ساخت فیلم برای هر کارگردانی در سینمای ما به نوعی با عبور از هزاران پیچ و خم و گذر از چندین خان رستم است. به خصوص این زمانی روشن میششود که فیلمسازی بخواهد برای اولین بار فیلم سینمایی خود را بسازد. در این گونه از موارد تجربه و تاریخ در سینمای ما نشان داده که اگر فیلمسازی بخواهد برای نخستین فیلم خود پشت دوربین سینما قرار گیرد چارهای جز ساخت فیلم در ژانر کمدی یا دفاع مقدس ندارد. هر چند در سالهای اخیر ساخت فیلمهای دفاع مقدسی کمتر شده اما فیلمهای کمدی در اغلب موارد بوده است و فیلمساز ملزم و ناچار به ساخت این گونه آثار برای ورود به بدنه حرفهای سینمای ایران بوده است. وحید اسلامی به عنوان منتقد سینما نیز به نظر میرسد برای ساخت فیلم سینمایی «دزدان خیابان جردن» در چنین خط و مسیری قرار گرفته و مجبور بوده که فیلمی کمدی بسازد. سینما صنعت و هنربیرحم وگرانی در کشور ما است و اگر فیلماولی نتواند در اولین فیلم خود نظر تهیه کننده و گیشه را تامین کند، در ساخت آثار بعدی خود به مشکل برمی خورد. ازسویی در این هنر گران فیلمساز اول چارهای جز درست انتخاب کردن مسیر حرکت سینمایی خود ندارد.
فیلم سینمایی «دزدان خیابان جردن» که برداشت آزادی از فیلم کمدی «دردسر بهشت» ساخته «ارنست لوبیک» است. قصه دو دزد خرده پا به نام «سامی سه سوت» و «هوشنگ» را به تصویر میکشد که قصد سرقت از یک گاو صندوق را در خیابان جردن دارند و وقایع طبق پیش بینی آنها جلو نمیرود و با ماجراهای عجیب و غریبی رو به رو میشوند. اسلامی برای ساخت این فیلمسازی به دنبال موج سالهای اخیر سینمای کمدی و به اصطلاح فیلمهای سوپر مارکتی رفته از یک سری بازیگران کلیشه شده در سینمای کمدی مانند: رضا شفیعی جم، فتحعلی اویسی، ارژنگ امیر فضلی، حدیث فولادوند، رابعه اسکویی، آرام جعفری، محمد شیری و... رفته است
در سینمای ما حدود یک دههای میشود ساخت فیلمهای کمدی و سطحی به وجود آمده بود که در یکی دو سال اخیر این نوع کمدی تا حدودی از بین رفته ببود و مخاطبان سینما اقبال چندانی به دیدن این گونه آثار از خود نشان نمیدادند و به نوعی از دیدن کلیشههای فاجعه بار دراین گونه از فیلمها خسته شده بودند. دراین سالها برخی ازتهیه کنندگان با هر ترفندو فیلمنامهای تلاش کردند که مخاطبان را به دیدن فیلمهای کمدی، طنز، سطحی و پیش پا افتاده در سینما ترغیب کنند. تهیه کنندگان در این فضای ایجاد شده، عمدتا ترجیح دادند روی فیلمنامههای کمدی سرهم بندی شده سرمایه گذاری کنند و روی خوشی به سایر ژانرها نشان ندادند به همین دلیل فیلمنامه نویسان هم طبق ذائقه حاکم بر سینما، با اعمال نظر تهیه کنندگان شروع به نوشتن فیلم نامههایی کردند که عمده آنها هیچ حرف خاصی را برای مخاطب بیان نمیکردند و فقط کپی برداری از آثار موفق ایرانی و خارجی با کمی تغییر در اسامی شخصیتها و داستان بود. در چنین شرایطی یک سری کارگردان و فیلمنامه نویس با وجود نداشتن تخصص و مهارت کافی در ژانرطنز و کمدی وارد سینمای ایران شده و فیلمنامههایی به اعتقاد خودشان کمدی مینوشتند و تحویل تهیه کننده و موسسات فیلمسازی دادند. تهیه کنندگان هم با این استدلال که جامعه خسته از مسائل سیاسی و اقتصادی نیاز به این گونه آثار سر هم بندی شده دارد و همچنین با مشاهده یک سری شوخیهای پیش پا افتاده، سطحی و جنگولک بازی در فیلمنامه، سریعا عوامل تولید را برای ساخت یک فیلم سینمایی کمدی فرا خواند و عوامل هم بدون هیچ گونه نگرانی از اکران عمومی فیلم و به سرعت فیلم کمدی خود را ساختند و به هم بدون هیچ گونه مشکلی چنین فیلمهایی اکران شدند. فیلمهایی که در آن هر گونه لودگی، دلقک بازی و مسخره بازی بازیگر را به اسم کمدی به خورد مخاطب دادند. معلوم نیست چرا این نوع فیلمسازی کمدی که درآن فیلم باید متکی به کلام بازیگر و شکلک درآوردن او برای خنده مخاطب باشد شکل گرفت. یعنی در فیلمهای کمدی طنز و موقعیتهای کمدی کمتر مورد استفاده قرار گرفت و فیلمهای کمدی ما متکی به کلام، نگاه و حرکات بازیگر متکی شد. بازیگران این نوع فیلمها هر کاری برای خنداندن تماشاگر انجام دادند و اسم آن را گذاشتند سنمای کمدی.
نکته جالب آنکه برخی از تهیه کنندگان تلویزیون و سینما بعد از دیدن جُنگها و برنامههای شاد تلویزیون کپی همان کار را ساخته و در سینما اکران کردند و برخی از آنها پر فروش هم شدند. استفاده از مضامین کلیشهای، بیارزش و بیمنطقی که به هیچ عنوان دغدغه مردم نیست در این گونه آثار مد روز شد. به هر حال امسال و سال گذشته اکثر این گونه فیلمها در زمان اکران با مشکل جذب مخاطب رو به رو بودند و به نظر میرسد که با اکران فیلم سینمایی «دزدان خیابان جردن» وفروش ۸۵۰ میلیون تومانی این فیلم در تهران و شهرستانها، ساخت واکران این گونه فیلمها سال آینده دوباره از سر گرفته شود. هر چند افت سینمای اجتماعی به لحاظ مضمون وساختار وفیلمنامه را نیز نباید از خاطر برد که باعث شده، مخاطب به سمت فیلمها و ژانرهای دیگر گرایش پیدا کند.