شفیع آقا محمدیان در گفتگو با هنرنیوز:
ساخت فیلم مستند مجور رسمی نمیخواهد
مدیر عامل سابق مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی معتقد است «تحقیق و پژوهش» عنصر تفکیک ناپذیر فیلمهای مستند است و فیلمهایی قویتر هستند که از تحقیقات جامع تری برخوردار باشند.
تاريخ : چهارشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۰۹:۵۵
شفیع آقا محمدیان از فیلمسازان حرفهای کشورمان است که در دولت دهم و به هنگام مدیریت جواد شمقدری به عنوان رئیس سازمان سینمایی کشور یکی از مهمترین بخش فیلمسازی کشور یعنی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی را به مدت ۴ سال مدیریت کرد. با توجه به اهمیت فیلمهای مستند و بویژه «فیلمهای مستند اجتماعی» هنرنیوز بر آن شد تا علاوه بر مصاحبه و یاد داشت با فیلمسازان این عرصه، گفتگوی مفصلی را هم با ایشان انجام دهد که به همین منظور در یک عصر بهاری و در یک فاصله زمانی ۲ ساعته، گفتگویی با ایشان پیرامون «مستندهای اجتماعی» انجام دادیم که به دلیل طولانی بودن، در دو بخش تقدیم خوانندگان خواهد شد:
چقدر به بحث «تحقیق و پژوهش» در فیلمهای مستند بویژه فیلمهای مستند اجتماعی معتقدید و در زمان مدیریت شما در مرکز گسترش چه اقداماتی در این زمینه انجام گرفته شد؟
چون من خودم خیلی به بحث تحقیق و پژوهش در فیلمهای مستند اعتقاد دارم. لذا در مرکز گسترش هم سعی کردم فیلمسازان را به این موضوع متقاعد کنم تا فیلمهایشان را با «تحقیق وپژوهش» شروع کنند. اگر چه برای این منظور، بودجه مستقلی را در نظر نگرفته بودیم اما برای برخی از فیلمهای مهم، مبلغی را برای بحث تحقیق و پژوهش پیش بینی کرده بودیم. حتی برخی از پروژهها که ایجاب میکرد. اول از فیلمساز میخواستیم که تحقیقات آن را به مرکز گسترش ارائه دهند تا این تحقیقات توسط کارشناسان مرکز بررسی شود - البته قدری موجب کُندی کار و حتی نارضایتی برخی از فیلمسازان هم شده بود - ولی ما خودمان را موظف کرده بودیم که حداقل برای کارهای قدر و مهم، از فیلمساز تحقیقات بخواهیم و این کار نیز انجام میشد و تحقیقات آنان مورد بررسی قرار میگرفت و بودجهای هم به آنها برای تحقیقات داده میشد. البته ما برخی از پروژهها را که احساس میکردیم تحقیقات نسبی هم کافی است به همان اکتفا میکردیم ولی در اکثر کارها بر مساله تحقیقات تاکید داشتیم مثل فیلم مستند «شناسنامه» که کار خیلی قوی هم از کار در آمد. یا مثلا در مورد فیلمی که قرار بود در باره میانمار ساخته شود. تحقیقات اولیه این فیلم برای ما کافی بود چون فیلمساز باید بقیه تحقیقات را سرصحنه تکمیل میکرد که آن فیلم هم کار خوبی از آب در آمد. بنابراین بر این اعتقادم که یک کار مستند خوب، نیازمند یک تحقیقات کامل و خوب است و اکثر فیلمهای مستند خوب که از سوی فیلمسازان حرفهای این حوزه ساخته میشوند نیز فیلمهایی هستند که از تحقیقات جامع و خوبی برخوردارند. همان طوری که اگر ما در حوزه فیلمهای داستانی، دارای یک قصه خوب باشیم اما کارگردان خوبی در اختیار نداشته باشیم چون قصه خوب است، مخاطب فیلم را دنبال خواهد کرد در عرصه فیلمهای مستند هم، همین طور است اگر یک فیلم مستندی از تحقیقات قوی و خوبی برخوردار باشد هر چند که کارگردان قویای هم نداشته باشد اما آن تحقیقات خوب، میتواند فیلم را نجات دهد.
چقدر اعتقاد دارید که یک فیلمساز مستند اجتماعی، همانگونه که در فیلمهایش درد را مطرح میکند حتما درمان را هم مطرح کند؟
من اعتقادی که حتما فیلمساز باید درمان را هم در فیلمهایش مطرح کند ندارم. اما برخی از فیلمها، درمانشان را هم با خودش میآورند. اما عمدتا معتقدم اگر درد جامعه به درستی و طی یک فرایند تحقیقات قوی در یک فیلم مستند بیان شود خودش خود به خود در درونش، درمان را هم مطرح میکند و نباید انتظار داشته باشیم که کارگردان تصمیم خود را به عنوان درمان به مخاطب حُقنه کند که حتما مخاطب باید فلان کار را انجام دهد تا این معضل اجتماعی برطرف شود. چون ممکن است برای حل یک معضل، دهها راه حل وجود داشته باشد. مگر فیلمساز چند راه حل را میتواند در فیلمش نشان دهد؟ این درحالی است که کارشناسان بهتر میتوانند راه حلها را تشخیص دهند. لذا فیلمسازان خوب در درون تحقیقات و موضوعات کار خود، ناخواسته راه حلها را هم مطرح میکنند. اما از سوی دیگر، بر این باورم که باید ساختار فیلم به گونهای باشد که همه مخاطبین را به سمتی رهنمون کند که همه به فکر راه حل آن معضل باشند. بنابراین اگر فیلمها به این سمت حرکت کنند بهترین درمان را تجویز کردهاند.
