جمشید صفری در گفتگو با هنرنیوز:
پای بازیگرمان در تمرین شکست
جمشید صفری گفت: یکی از مشکلات ما در این نمایش این بود که در حین تمرین مواردی پیش میآمد که بازیگرانمان به اجبار تغییر میکردند.
تاريخ : دوشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۳۲
جمشید صفری در پاسخ به سوال خبرنگار هنرنیوز مبنی بر اینکه با توجه به این موضوع که بازیگران زیادی تا به امروز در نقش یک فرد معتاد ظاهر شدهاند شما در بازی تان چه مواردی را رعایت کردید تا آن ها تفاوت داشته باشد؛ گفت: قطعاً تلاش کردم تا بتوانم تفاوت ایجاد کنم. «صابر» کاراکتری که من به عنوان بازیگر آن را بازی میکردم فردی است که به ماده مخدری به نام شیشه اعتیاد دارد. افرادی که به این ماده مخدر اعتیاد دارند نعشه جات دیگری را نیز مصرف میکنند و این مورد آنها را خاص میکند.
وی در ادامه افزود: هر مادهای بنا به خصوصیاتش تاثیرات خود را روی افراد میگذارد و در برابر چیزهایی که میدهد قطعاً خیلی چیزهای دیگری را میگیرد. شیشیه این ماده مخدر خطرناک و فراگیر چیزی است که از همان ابتدا یک سری چیزها را میگیرد و چون این کار را به سرعت انجام میدهد در نتیجه افراد را سریع به خودش وابسته میکند و این یعنی اعتیاد. یکی از تاثیرات مهلک این ماده صنعتی ایجاد توهم است. شناخت ویژگی های این چنینی این ماده مخدر کمک می کرد تا بتوانم تفاوت ایجاد کنم.
این هنرمند در ادمه گفت: معتادها با هم بسیار تفاوت دارند و تفاوتشان بستگی به ماده مخدری دارد که میکشند مثلاً کسی که به تریاک اعتیاد دارد با کسی که شیشه مصرف میکند بسیار متفاوت است و اینها مسائلی بود که من به عنوان بازیگر سعی میگردم که در مرحله اول آنها را کشف کنم و در مرحله دوم آنها را به درستی اجرا کنم. برخی از ویژگیهایی را که در نظر گرفته بودم این است که این افراد به یک جا خیره میشوند و چشمشان را نیز نمیتوانند کنترل کنند.
بازیگر نمایش «حریم» گفت: بنده با مهدی پاشایی کارگردان نمایش «دور از دسترس اطفال نگهداری شود» بسیار در این مورد که بتوانیم یک فردی که به شیشه معتاد است را درست نشان دهیم با هم صحبت می کردیم و بارها هم به کمپ رفتیم جایی که این افراد بستری هستند و من در آنجا سعی کردم که خوب نگاه کنم تا نکات جزیی و مهم این کاراکتر را در یابم.
صفری در ادامه در باره روند تمرین نمایش «دور از دسترس اطفال نگهداری شود» به هنرنیوز گفت: متاسفانه در این نمایش بنا به دلایلی برخی بازیگرانمان تغییر کردند مثلاً بازیگر نقش اخوان به این دلیل که در تمرین پاش شکست تغییر کرد و با یک ایدهای که کارگردان داد این نقش را به لحاظ فیزیکی از نمایش حذف کردیم و سرگرد نمایش با آن از طریق بیسیم ارتباط برقرار میکرد و ما فقط صدای آن نقش را میشنیدیم. برای بازیگر اصلی مان که نقش مقابل من را بازی میکرد اتفاقی افتاد که او هم تغییر کرد. اینها عواملی بود که به بچهها فشار میآورد چون با هر تغییری ما باید تلاشمان را بیشتر میکردیم تا کار را بتوانیم زودتر به اتمام برسانیم. تقریباً دو ماه تمرین ما به طول انجامید.
بازیگر نمایش «شازده» در ادامه گفت: بنده اصلاً علاقه ندارم که در جشنواره دو ساعت اجرا بروم در اجرای عموم از زمان آن بکاهم. این را من نمیفهمم و نمیپسندم. این کارها باید در زمان تمرین انجام شود. اینکه شما یک نمایش شصت دقیقهای را به سی دقیه کاهش دهید کار بسیار سختی است. متاسفانه خیلیها این کار را انجام میدهند.
وی در ارتباط با ریتم نمایش گفت: در مورد ریتم و تمپو این نمایش باید بگویم که من فکر میکنم که ریتم مان خیلی تند هم بود شاید میشد در برخی از قسمتهای نمایش سکوتهایی را ایجاد کرد.
صفری در باره نتیجهای که نمایش به دنبالش است گفت: ما در این نمایش نمیخواستیم بگوییم که این افراد چقدر بد هستند ما میخواستیم تاثیری که مواد روی زندگی میتواند بگذارد نشان دهیم. در مواردی وقتی می خواهیم در نمایش چیزی را به تماشاگر نشان دهیم ما به ازای آن را در سطح جامعه داریم که کار را کمی آسان می کند چرا که بازیگر در بازیاش میتواند با اضافه کردن مواردی هر چند جزیی مفهوم را به تماشاگر برساند. بازی کردن نقش معتاد آنقدرها هم آسان نیست درست است که مخاطب در سطح جامعه این افراد را دیده است اما هیچ وقت به آنها نزدیک نشده است و همیشه آنها را از دور دیده است اینکه حالا میخواهد یک برشی از زندگی شخصی این افراد را ببیند که تا به امروز ندیده است کار را برای همه من جمله بازیگر کمی حساس و سخت میکند.