حمید داودآبادی نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس درباره کتابی که آماده انتشار داد گفت: کتاب «از معراج برگشتگان» که دربردارنده خاطرات من در طی سالهایی ابتدایی انقلاب تا پایان جنگ است، فصلی دارد که به آشنایی من و شهید «مصطفی کاظمزاده» میپردازد. این فصل یکی از بخشهایی بود که خیلی مورد توجه و استقبال مخاطبان قرار گرفت. به همین خاطر تصمیم گرفتم محتوای آن فصل از کتاب را با خاطراتی که از آن شهید از سالهای بعد جنگ دارم ضمیمه کنم و همراه با عکس و اسناد که از این شهید برجای مانده است به صورت یک کتاب مستقل منتشر کنم.
وی افزود: خاطرات اضافه شده در کتاب جدید از جمله مواردی بود که به خاطر سیر و ترتیب زمانی که در کتاب از معراج برگشتگان لحاظ شده بود، قابلیت انتشار در آن مجموعه را نداشت.
نویسنده کتاب «کمین جولای ۸۲» درباره عنوانی که برای این کتاب انتخاب کرده است گفت: شعری هست که میگوید «در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن/ من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود.» بر اساس این شعر من نام «دیدم که جانم میرود» را برای کتاب این شهید انتخاب کردم. چون شهید کاظمزاده برای من جان و روح بود و تنها شهیدی بود که من یک ماه قبل از شهادت، جلوی خود او، تا لحظه جان دادنش برایش گریه میکردم که از صبح خودش گفت من امروز بعدازظهر شهید میشوم. خیلی داستان مفصل و زیبایی دارد. این که میگویم داستان نه به معنای خیالی چون تمامش خاطره است نه رویا است نه تخیل است. خاطره و اتفاقی است که بین من و آن شهید رخ داده است.
داودآبادی گفت: این کتاب را برای انتشار به موسسه شهید کاظمی سپردهام.