به عنوان مدیری که ۴ سال در عرصه فیلمهای مستند فعال بودید چقدر آن زمان، دست فیلمسازان مستند اجتماعی را باز میگذاشتید تا سوژههای مورد نظر خودشان را تولید کنند؟
البته زمانی که من مدیریت مرکز گسترش را به دست گرفتم با توجه به اینکه مصادف با مسائل انتخابات سال ۸۸ بود. اوضاع قدری متشنج بود. اما ما در سالهای پایانی این ۴ سال به این نتیجه رسیدیم که توجه به فیلمهای مستند اجتماعی، قدری ضعیفتر شده است. بنابراین ما در دو جشنواره آخر فیلمهای مستندی که در مرکز گسترش برگزار کردیم به این موضوع توجه جدی تری کردیم و در تقسیم بندی موضوعاتی که داشتیم بر ساخت فیلمهای مستند اجتماعی تاکید بیشتری کردیم. خوشبختانه فیلمهای دریافتی در مورد فیلمهای اجتماعی هم، بیشتر از بقیه موضوعات بود. شاید همین توجه ما به فیلمهای مستند اجتماعی بود که ما تاکیدی هم بر ساخت «فیلمهای مستند سیاسی» داشته باشیم. بنابراین از فیلمسازان فیلمهای مستند سیاسی خواستیم که وارد میدان شوند چرا که معقد بودیم موضوعات سیاسی هم، به نوعی یک مشکل اجتماعی را مطرح میکنند. لذا در دوره ما به این فیلمها توجه بیشتری شد اما اینکه ما در این زمینه چقدر موفق بودیم را باید دیگران قضاوت کنند.
چقدر به این بحث که اخیرا مطرح شده که باید فیلمنامههای فیلمهای مستند، قبل از ساخت، مجوز بگیرند اعتقاد دارید؟ آیا این کار موجب نخواهد شد که دست فیلمسازان مستند در این عرصه بستهتر شود؟
همین که یک ارگان یا سازمانی برای ساخت فیلم مستند، میپذیرد که همکاری کند و بودجه و امکانات آن را فراهم کند به نوعی به معنای مجوز آن فیلمنامه است. اما موضوع دیگر این است که اگر این فیلمها قرار است در خارج از کشور پخش شوند باید حتما دارای مجوز رسمی باشند چرا من این اعتقاد را دارم؟ به این دلیل که ما همه ایرانی هستیم و نباید مسائل و دعواهای داخلی خودمان را برای خارجیها به نمایش بگذاریم. اما برای داخل، اعتقادی به مجوز برای ساخت فیلمهای مستند ندارم. لذا همین طوری که عرض کردم همین که ارگان یا سازمانی با ساخت یک فیلم مستند همکاری میکند و بودجهاش را تقبل میکند تا آن فیلم ساخته شود درواقع آن را تائید کرده و مجوز داده که همین مقدار کافی است. اما اینکه حتما فیلمنامههای مستند از یک ارگان رسمی مجوز بگیرند تا ساخته شوند موافق نیستم.
به عنوان مدیر سابق مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی چه پیشنهادی برای مدیریت جدید دارید؟ و اولویت کاری این مرکز چه مواردی باشد بهتر خواهد بود؟
باشناختی که از مدیران جدید این مرکز دارم معتقدم که این دوستان، به دنبال اتفاقات و کارهای جدیدی هستند و به همین منظور به مسائل اجتماعی، بهای بیشتری خواهند داد. اگر این اتفاق در مرکز گسترش رخ بدهد کار خیلی خوبی است و باشناختی که ازآنها دارم به احتمال قوی همین گونه خواهد بود. از طرف دیگر، معتقدم باید به مسائل روز کشورمان که مردم بیشتر با آن درگیر هستند توجه بیشتری شود مثل بحث «انرژی هستهای». که باید در این زمینه فیلمهای مستند زیادی ساخته شود یا حوادثی که در کشورهای اطراف ما رخ میدهد باید مورد توجه بیشتر مرکز گسترش باشد. به طور کلی، آن دسته از مسائل داخلی کشورمان که مردم بیشتر با آن دست به گریبان هستند باید مورد توجه بیشتر مرکز گسترش قرار بگیرد. البته معتقدم دوستانی که سرکار آمدند به این نکات توجه دارند چون اکثر آنان فیلمساز هستند و این فیلمساز بودن آنان، به این نگاه کمک میکند. حال اینکه چقدر موفق خواهند بود باید آینده راجع به آن قضاوت کند.
نظر شما در مورد حضور فیلمسازان مستند در جشنواره های خارجی چیست؟
خوشبختانه ما مستند سازان و پژوهشگران خیلی خوبی در کشور داریم و لازم است که آنان دور هم جمع شوند و نارساییها در زمینه ساخت فیلمهای مستند را تحمل کنند و با همکاری و همیاری خود، جدیت بیشتری برای ساخت فیلمهای مستند بویژه مستندهای اجتماعی به خرج دهند که اگر اینگونه شود ما بزودی شاهد ساخت فیلمهای خوبی از آنان خواهیم بود. لازم میدانم که در مورد جشنوارههای خارجی هم عرض کنم که باید آن فیلمهایی که مورد قبول مردم است در جشنوارههای خارج حضور داشته باشند نه آن فیلمهایی که خواسته مدیران جشنوارههای خارجی است. آرزوی قلبی من این است که این اتفاقات رخ بدهد و امیدوارم که این چنین باشد..