«بیخودی» عنوان اولین مجموعه غزل محمدمهدی نورقربانی است که همزمان با نمایشگاه بیست و هشتم کتاب تهران روانه بازار نشر شدهاست. مجموعهای از ۳۵ غزل که مهمترین ویژگی مشترک آنها کلام روان شاعر و دوری از مغلقگوییهای مرسوم در آثار شاعران تازهکار است.
در کنار این ویژگی نگاه توصیفمحور نورقربانی و تلاش او در تصویرسازی از احوالات انسانی، یکی دیگر از ویژگیهای بارز این مجموعه شعر است که لذت خواندن آن را بیش از آثار مشابه کرده است. بهعنوان نمونه در شعر «بینشانی» آمده است؛
مژه تا بر سر چشم است بهایی دارد
هر که از چشم تو افتاد به جایی نرسید
بینشانیتر از آنم که بیابند مرا
نامههایی که فرستاد به جایی نرسید
خواستم کوه برایش بکنم، دل کندم
چه کنم قبل من استاد به جایی نرسید
از این دست بازی با کلمات و توصیفات در اشعار نورقربانی به درستی مورد استفاده قرار گرفته و همین مسئله سبب گیرایی، خوش خوانی و همه فهمی این سرودهها شدهاست. از همین دست نمونه در شعر «روزهدار» میخوانیم؛
طاقت این مرد را دیوار میفهمد، فقط
جنگجویی خسته از پیکار میفهمد، فقط
زندگی بعد از تو را آن بیگناهی که تنش
نیمه جان ماندهست روی دار میفهمد، فقط
سعی کردم بهترین باشم نشد، درد مرا
غنچهای پژمرده در گلزار میفهمد، فقط

انسان همیشه در حال جنگ است
شاعر مجموعه «بیخودی» که در دیباچه کتاب خود آوردهاست «انسان همیشه به فرمان قلبش در حال جنگ است؛ جنگ با تنهایی، جنگ با گرسنگی، جنگ با ناتوانی. اوست که میبرد یا میبازد، بعد از این سهم پیروز، زندگی است و سهم مغلوب، شاعری» در این مجموعه شعر روایتی از این جنگیدن مدام را به تصویر درآورده است.
در همین مجموعه شعر و در غزل «شاعر» نورقربانی اینگونه حال و روز خود را روایت میکند؛
خندههای لبپرم بغض مرا پنهان نکرد
صبر،ترک عشق را بر هیچ کس آسان نکرد
طعمه بیارزشی بودم، به حدی که مرا
هیچ ماهیگیری از قلاب آویزان نکرد
نان خونین خوردم از زخمی که بر دل داشتم
لذت آب خوش افسوس مرا جبران نکرد
محمدمهدی نورقربانی که دستی هم برآتش اشعار آئینی دارد در این مجموعه شعر عاشقانه هم نیم نگاهی به اصول و باورهای خود داشته و ابایی از بهرهگیری از ظرفیتهای شعریاش در راستای بیان دیدگاههای مذهبی ندارد. شعر «غیرمجاز» این گونه آغاز میشود؛
در شهر همه پنجرهها رو به تو باز است
عطر تو برای همه شهر نیاز است
مضمون که تو باشی شعرا خانه نشیناند
شعری که تو را وصف کند غیرمجاز است
و در ادامه اینگونه به پایان میرسد؛
محجوبی و مغروری و سنگینی و آرام
با این همه زیبایی تو مسئلهساز است
رحمت به عزیزی که تو را چادریات کرد
این قرص قمر در دل شب چشمنواز است
مجموعه شعر «بیخودی» اگرچه نخستین کتاب منتشر شده از سرودههای محمدمهدی نورقربانی است اما به گواه کیفیت اشعارش میتوان گفت که او تجربه سالیان را در پس سرودههایش دارد و چه خوب که برای به اشتراک گذاشتن اشعارش با مخاطبان خود تعجیل نکرده است.
اینگونه برخلاف سیل آثار منتشر شده از شاعران جوانی که با نخستین سرودههای دفتر شعرشان تسلیم عطش ورود به بازار نشر میشوند، نورقربانی توانسته گام نخست خود در این مسیر را محکم بردارد.
مجموعه غزل «بیخودی» سروده محمدمهدی نورقربانی از سوی انتشار سانی در شمارگان هزار نسخه و در ۸۰ صفحه منتشر و به قیمت ۷۳۰۰ تومان در نمایشگاه بیست و هشتم کتاب تهران عرضه شدهاست.