات بهتری دريافت كنند.
طلسم شکسته شده
یکی از باستانشناسان درباره غارکرفتو میگوید :« ستون فقرات اصلی غار کرفتو قريب به 750 متر طول دارد كه در اين مسير پرپيچ و خم، دهانهها و دالانهای گوناگونی منشعب می گردد و به همين جهت تاكنون كسی قادر به شناسايی تمامی اين مسيرها و تهيه نقشه كامل از آن نبوده است. مسير طبيعی غار در طول خويش دارای تفاوتهای بسياری است، بطوری كه در برخی بخشها علاوه بر وسعت خاص دالانها و تالارهای طبيعي و ارتفاع زياد سقف آنها، قسمتهايی وجود دارد كه بايستی به حالت سينهخيز و به دشواری از آنها عبور نمود.
همين وضعيت خاص باعث شده تا افسانهها و داستانهای بسياری در ميان اهالي منطقه وجود داشته باشد و بسياری از طلسم غار و نحوه ايجاد آن سخن به ميان آورند، حتی اين امر در نوشتههای مؤلفين محلی استان تاثير گذارده و به ذكر چنين مطالبی پرداختهاند.»
تعلیق فعالیتهای پژوهشی از سال 82
این کارشناس آغاز گمانه زنی غار را به سال 1376 به سرپرستی دكتر سيد محمود ميراسكندری نسبت می دهد که به دنبال تصويب طرح ساماندهی غار در سال 1377 و انجام برخی اقدامات اوليه در سالهای 1379، 1380 و 1382خورشيدی سرفصل برنامه كاوش و حفاري در قالب هياتی مركب از باستانشناسان به سرپرستی آقای حسن رضوانی انجام گرفته كه علاوه بر انجام برنامههای تحقيقاتی در خصوص غار كرفتو به انجام پژوهشهايی در غار «كانیميكائيل»واقع در بخش شمالی غار كرفتو، قبرستان و محدوده كول تاريكه روستای يوزباشكندی و ... منجر گرديده که نتايج حاصل بسيار چشمگير و حائز اهميت است.
این باستان شناس معتقد است متأسفانه پس از 1382 با تعليق فعاليت های پژوهشی در كرفتو کليه فعاليتهای ساماندهی، حفاظت های ضروری، پاکسازی، ، انجام پژوهشهای باستانشناختی، مطالعات ميان رشتهای و معرفی محوطه تعطيل و هيچگونه برنامه خاصی برای اين محوطه که يکی از مهمترين آثار فرهنگی کشور و از شاخصترين محوطههای باستانی در مطالعات باستانشناختی است تاكنون صورت نگرفته است.
او ادامه میدهد :« اگر به فعاليتهای باستانشناسی استان از ابتدا يعنی از ثبت قديمیترين اثر ـ غار کرفتو به تاريخ 20/11/1318 به شماره 330 ـ تاکنون که بيش از 70 سال میگذرد نظری بيفکنيم با توجه به حجم بالای آثار ثبتی در خواهيم يافت که سهم استان در توليد و توزيع اطلاعات بسيار ناچيز و حتی در گاهنگاری ايران نامی از محوطههای اين استان برده نشده است.»
مشکلات کرفتو
این باستان شناس هم ،مهمترين مشکل غار کرفتو را نبود نيروی انسانی می داند و معتقد است :«وجود 2 نفر نگهبان در كرفتو علاوه بر نگهبانی وظيفه راهنمایی، نظافت، خدمات و . . . مجموعهای به اين وسعت را بر عهده دارند، بیتوجهی و بیاعتنايی ميراث استان به بزرگترين و قديمی ترين آثار تاريخي ـ طبيعی كه نسبت به ساير آثار استان بازديد كننده بيشتری دارد را میرساند. »
به گفته این کارشناس كمبود نيرو انسانی باعث شده كه هر كس به اختيار خود بتواند لطمهای به اين مجموعه برساند كه بطور مثال میتوان به يادگارنويسيهای گسترده در مجموعه اشاره نمود.
او همچنین به زبالهدانی شدن کرفتو اشاره میکند که به علت کمبود نيرو دچار چنین وضعیتی شده و در بخشهايی از آن دپو زباله را میتوان دید.
این باستانشناس ادامه میدهد:« در حال حاضر ديوار شمالی کرفتو آسيب ديده و بخشی از آن هم تخريب شده است. اين ديوار نياز به مرمت فوری و اضطراری دارد.»
او اين غار را که يکی از قطبهای گردشگری کردستان می داند که فاقد روشنايی در بخشهايی از آن است و در حال حاضر سيستم برق رسانی داخل غار فرسوده و نامناسب و بيشتر فضاها فاقد لامپ و روشنايی بوده و کابلها از بين رفته است.
این کارشناس اشارهای به تبديل شدن اين غار به تخته سياه گردشگران دارد و میگوید:« از سالها قبل گردشگران به رسم يادگاری روی ديوارهای اين غار يادگاری نويسی کردند و تخريبهای گستردهای به وجود آمده است. قرار بود که اين يادگارینويسیها پاک شوند اما هنوز هم به وضوح میتوان تمامی آنها را خواند.همچنین بخش زيادی از سنگ پلهها و پاركينگ شكسته شده كه نياز فوری به تثبت و تعويض و تعمير دارند.»
مریم اطیابی