«رضا برجي» گفت: ما بايد آدمهايي بسازيم كه صدهزار موشك كروز هم تكانشان ندهد. ما بايد آدمي بسازيم كه دشمنان نتوانند تفكر او را تغيير دهند و اين فقط با كار فرهنگي ميتواند اتفاق بيفتد. به نظر من حزبالله لبنان فقط با كار فرهنگي توانسته است كه اين قدرت را حفظ كند.
به گزارش هنرنيوز به نقل از فارس، در بخشي از جشنواره فيلم زيتون، بزرگداشت رضا برجي عكاس و فيلمساز تحت عنوان «حديث مقاومت» برگزار شد و اين سينماگر و هنرمند در نشستي به ايراد سخن پرداخت.
بر اساس اين گزارش، برجي با اشاره به همكاري خود با شهيد مرتضي آويني گفت:هنگامي كه آويني شهيد شد از من خواستند كه در تشييع وي بمانم اما ميدانستم كه حتما كساني زير تابوت او را خواهند گرفت كه بعضا قبولش نداشتند و چوب لاي چرخش ميگذاشتند.
وي ادامه داد: مردم جز صداي شهيد آويني را نشنيده بودند و در روستايي كه به تازگي برقش را وصل كرده بودند و همين صداي آويني را هم نشنيده بودند و همينها برايش برنامه و جلسه ميگرفتند.
برجي در ادامه سخنانش به خاطراتش از تصويربرداري در جنگ تاجيكستان اشاره كرد و گفت: در آن زمان من ده هزار تومان قرض گرفتم و حسين جعفريان هم 50 هزار تومان از شهيد آويني گرفت. در آن زمان حتي نميدانستيم كه مرتضي حقوق بچههاي سوره را از جيب خودش ميدهد. آن زمان فيلم «لعل بدخشان» را ميخواستيم بسازيم كه تصويربرداري و كارگردانياش به عهده من بود و حسين جعفريان عكاسي آن را ميكرد كه بعد از چند سال پخش شد و دو قسمتش را نيز پخش نكردند.
وي افزود: به خاطر دارم آن سالها روزهاي جمعه برنامه عربي پخش ميكردند و دو گروه نهضت اسلامي تاجيكستان و دولت تاجيكستان با هم پشت ميز مذاكره نشسته بودند. هر چقدر كه گروه نهضت اسلامي درباره جنايات دولت صحبت ميكرد هيچ نتيجهاي نداشت و عبدالله نوري بعدها به من گفت كه در همان حين مستند «لعل بدخشان» را به زبان عربي پخش كردند كه در آن هزاران مدرك از جنايات دولت تاجيكستان بود. جناياتي مثل كاميونهاي پر از جنازه كه در بيابانهاي پرت، خالي ميشدند.
نوري به من گفت: خدمتي كه شما با فيلم تازه نهضت اسلامي كرديد، دو هزار شهيد و هزاران مجروح نكردند.
برجي با بيان اين مطلب كه در جنگ تاجيكستان مجروح شده، گفت: پس از آن جنگ كه ماشينمان را هدف قرار دادند من با جعفريان مجروح شديم و همچنان بعد از سالها حسين جعفريان اوضاع جسمي مناسبي ندارد و با عصا راه ميرود.
برجي با بيان اين مطلب كه تفكر مرتضي آويني در كار بسيار استوار بود، گفت: آن توقعي كه ما از كار داشتيم همين تفكر مرتضي آويني بود و نميخواستيم پولي نصيبمان شود اما متأسفانه اين روزها غالب تفكر فيلمسازان حتي فيلمسازان آماتور در پولي است كه نصيبشان ميشود.
وي افزود: مرتضي آويني به چيزهايي قائل بود كه شايد اگر آن را به شاگردانمان بگوييم باور نميكند او بدون وضو دست به «موويلا» نميبرد و قلم برنميداشت و هرگز پشت به قبله نمينشست تا بنويسد. اگر نوشتهها مرتضي را ببينيم حتي يك خطخوردگي ندارد. او به آن درجه از تزكيه رسيده بود كه چيزهايي كه درونش تراوش مي كرد را بدون خط خوردگي به روي كاغذ ميآورد. شما هم اگر نويسنده هستيد هر طور كه عبادت ميكنيد پيش از نوشتن و دست به قلم بردن عبادت كنيد و بعد بنويسيد.
وي به سفر خود و نادر طالبزاده به ايتاليا اشاره كرد و گفت: من هميشه اعتقاد دارم كه در طبيعت چيزهايي است كه خارج از اراده من و شماست و 25 سال است كه اين را تجربه كردم من 14 جنگ دنيا را ديدهام و معتقدم وقتي كاري با دل همراه باشد حقيقتا هيچ اتفاقي براي كار آن آدم نميافتد و كار، كار بهتري نيز ميشود.
