احسان ایروانی در گفت و گو با هنرنیوز درباره اتفاقات اخیر باغ موزه قصر با بیان این که یکی از ارکان نظری مرمت و حفاظت کالبدی و در پی آن مقوله احیا و کاربریبخشی به بناهای تاریخی؛ پایبندی به سه اصل مهم است، افزود: نخست رعایت شأن اثر است که توجه به حفاظت و مرمت را به همراه دارد. در هر اتفاق و تغییر شکلی اعم از افزودن پوسته، مصالح یا درگاه و... همواره باید شأن و محتوای اثر تاریخی حفظ شود و تقابلی با آن نداشته باشد. بحث دوم رعایت کمترین مداخله در بنا است. همه کسانی که در حوزه حفاظت و مرمت بناها، محوطهها و بافتهای تاریخی فعالند، میدانند که این موضوع بسیار حائز اهمیت است و احیا یک بنا لزوماً به معنای بیشترین مداخله نیست. سومین اصل هم بازگشتپذیری است.
وی اضافه کرد: هرآنچه در مرمت و حفاظت بناهای تاریخی افزوده یا کاسته میشود، در نهایت باید در سادهترین شکل برگشتپذیر باشد. که تشخیص رعایت هر سه اصل نیاز به بحث کارشناسی دارد. در مناطق مختلف بر اساس نوع بنای تاریخی؛ الویت و اهمیت، منطقه جغرافیایی و... باید مورد توجه قرار گیرد. بعضاً شورای فنی مرکزی را در مورد رعایت کردن این اصل مأمور میکنند و گاهی هم شورای فنی استانها را البته ساز و کار و آیین نامه مشخصی در این رابطه از سوی معاونت میراث فرهنگی تعیین شده است.
این کارشناس میراث فرهنگی درباره الحاقات افزوده شده به بخشی از سازه باغ موزه توضیح میدهد: دو مرحله در مورد این کالبد رخ داده است. مرحله نخست پوسته شیشهای و شفافی است که روی بدنه اصلی در سالهای قبل قرار گرفته است. و مرحله دوم که اخیراً افزوده شده همان حجمی است که به همین پوسته شیشهای اضافه شده است و ۱۴۰ مترمربع مساحت دارد. در این مورد چند نکته باید مورد توجه قرار گیرد.
مدیرعامل پیشین صندوق حفظ و احیا بناهای تاریخی تأکید کرد: نخست این که چه کاربری برای این بنا در نظر گرفته شود که قانونگذار این وظیفه را برعهده سازمان میراث فرهنگی نهاده است. دوم این که چه تغییراتی با چه حجم مداخلات باید صورت بگیرد که باز تصمیمگیری در مورد آن را قانونگذار برعهده سازمان میراث فرهنگی گذاشته است و این هم در اساسنامه سازمان میراث فرهنگی و در قانون مجازات اسلامی مستند شده است.
وی در مورد حمایت قانونگذار از این اصول تصریح کرد: فصل نهم قانون مجازات اسلامی ماده ۵۵۸ اشاره دارد به تمامیت و اصالت بنای تاریخی و به صراحت ذکر میکند هر بنایی که در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده و به تزئینات و اصالت بنا آسیب رسیده باشد مشمول مجازات جرم کیفری است. در ماده ۵۶۴ هم بر این موضوع تأکید شده که هرگونه تغییر یا افزودن یا توسعه اماکن تاریخی به صراحت نیازمند مجوز سازمان میراث فرهنگی است.
او اظهار کرد: در باغ موزه قصر اکنون هم توسعه فیزیکی رخ داده است هم تغییرات و تجدید؛ از این رو کلیه این اقدامات صددرصد بر اساس ماده ۵۶۴ نیازمند مجوز سازمان میراث فرهنگی بوده است.
ایروانی گفت: ماده ۵۶۶ قانون کیفری نیز توضیح میدهد که اگر کسی کاربری بنای ثبت ملی شده را بدون اجازه سازمان میراث فرهنگی تغییر دهد یا کاربری درنظر بگیرد که در شأن بنا نیست، مشمول مجازات کیفری میشود.
او افزود: این قوانین کیفری به نوعی در حمایت قانونی از سه اصل مرمت و حفاظت تصویب شده است و از منظر قضایی این اصول را پوشش میدهد. همچنین ماده ۳ اساسنامه سازمان میراث فرهنگی هم در قریب ۲۰ بند کلیه موارد مربوط به مرمت و حفاظت بناها، محوطهها و بافتها و نظارت عالی و جزئی را تشریح کرده و سازمان را مکلف به آن کرده است.
