این هنرمند با جریان روشنفکری نسبتی ندارد
 
تاريخ : يکشنبه ۲۱ مهر ۱۳۸۷ ساعت ۱۷:۳۲


وقتی اکبر رادی نمایشنامه نویس معاصر کشور درگذشت، بجز اهالی تئاتر این مملکت که خود گرفتار عزلت و انزوایند، هیچ شخص، گروه و جریان فرهنگی و غیرفرهنگی واکنشی متناسب با شأن و منزلت این چهره بی بدلیل ادبیات نمایشی معاصر ایران نشان ندادند.
این در حالی است که پس از درگذشت رادی، گاه و بیگاه می بینیم جریان منفعل روشنفکری در مجال هایی که در فضای هنری و رسانه ای کشور می یابد، به تجلیل و تمجید این نمایشنامه نویس توانای در گذشته می پردازد و در کار خود چنان وانمود می کند که به مخاطب غیرمطلع بفهماند اکبر رادی به جریان روشنفکری تعلق داشته و تصویری از یک اپوزیسیون در عرصه هنر از آن مرحوم ارائه دهد، از جریان مخالف انتظار جز این هم نیست و باید به اپوزیسیون منفعل فرهنگی در این مورد و بخاطر این اقدام فرصت طلبانه تبریک هم گفت، اما آنچه جای تأسف است شیوع نوعی رخوت و غفلت در میان خودی هاست، چرا که اکبر رادی را به گواه زندگی و آثارش به هیچ وجه نمی توان به جریان روشنفکری چسباند و برعکس او را به عنوان یک نویسنده و هنرمند مردمی می شناسند، آثار و نمایشنامه های اکبر رادی که تا واپسین ماههای عمرش در سالن های تئاتر کشور و توسط کارگردانهای شاخص و با تجربه به صحنه می رفت و آینه زندگی مردم بود، سوژه ها و موضوعاتی را محور قصه هایش قرار می داد که همین مردم نزدیک ما در زندگی روزمره با آن مواجه بودند و از یک زاویه نگاه انسانی می توانست به راحتی به عمق وجود مخاطب نفوذ کند، بنابراین آثار و نمایشنامه های اکبر رادی نه تنها با همه نوع مخاطب تئاتر ارتباط برقرار می کرد بلکه برای عموم مردم و مخاطب عام نیز حرف برای گفتن داشت.
اگر چه نمی توان اکبر رادی را در تعریف هنرمندان انقلاب که با انقلاب اسلامی ظهور کردند قرار داد، اما با قاطعیت می توان گفت که رادی با جریان روشنفکری نیز نسبتی نداشته و ندارد، در حالی که حالا و پس از فقدانش این جریان تلاش می کند با استفاده از غفلت ما افتخارات هنری این نمایشنامه نویس توانای معاصر کشور را به نفع خود مصادره کند.
در همین راستا به مناسبت های مختلف و در محافل هنری، برخی عناصر وابسته به جریان روشنفکری به نحو از رادی یاد می کنند و به بهانه تجلیل از او چنان سخن می گویند که اکبر رادی را در ردیف اصحاب فرهنگ طاغوت و آن دسته از نویسندگان و هنرمندانی قرار دهند که متعلق به ایران قبل از انقلاب اسلامی بوده اند و پس از انقلاب تاب حضور در جامعه انقلابی و اسلامی ایران را نداشته و پناهنده کشورهای غربی شده و به اپوزیسیون فرهنگی پیوستند. در حالی که اکبر رادی نه تنها چنین نکرد، بلکه اعتقادی هم به جریان بیمار روشنفکری نداشت، به همین خاطر در کشور ماند و در میان همین مردم زندگی کرد، برای همین مردم نوشت و آثارش هم همینجا و همیشه به روی صحنه رفت و می رود.
اما بی توجهی مراکز و نهادهای فرهنگی – هنری کشور که وظیفه حمایت از هنرمندان را بعهده دارند باعث شد برای اکبر رادی پس از درگذشتش آنچه که در جامعه ما مرسوم است، بزرگداشت و یادمان درخور شأن او برگزار نشود و براحتی یکی از سرمایه های ادبی و هنری کشور به زمین دشمن پاس داده شود تا فردا و در زمین ذهن نسل جوان با همین ها به ما گل بزنند.
مدیران و مهندسان فرهنگی نظام و کشور کمی تأمل نمایند.


کد خبر: 3143
Share/Save/Bookmark