بازسازی به توپ بستن مجلس در بهارستان
عمارت مسعودیه لوکیشن فیلم نیست
بازسازی صحنه«به توپ بستن مجلس از سوی لیاخوف روسی»توسط «آزاده اخلاقی» عکاس و کارگردان مستندنگار در «عمارت مسعودیه» مناقشه بین «صندوق احیاء و بهرهبرداری از اماکن تاریخی و فرهنگی» و شرکت سرمایهگذاری «عظام» به عنوان بهرهبردار، این مجموعه را وارد فاز جدیدی کرد.
تاريخ : يکشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۸:۰۸
به گزارش هنرنیوز؛زهرا کشوری در ایران آنلاین نوشت:اخلاقی پیش از این صحنه مرگ ملکالمتکلمین، فروغ فرخزاد، میرزاده عشقی و ۱۴ شخصیت دیگر ایرانی را تحت عنوان طرح «گزارش یک شاهد عینی» مستندنگاری کرده است.
عمارت مسعودیه فلاش بک زده ست به ۱۰۰ سال پیش. صبح روزی که لیاخوف مجلس را به توپ بست و مردم ساختمان آن را غارت کردند. درهای عمارت مسعودیه کنده شده و به کناری گذاشته شدهاند. زنان برقع به رو و مردان شولاپوش از کنار چوبها و زمین سوخته درحال رفت و آمدند. قزاقها و سربازان وطن هر کدام در گوشهای نشستهاند به تماشای مناقشه. در میان ارسیهای کهنه ساختمان گونیهای شن گذاشته و روی آن دوده ریخته شده است. دودههایی که دود از سر کارشناسان صندوق احیا درآوردهاند. این بازسازی اعتراض شدید صندوق احیا را به دنبال داشته تا جایی که مسئولان صندوق، روز گذشته را در میان محوطه عمارت گذراندند وکار جدید آزاده اخلاقی هم متوقف شده است. همه عصبانی هستند، از اعضای صندوق احیا و کارکنان عمارت مسعودیه گرفته تا همکاران فنی آزاده اخلاقی. گروه بازسازی دوست ندارند که خبرنگار ما به عوامل نزدیک شود. سؤالها را با پرخاشگری جواب میدهند. میگویند از هرجایی که لازم بوده «مجوز» گرفتهاند. صندوق احیا اما چیز دیگری میگوید. مرجع رسمی اوست. «فرشید عبدالهی» مدیرفنی و مهندسی صندوق احیا میگوید که ناظران صندوق به صورت کاملاً اتفاقی از بازسازی آنچه در مجلس قدیم اتفاق افتاده در عمارت مسعودیه، خبردار شدهاند. ساختمان مجلس قدیم فاصلهای با عمارت مسعودیه ندارد. هر دو در میدان پرماجرای بهارستان هستند. اما این سؤال در میان حرفهای بسیار طرفین بیپاسخ میماند که چرا گروه به جای عمارت مسعودیه به سراغ همان مجلس قدیم نرفته است. صندوق احیا یک حرف دیگر هم دارد. عبدالهی میگوید: «در هیچ یک از بندهای توافقنامه بین صندوق و شرکت اعظام چنین کاربری و واگذاری فضا به گروههای هنری و فیلمبرداری نیامده است و این تصمیم عظام برخلاف توافق طرفین و خلاف است.» کار را هم فرهنگی نمیداند.
