تاکید بر هدف بزرگ الگو شدن در عرصه های فرهنگی با محوریت اسلام؛
نقش رسانه در پشتیبانی از بیداری اسلامی
تاريخ : شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۳۷
با وقوع مسیر بیداری اسلامی در منطقه خاورمیانه برای همه مشخص شد که ملتهای مسلمان کشورهای اسلامی و عربی از وضع موجود ناراضی بوده اند و به دنبال تغییر هستند. این تغییر در سه بعد جدی تر بود. بعد سیاسی و فرهنگی و اقتصادی. در بعد فرهنگی به دلیل عدم استقلال حکام و نیز به خاطر سیاستهای استعماری غرب برای به انحراف کشیدن جوامع اسلامی مردم شاهد پیاده سازی الگوهای کاملا ضد اسلامی و مغایر با اصول و مبانی اسلامی و دینی خود بودند. این وقایع انقلابی نشان داد که مردم منطقه به دنبال الگوهایی مناسب برای اداره امور خود بویژه در حوزه مسائل فرهنگی هستند. این موضوع را زمانی باید بیشتر اهمیت دهیم که یکی از الگوهی معرفی شده و عرضه شده به آنان یعنی الگوهای لیبرال غربی توسط مردم پس زده شده است. اما با توجه به شعارهای مردم و جهت گیری های انقلابیون اکثر کشور ها می توان دریافت که الگوهای مقبول نزد مردم این کشورها قطعا از بین کشورهای موفق اسلامی انتخاب خواهد شد و نه از روی مدل های غربی.
در این بین کشورهایی همچون ترکیه و مالزی به همراه کشورمان از پتانسیل بیشتری برای الگو واقع شدن برخوردار هستند. اما به سبب ماهیت سکولار و بخصوص ویژگی های خاص رفتاری در حوزه های فرهنگی و سیاسی این دو کشور نوعی خطر برای آینده ی الگو پذیری سایر کشورها محسوب می شود و حتی می تواند نوعی انحراف در روند بیداری اسلامی ایجاد نماید و مجددا به سمت دوستی با آمریکا (همچون ترکیه) و یا رواج آزادی های غیر اسلامی و بی بند و باری فرهنگی و الگو پذیری غیر مستقیم از غرب بینجامد. شاید یکی از فلسفه های نامگذاری دهه جاری به نام دهه ی پیشرفت و عدالت از سوی مقام معظم رهبری هم همین موضوع بوده است.
اما در حوزه مسائل فرهنگی قطعا یکی از حساس ترین عرصه ها حوزه های رسانه است. رسانه ملی به عنوان بزرگترین و تاثیرگذارترین رسانه داخلی می تواند نقش یک رسانه ی الگو هم از نظر فرهنگی و هم سیاسی را برای سایر کشورها ایفا نماید. وقتی در کشورهای همسایه ما پدر و مادر می بایستی به دلیل نبود محتوا و یا نبود برنامه های سالم و متناسب با تعالیم و مفاهیم دینی خود شاهد تماشای برنامه های کودک و نوجوان غربی باشند و هیچ اثری از مفاهیم انقلابی و اسلامی و دینی در آنچه از آنتن های تلویزیونی دریافت می شود نبینند جا دارد با فعالیت بیشتر در این عرصه به عنوان یک الگو وارد عمل شد و تمام این خلا ها را پر کرد. هم یک مرجعیت برای رسانه ی ملی و انقلاب اسلامی ایران ایجاد می شود و هم یک تاثیرگذاری مثبت و جریان سازی. از سوی دیگر در حوزه ی فیلم های تلویزیونی و سینمایی هم باید همین چشم انداز ترسیم شود. یعنی با سرمیاه گذاری در این حوزه و تولیدات سالم و هدفمند جای این همه فیلم های مبتذل و نامناسب را در کانال های تلویزینی مسلمانان گرفت و استقبال مردم این کشورها از این نوع فیلم و سریال ها و رکود بازار سایر محصولات غربی و شبکه های پخش کننده می تواند سندی بر این ادعا باشد. یا در حوزه ی خبری هم به همین سبک و یا در حوزه های علمی و ورزشی و ... میتوانیم الگو و مرجعی باشیم برای سایر کشور ها و مرکز توجه مسلمانان باشیم. البته تمام این رویکردهای محتوایی منوط است به رعایت اصول حرفه ای و تکنیک های پیشرفته ی این حوزه و بدون ان نمی توان با سایر کانال ها و رسانه ها رقابت کرد.
اما غرض اصلی از نوشتن چنین یادداشتی تاکید بر هدف بزرگ الگو شدن در عرصه های فرهنگی بویژه در حوزه های رسانه ای بود. و اینکه رسانه ملی قطعا قابلیت مرجع شدن و یا الگو شدن در بین ملت های به پا خواسته ی منطقه دارد . همچنین لزوم سرمایه گذاری برای تولید محتوای سالم و متناسب با فرهنگ های اسلامی و دینی مردم منطقه برای غلبه بر سلطه ی فرهنگی و رسانه ای غرب بر منطقه . البته این هدف از چند سال پیش دنبال شده است و راه اندازی کانال هایی همچون العالم و کوثر و سحر و .... و یا تولیدات سریالی همچون داستان یوسف پیامبر یا مختارنامه و ... از این دست هستند اما همچنان جای پیشرفت و افزایش دامنه ی فعالیت ها را دارد.
مرتضی بهنام فر