به گزارش هنرنیوزر، آلاشت یکی از شهرهای شهرستان سوادکوه در استان مازندران است که نام آلاشت در زبان محلی به معنی آشیانه عقاب از این نام گرفته شده است. وجه تسمیه آن نیز احتمالاً وجود عقابهای فراوان در کوههای بلند این منطقهاست.
روزبه حیدری - مسوول موزه مردم شناسی الاشت – دربارهی این موزه میگوید: این موزه نوروز سال ۸۸ با هدف معرفی مردم شناسی و شیوههای زندگی مردم منطقه آلاشت و سوادکوه راه اندازی شد.با وجودی که در هیچ یک از بروشورهای تبلیغ استان مازندران در آن سال نامی از این موزه برده نشده بود اما موزه پراز بازدید کننده بود.
او ادامه میدهد: ما با داشتههای تاریخی و طبیعی آلاشت ایجاد جذابیت میکنیم و در عمل برای موزه تبلیغ میکنیم. داشتههای این منطقه هنوز برای خیلی از مردم شناخته شده نیست، وقتی گردشگران به آلاشت میآیند در کنار عبور از کوچه پس کوچههای زیبا، طبیعت بکر، گلهای وحشی، دره پر از ابر، رصدخانه ستاره شناسی آماتوری ایران ، خانههای خشتی با سقف چوبی، موزه را هم میبینید، بقیه هم میآیند، این است که با تبلیغات دهان به دهان سعی در اطلاع رسانی داریم.
او درباره این که تا کنون چه تعداد بازدید کننده به این موزه سرزدند و بازدید کنندهها بیشتر از کجا به موزه میرسند؟ اظهار میکند: در سال ۸۷ که موزه هنوز به شکل فعلی در نیامده بود و در واقع نمایشگاه کوچک بود،۳۰ هزار نفر بازدید کننده داشتیم و در نوروز ۸۸ نیز از ۲۸ اسفند ماه تا پایان ۱۳ فروردین، سه هزار نفر بازدید کننده داشت، اما این تعداد طی سالهای بعد با شناخته شدن موزه افزایش یافت. نیمی از بازدید کننده نوروزی موزه مردم شناسی آلاشت از استان مازندران هستند. از نیمه باقیمانده، نیمی از تهران و باقی از استانهای خوزستان و کردستان، اصفهان ،خراسان رضوی و هرمزگان بودهاند.
او درباره این که اشیای درون موزه از کجا تهیه شدهاند؟ میگوید: « موزه ما در کلیت تعریفی دارد که لوازمی را میشود در آن گذاشت که مربوط به گذشته اهالی همین منطقه است. این اشیا دو بخش عمده هستند، یکی مربوط به زندگی روزمره و یکی صنایع دستی. ساختمان این موزه هم ۱۵۰ ساله و در دل بافت تاریخی ثبت شده آلاشت است.»
حیدری دربارهی زمان مرمت ساختمان و تاریخچه این ساختمان میگوید:« طبقه دوم ساختمان موزه در سال ۳۶ بر اثر زلزله تخریب شده است. در سال ۱۳۴۹، وزارت فرهنگ و هنر به دستور وزارت دربار ساختمان را میخرد و در همین سال هم شهر آلاشت به عنوان تنها بافت تاریخی استان، ثبت ملی میشود. از ۴۹ تا ۵۳، طبقه دوم را بر اساس بافت قدیمی بازسازی کردهاند و در بافت آن تغییری ایجاد نشده است. در سال ۵۳ این ساختمان به عنوان یک ساختمان فرهنگی و با عنوان موزه رضا شاه پهلوی و تا سال ۵۸ فعالیت میکند. پس از پیروزی انقلاب یک سال دبیرستان میشود و در این سال بدترین تخریبها در ساختمان اتفاق میافتد.
در سال ۵۹ ساختمان به وزارت سپرده میشود. پس از آن به کتابخانه عمومی آلاشت تبدیل میشود. در سال ۸۲ شهردار وقت طرحی میدهد که با کمک رییس سازمان میراث فرهنگی این ساختمان برای موزه به جایی نمیرسد. در سال ۸۷ و با کمک شهرداری و اهالی، ساختمان به عنوان نمایشگاه مردم شناسی کار خود را آغاز میکند، و بعد از سفر رییس جمهوری به عنوان یکی از مصوبههای دولت نهم در تجهیز موزه مردمشناسی آلاشت، در سال ۸۸ به عنوان موزه مردم شناسی رسماً افتتاح میشود. اما در مورد دیوارهای سفید، این خطایی است که هنگام مرمت در سال ۸۲ صورت گرفته است.»
حیدری همچنین دربارهی اشیای موزه و این که از کجا آورده شدهاند؟ اظهار می دارد: « بخشی از این اشیا را اهالی به موزه اهدا کردهاند و بخشی را نیز سازمان میراث فرهنگی از تهران و استانهای دیگر آورده است.»
به گفته مسوول موزه آلاشت شاخصترین شی موزه از نظر بازدیدکنندگان، منبر چوبی موزه و چکمههای عمومی رضاخان به علاوه اشیای چوبی موزه هستند.
او قدیمیترین اشیای موزه را «کاتی » به معنای بخش بخش که نوعی نردبان است و ۳۵۰ سال قدمت دارد و از گلابی وحشی ساخته شده عنوان میکند.
حیدری درباره این موزه توضیح میداد: « خانهها اکثرا قدیمی هستند و خانه رضا شاه پهلوی که موزه مردم شناسی است خانهای بزرگ و زیبا در دو طبقه است، خانهای چوبی با کنده کاری زیبا که در آن موزه اشیای مانند گهواره منتسب به رضا شاه پهلوی، سماور قدیمی، چراغ نفتی، کتری مسی، پارچ چوبی، آفتابه لگن قدیمی ... وجود دارد.»
به گفتهی مسوول موزه یک «تلم »که شی است که مانند مشک عمل میکند، از دیگر اشیای قدیمی موزه به حساب میآید.
او توضیح میدهد:« نکته قابل توجه این است که در این موزه اشیا بیش از همه چوبی هستند این امر برمیگردد به این موضوع که در این منطقه جنگل راش به وفور وجود دارد و بیشتر لوازم چوبی است. برای مثال ما در این منطقه مس و مسگر نداشتهایم و بیشتر ادوات چوبی هستند.»
او درباره مهمترین صنعت آلاشت نیز میگوید:« شاخصترین ریسندگی در استان مازندران را آلاشت داشته است. در این منطقه بیشتر دامپروری انجام میشده و به دلیل کم بودن زمین، کشاورزی فقط در حد نیاز اهالی و به شیوه دیم بوده است.»