وی در مورد آنچه در باغ موزه قصر رخ داده است، گفت: حجمی که اخیراً به پوسته شیشهای افزوده شده خیلی به لحاظ زیبایی شناسی و کار حجمی منطقی به نظر نمیرسد. از سویی این که قرار است یک تعداد خودرو در آن سازه با توجه به مساحت کنونی قرار بگیرد خود مسألهای است که شاید نیازمند یک بررسی کارشناسی دقیق است چون این کارکرد شاید در شأن مجموعه نباشد و هم با توجه به ابعاد خودروهای قدیمی خیلی عملیاتی نیست.
ایروانی در مورد برگشت پذیری این سازه نیز اظهار کرد: نیاز به معاینه جزئی روی بنا است که باید سازمان میراث فرهنگی مخصوصاً اداره کل میراث فرهنگی استان تهران کارشناسان مربوطه را ارسال کند تا بررسی کالبدی را انجام دهند و به صراحت اعلام نظر کنند که در قبال آن سه اصل، تکلیف مسوولان باغ موزه چیست؟ اما ادعایی مبنی بر این که اعضای شورای فنی میراث فرهنگی این الحاقات را تأیید کردهاند نیازمند سند مکتوب است که باید مسوولان باغ موزه یا میراث فرهنگی استان تهران آن را جهت روشن شدن افکار عمومی منتشر کنند تا دغدغه دوستداران میراث فرهنگی برطرف شود و هم مجموعه آموزندهای خواهد بود برای سایر سازمانها و دستگاهها که رعایت این اصول را به دقت مد نظر قرار دهد. در نهایت بررسی کارشناسی در اسرع وقت مهمترین اقدامی است که اکنون باید انجام شود.
این عضو ایکوموس ایران ( شورای بین المللی بناهای تاریخی )در بخش دیگری از صحبتهایش در مورد این که آیا اساساً انتخاب سازه شیشهای گزینهای مناسبی درباغ موزه قصر است، توضیح داد: آنچه از تصاویر میشود برداشت کرد و از تجربه اقلیمی و محیطی شهر تهران که گاهی خشن و شامل بادها و طوفان شدید است میتوان دریافت کرد و نباید از آن غافل شد، این است که سازههای شیشهای چه در ساختمانهای بلندمرتبه و چه در بناهایی شبیه باغ موزه که کاربری عامالمنفعه و عمومی دارند و باحجم عبور و مرور زیاد مردم روبرو هستند، به غیر از رعایت مبانی مرمت و حفاظت، نیازمند تضمین ایمنی هستند. این که بتوان ایمنی را در سطح بالایی تضمین کرد نکته بسیار ضروری و غیر قابل چشمپوشی در بحث کالبدی و موزهای است.
او تأکید کرد: از روی تصاویر به نظر نمیرسد مجموعه الحاقی اخیر امکان آن را داشته باشد که به صورت خودنگهدار با توجه به ابعادش ایجاد شده باشد. و احتمال این که شرایط اقلیمی مانند باد این مجموعه را تحت تأثیر بگذارند، هست و باز نیازمند معاینه فنی و کالبدی است. اما برای نگهداری استقامت آن، فریمی که شیشهها به آن متصل هستند، نا گزیرند یک اتصال صلبی ( گیردار) را با مجموعه بنا برقرار کنند که اسکلت بتواند خودش را نگهدارد.
ایروانی توضیح داد: برای برقراری اتصال صلب باید در نقاطی از فریم به مجموعه کالبدی موجود اتصال گیردار انجام شود. حال این پرسش مطرح میشود که ما باغ موزه را به لحاظ ابعاد و مصالح به چه شکل داریم؟ آیا این بنا مجموعهای از اسکلت فلزی دارد؟ آیا این امکان هست که یک کار گیردار و پشت بند داشته باشد؟ و پرسشهای دیگر که همه نیازمند یک بازدید میدانی است.اما آنچه مشهود است به سادگی نمیتوان اتصال گیرداری را به مجموعه اضافه کرد بدون آن که دخل و تصرفی انجام داد البته تمام این ها با یک ساعت بازدید کارشناسی مشخص میشود و اگر در بازرسی مشخص شود که اتصال صلبی هم برقرار نشده است باز موضوع امنیت بازدید کننده از یک فریم شیشهای به میان می آید که میتواند به شدت آسیبرسان و آسیبپذیر باشد.