وي با تأكيد بر مطالعه فراوان در عرصه هنر گفت: متأسفانه دانشجويان و فيلمسازان ما تنبل شدهاند هنگامي كه در يكي از دانشگاههاي همدان سخنراني ميكردم به آنها گفتم شرمم ميآيد كه براي شما خاطرات جنگم را تعريف كنم، شما كه خودتان دانشجو هستيد و بايد كتاب بخوانيد شما دانش آموز نيستيد كه چيزي را براي شما تعليم داد شما بايد به دنبال دانش باشيد.
وي در ادامه افزود: من حدود سه سال روزي 4 ساعت خوابيدهام و در كردستان عراق حدود 30 تا 40 كيلومتر را هر روز پيادهروي ميكردم. اگر آماتور هستيد اول بايد راه و رسم و حرفهاي شدن را بياموزيد كه راه و رسم حرفهاي شدن خواندن است و بس.
برجي با اشاره به سخنان شهيد آويني و تأكيد ايشان بر تكنيك گفت: شهيد آويني همواره همچون دكتر شريعتي كه ميگفت «بخوان، بخوان و بخوان» ميگفت «تكنيك، تكنيك، تكنيك». تا شما هم بر تكنيك سوار نشويد كاري از عهدهتان برنميآيد. تكنيك ابزار و هنر را شامل ميشود. ما سينما را خلق نكرديم و سينما از غرب آمده است. آنها به ساحت و سطحي رسيدهاند كه سينما برايشان آمد اما ما به آن مرحله نرسيدهايم. به همين خاطر اولين مرحله دستيابي به تكنيك و ابزار است.
برجي با بيان اين مطلب كه كمترين افراد جامعه را هنرمندان تشكيل ميدهند، گفت: چه بخواهيم و چه نخواهيم و به قول يوسفعلي ميرشكاك چه قبول داشته باشيم و چه قبول نداشته باشيم، هنرمند شخصي انتخاب شده و تو كه سراغ عكاسي و فيلمسازي آمدهاي انتخاب شدهاي و خداوند تو را انتخاب كرده است پس در مرحله اول بايد قدر خودت را بداني كه توسط كسي كه كائنات را خلق كرده انتخاب شدهاي و مثل يوسفي هستي كه از بين دوازده برادر انتخاب شدهاي.
وي افزود: خوشحالم كه در سريال حضرت يوسف لااقل مردم با دو پيامبر آشنا شدند هرچند اشكالاتي هم در اين سريال وجود دارد و به نظرم نبايد ما به دنبال عصاي بنياسراييل برويم ما بايد به دنبال شخصيتها و آدمهاي خودمان باشيم و به دنبال شخصيتهايي چون علامه شعباني برويم.
وي درباره توليد فيلمها خاص و با مضامين خاص گفت: تو نميتواني فيلمسازي باشي كه فقط براي عدهاي خاص فيلم بسازيم و فقط عدهاي خاص فيلم تو را بفهمند. كسي كه طالب علم است بايد مردم را از سطحي كه هستند يك قدم بالاتر ببرد.
وي با انتقاد از برخي برنامههاي تلويزيون گفت: زماني اين مردم كمديهاي چارلي چاپلين را ميديدند و ميخنديدند و بزرگترين اشتباه تلويزيون اين بود كه ذائقه مردم را با سريالهايي مثل «برره» پايين آورد و حالا بايد هنرمند بيچاره بايد تمام تلاشش را بكنند تا سطح اين ذائقه را بالا ببرند.
وي دومين قدم پس از تسلط به تكنيك را بر هم زدن حجاب آن دانست و گفت: وقتي به تكنيك وارد شدي و به آن تسلط يافتي حالا حجاب تكنيك را بدر و آن سوي اين حجاب برو و آن حرفي را كه داري بزن. هر كس توانست به اين مرحله برسد و ابزار و بعد هنر را بياموزد بايد چرايي هنر را نيز بياموزد و بعد آنچه كه دلش ميخواهد بگويد.
اين مستندساز كه فيلم سواحل «اشك و زيتون» را در جشنواره سرزمين زيتون داشت، گفت: طبق تحقيقاتي كه داشتم صهيونيست پس از فيلم «شيندلر» حالا اصولي براي خود دارد و كميتهاي با عنوان كميته عالي سينما طرحريزي كرده است. اعضاي اين كميته را «استيون استيلبرگ»، نخست وزير، وزير فرهنگ، وزير بازرگاني، رئيس بانك مركزي رژيم اشغالگر اسراييل و رئيس موساد، APCC و سفير سابق رژيم اشغالگر اسراييل در مصر تشكيل ميدهند.
وي افزود: كار اين كميته شناسايي، جذب، آموزش و كاريابي براي نيروهاست و به هيچ فيلمي كه از فلسطين صحبت ميكند، در هيچ جشنوارهاي بنا بر اساسنامه اين كميته جايزهاي تعلق نميگيرد و مطرح نميشود. اما اگر در مسابقهاي يك كارگردان يهودي باشد، بايد در ليست كانديدا قرار گيرد.