البته آنطور که«اکبرتقیزاده» رئیس طرح مرمت و احیای عمارت مسعودیه به خبرنگار ما میگوید این نخستین بار نیست که آزاده اخلاقی برای ثبت حافظه تاریخی ایران از بنای تاریخی عمارت مسعودیه سود میبرد. او پیش از این از فضای «حوضخانه» برای بازسازی خانه «کحال» استفاده کرده است. «خانه کحال» قصه نخستین چشمپزشک زن ایرانی است. فضای عمارت مسعودیه، فضای آرامی نیست. انگار همه میدانند تا چند ساعت دیگر عمارت به توپ بسته میشود. البته آزاده اخلاقی به گفته خودش به توپ بستن عمارت را به فتوشاپکارهای گروه میسپارد تا خسارتی به عمارت وارد نشود. وقتی گروه خبری روزنامه ما به عمارت میرسد خبری از دودها نیست اما رد آنها را میتوان روی کپههای ماسه دید. دودی که به گفته عبدالهی معاون فنی صندوق صبح دیروز تمام فضای عمارت را گرفته است اما از سوی تقیزاده تکذیب میشود. اخلاقی اما پاسخ دیگری برای خبرنگار ما دارد. به گفته او روی سنگفرشهای حیاط عمارت یک لایه پلاستیکی به کار برده شده و شنها روی آن ریخته شدهاند تا اثر دود و آتش به سنگفرشها نرسد. عبدالهی اما نگران دودههایی است که کارگران روی گونیهای ماسه در میان ارسیهای عمارت میپاشند. به گفته او اگر این دودهها روی نقش و نگارها و گچبریهای عمارت بیفتد پاک کردن آنها یک مسأله دیگری است که ممکن است حل نشود.
تقیزاده اما میگوید: «با جلسات متعددی که با گروه عکاسی داشته ایم، هیچ تهدیدی برای گچبریها وجود ندارد.» مشاهدات اما خیلی مطمئن از نتیجه کار نیست. حال ظاهر عمارت مسعودیه با وجود همه اعتراضهایی که به عدم مرمت آن شده از داخل آن بهتر است. بیرون آن دیگران را میسوزاند و درون آن خودش را. رئیس صندوق احیا و همکاران در داخل ساختمان به گفتوگو درباره وضعیت ساختمان مشغولند. وسایل گروه مستندنگاری را هم از ساختمان بیرون بردهاند، آنها اعتقاد دارند که این ساختمان تحمل این تعداد «هنرور» را ندارد. هنرورهایی که بیشتر آنها از قلعه حسن خان به عمارت مسعودیه آمدهاند. داخل ساختمان اصلاً وضعیت مطلوبی ندارد. برخی درها از جا کنده شدهاند. پنجرههای ارسی هم که برای فیلمبرداری کنده شده در گوشهای از ساختمان گذاشته شدهاند.
این وضعیت به اعتراض بسیار زیاد صندوقیها منجر شده است اما تقیزاده میگوید: «هیچ خسارتی به آنها وارد نشده و ارسیها مرمت شدهاند.» ظاهر ارسیها اما حرفهای او را تأیید نمیکنند. سقف عمارت زیر شیروانی وضعیت به مراتب بدتری دارد. مدت هاست دست نوازشگر هیچ مرمتگری به روی آن کشیده نشده است. تقیزاده «بلاتکلیفی» را علت این ماجرا میداند.
او میگوید: «من برای مرمت و تبدیل آن به هتل باید داخل سالن را به اتاق تبدیل کنم اما از این عمارت نمیشود هتل ساخت. بنابراین من نمیتوانم دست به مرمت آن بزنم وقتی نمیدانم که کاربری آن چه میشود.» «پوینده» رئیس صندوق احیا هم میگوید: «این عمارت با هدف تبدیل هتل به عظام واگذار شده حالا که نمیتوانند آن را تبدیل به هتل کنند، بنا را به صندوق بازگردانند.» پیشنهادی که با مخالفت عظامیها روبه رو شده است. آنها کاربریهای دیگری را برای عمارت تعریف کردهاند.
اما «محمدرضا پوینده» رئیس صندوق به خبرنگار ما میگوید: «اگر قرار باشد که کاربری دیگری برای آن تعریف شود باید دوباره به مزایده گذاشته شود.» اما دود این بلاتکلیفی در نهایت به چشم عمارت نفیس مسعودیه میرود. عمارتی که به گفته «اخلاقی» جزو معدود بناهای تاریخی است که دستنخورده باقی مانده ومی تواند تصویر واضحی از آن روزی که عمر دوساله مجلس اول به پایان رسید، به ایرانی امروز بدهد!