نگاهی بر تئاتر«بلوط های تلخ» به کارگردانی شهرام کرمی؛
خلاقیت های مضمونی صحنه و نمایش در دور دست خاکریزها
تاريخ : چهارشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۰ ساعت ۱۰:۳۵
دفاع مقدس به عنوان یکی از برهه های تاریخ ملی و حماسی ایران همواره از توجه و بیان ویژه خود برخوردار بوده است، این در حالیست که هشت سال جنگ تحمیلی با خود انبوه خاطرات تلخ و شیرین رشادت های مردم را نخست در شهرها و روستاهای مورد حمله و سپس در ابعاد نظامی آن در خاکریز ها به همراه دارد.
هنر در رویکردهای حماسی خود در ایران پیش از هشت سال دفاع مقدس، تلفیقی از شور ملی و وطن پرستی بوده است که در دیگر ابعاد، ایدئولوژی مذهبی را با خود یدک کشیده است اما پس از انقلاب اسلامی در دوران جنگ هشت ساله آرمان های مذهبی و رهنمودهای امام امت بر حس میهن دوستی مضاعف شده و سرشت رویکرد حماسی در هنر را سویه دار نموده است.
در پرداخت به این برهه از تاریخ پس از انقلاب مشترکات بسیاری که به طور خاص از ماهیت جنگ منشعب می شوند وجود دارد که هنرمندان از آنها غافل نبوده اند لکن بیان جزئیات در لایه های این مشترکات، به ذهنی عمیق و بینا نیازمند است که بتواند این موارد را به خوبی در قالب تصویر و کلمات درآورد.
تئاتر«بلوط های تلخ» به کارگردانی شهرام کرمی عبوری کوتاه از یک دهه زندگی خانواده ایست که در یکی از شهرهای مرزی کردستان و در اوان جنگ و هجوم دشمن قرار گرفته و مجبور به ترک دیار خود شدند، مادری که سه فرزند خود را یکی پس از دیگری در این بحبوهه از دست می دهد و سرانجام در افق پسین این وقایع گم می شود.
انتخاب روایت این داستان در نوع خود و در ساحت داستان های دفاع مقدس و خاطرات مردم و رزمندگان از آن دوران از تازگی و بدعت خاصی برخوردار نیست اما کیفیت پرداخت به این موضوع از چند زاویه قابل تامل است؛
نخست آنکه این مضمون مشترک به رغم وقوع در جغرافیای غرب و جنوب غرب کشور در «بلوط های تلخ» با مفهوم جهانی جنگ و تلخی های متداول آن نقاط تلاقی مشابهی دارد همچون مرگ فرزندان، مهاجرت اجباری و غربت و تنهایی و آسیب های جسمی و روحی، دوم آنکه تعامل حسی عمیقی با مخاطب در مجرای مفهومی ایجاد نموده است وگرچه در برخی کاراکترها کمرنگی باور پذیری به لحاظ موقیعت وجود دارد و دیالوگ ها به تنهایی نتوانسته اند این بار را از دوش سناریو بردارند.
وانگهی بست روابط کاراکترها، تنها در دو شخصیت مادر و دختر از پیوندی متجانس برخواردار است و به ترتیب از شخصیت میرزا تا سهراب و عروس سهراب که تنها به نام در نزد مخاطب حاضر می شوند کمرنگ تر و کمرنگتر می شود، در بخش هایی از این نمایش که مرگ دو پسر باید در پویایی فضای اثر موثر واقع شود به دیالوگ های گذرا و کوتاه اکتفا شده است.
در بررسی سیر صعودی داستان از نقطه آغاز تا گره افکنی های متعدد و نقطات اوج در «بلوط های تلخ» تنها گمانی از مرگ ها و گره ها در کنارهم قرار گرفته اند که گویی با مرگ دختر لال خانوادگی که پس از مادر نقش پررنگ و محوری اثر است نقطه اوج غمباره های داستان واقع می شود حال آنکه چنین واقعه ای از پتانسیل غایی بودن در داستانی که به تکرر در مرگ دو فرزند پیشین رسیده است برخوردار نیست.
«بلوط های تلخ» در عین حال دارای چینش زیبای فضا و بهره گیری از رنگها و هماهنگی دقیق در طراحی صحنه است که در نمایش مضمون به خوبی کارکرد داشته و در القای رگه های ذهنی کارگردان بر مخاطب کاملا موثر واقع شده است.
گفتنی است این تئاتر با نقش آفرینی رویا افشار، حمید رضا نعیمی، سیروس همتی، مهدی صباغی، آیدا صادقی و مجید تفرشی و به نویسندگی و کارگردانی شهرام کرمی در مجموعه تئاتر شهر هر شب ساعت 19:00 به روی صحنه می رود.
مریم خاکیان