وي با تأكيد بر برنامهريزي و كار فشرده گفت: من قبلا در جايي هم گفتم و به خيلي برخورد كه حق آمريكاست كه آقايي دنيا را كند. وقتي كه به كوزووا رفته بودم ديدم سربازان آمريكايي هفتهها كار ميكنند تا يك مسير روستايي براي مردم كوزوو بسازند. كدام يك از ما اگر به عنوان يك سرباز به خارج از ايران برويم اين طور كار ميكنيم.
وي افزود: صهيونيست سال 1775 اولين روزنامه خود را منتشر كرد و در چنين موقعيتي توقع داشتيم در عرض 3 تا 4 سال همه دنيا را فتح كنيم اما كار فرهنگي كار يك ساله نيست و ما بايد شناخت كافي براي كار فرهنگي داشته باشيم.
وي درباره آغاز فعاليتهاي هنرياش گفت: من در دوران دفاع مقدس لودرچي بودم و كارهاي مختلفي هم انجام دادهام در سال 62 به خاطر اينكه دستي به نوشتن داشتم به واحد تبليغات سيدالشهدا رفتم و اين واحد در فاو به دست من داده شد و از آن زمان بود كه عكاسي كردم و احساس كردم كه دنياي عجيبي برايم اتفاق ميافتد و ميتوانم با عكاسي آن را ثبت كنم.
برجي در پاسخ به اين سوال كه جنگ ايران و عراق چه تفاوتهايي با جنگهاي ديگر جهان دارد گفت: جنگ ما يك جنگ خاكريزي بود اما جنگهايي مثل جنگ «كوزوو» در دل زندگي مردم اتفاق مي افتاد و پشت خاكريز دشمن مردم زندگي عادي خود را ميكردند اما چيزهايي در جنگ ما اتفاق افتاد كه من هرگز در جنگ هاي ديگر نديدم و اين براي من فراموش نشدني بود.
وي در ادامه افزود: من آدمهايي را در جنگ ايران و عراق ديدم كه تاكنون در جاهاي ديگر دنيا با آنها رو به رو نشدم. مثلا در قرهباغ آدمهايي را ديدم كه روي مين ميدويدند و اين دويدن كاملا يك عمل عقلاني بود تا ديگران را نجات دهند.
وي با اشاره به خصوصيات يك عكاس جنگي گفت: براي اينكه يك عكاس جنگ شويد اول بايد تكليف خودتان را با مرگ روشن كنيد و يقين داشته باشيد كه آنجايي كه بايد بميريد و از هيچ چيز ديگر نبايد واهمه داشته باشيد. دوم اينكه بدانيد كه چرا ميخواهيد عكاس جنگ شويد و در جنگ به دنبال چه ميگرديد من در جنگ به دنبال مظلوميت انسان بودم و اينكه در جنگ انسان چقدر مظلوم است و نشان دهم كه حق بودن در جبهه سخت است و چقدر مظلوميت در جبهه حق وجود دارد.
رضا برجي به تأثيراتي كه جنگهاي مختلف بر او داشتند اشاره كرد و گفت: من بارها پشت دوربين خود عكس و فيلم گرفتهام و گريه كردم من سعي ميكنم كمترين جنازهها را در فيلمم نشان دهم و از 14 جنگي كه رفتم فقط سه عكس از جنازه گرفتهام و اعتقادم اين نيست كه حتما از جنازهها عكس بگيريم تا نشان دهم كه عمق فاجعه يك جنگ چقدر است اما بايد در جنگ پا را روي دل خود گذاشت و حرفهاي تر فكر كرد و به ياد اين بود كه فجايع را به ميليونها نفر قرار است كه نشان دهيم و اين باعث ميشود كه به مسائلي كه رخ ميدهد، غلبه كنيم.
وي كه هنگام اداي اين سخنان اشك ميريخت گفت: اين فجايع فقط در جنگ اتفاق نميافتد وقتي كه در آفريقا بودم از اينكه ميديدم كودكي فقط براي گرسنگي ميميرد و فرداي روزي كه از او عكاسي كردم به همين خاطر مرده است نميتوانستم جلوي احساسات خود را بگيرم.
وي در انتهاي سخنانش به مسئولان يادآور شد: ما بايد به جاي ساختن ساختمانهاي عظيم و باشكوه آدمهايي بسازيم كه صدهزار كروز هم تكانشان ندهد ما بايد آدمي بسازيم كه دشمنان نتوانند تفكر او را تغيير دهند و اين فقط با كار فرهنگي ميتواند اتفاق بيفتد. چرا بايد در كشور ما ميزان مصرف لوازم آرايش و عملهاي زيبايي اين قدر بالا باشد؟ به نظر من حزبالله لبنان فقط با كار فرهنگي توانسته است كه اين قدرت را حفظ كند و ما نيز ميتوانيم با كار فرهنگي اينگونه عمل كنيم.