فرشید نوابی در گفتگو با هنرنیوز:
هیتلر هم نقاط رمانتیک در زندگی داشته است
فرشید نوابی گفت: اگر زندگی بدترین انسانهای تاریخ را هم نگاه کنید متوجه میشوید که دارای احساس هستند ما نباید به نقشهای منفی سطحی نگاه کنیم.
تاريخ : دوشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۳۲
فرشید نوابی در پاسخ به سوال خبرنگار هنرنیوز مبنی بر اینکه برای بازی در نقشهای منفی از چه شیوههایی استفاده میکند که مخاطب آن را پس نزند، گفت: هیچ نقشی نه به طور مطلق مثبت است و نه منفی ما نقشهای خاکستری داریم با خصوصیات منفی و یا مثبت. در واقع اشکال از آن جایی شروع میشود که ما رنگ و لعاب کلیشهای به نقشها میدهیم. یعنی اگر قرار است کاراکتری حرکت و خصوصیت بدی داشته باشد ما میآییم این رفتارها را به شکل زننده در حرکتهای بیرونی آن هم نشان میدهیم.
وی در ادامه افزود: بنده هیچ نقش منفی مطلقاً سیاهی تا به امروز بازی نکردهام. حتی سعی کردهام که اگر نقش منفی است و یا سیاه آن را خاکستری نشان دهم تا طبیعی و قابل باور پذیرتر باشد. نمونه این مثال بنده هم سریال «ششمین نفر» است. من نقش بهزاد را در آنجا بازی میکردم که کاملاً منفی بود ولی سعی کردم که این منفی بودن را خودم بزرگ نکنم تا تماشاگر آن را پس نزند و تک بعدی نشود.
این هنرمند این چنین ادامه داد: فرار از کلیشههای رایج در بازی کردن نقشهای منفی اولین قدمی است که بر میدارم. چون میدانم که وقتی که نقش منفی است برخی از رفتارها در میمیک و حرکات بیرونی بازیگر متجلی میشود. نگاههای درشت، صداهای مونوتون و پرخاشگر بودن اینها کدهای تکراری است که برای بازی کردن نقشهای منفی به تماشاگر میدهیم و بسیار هم تکراری است که من تا آنجا که بتوانم این موارد را حذف میکنم و حتی سعی میکنم نقطه مقابل برخی از این موارد را انجام دهم.
نوابی با اشاره به این که نباید لایههای زیرین نقش را نادیده گرفت گفت: شما اگر عمل کرد بدترین آدمهای تاریخ مانند هیتلر را بررسی کنید متوجه میشوید که آنها هم دارای عواطف انسانی بودهاند. در بسیاری از جریانهای زندگیشان رمانتیک گونه رفتار میکردند کما اینکه هیتلر آخرین روزهای زندگیاش را با کسی که دوست میداشته سپری کرده است. متاسفانه وقتی ما میگوییم که فلان نقش بد است دیگر لایههای درونی آن شخصیت را در نظر نمیگیریم. این نقطه اشکالی است که در نقشهای کلیشهای ایرانی وجود دارد. مثلاً تا میگوییم فلان نقش ساواکی است اولین مسئلهای که به ذهنمان میآید این است که باید حتماً ناخن بکشد، سیلی بزند و پرخاش جو هم باشد.
بازیگر مجموعه «ششمین نفر» گفت: شاید این جالب باشد که بگویم من تا امروز نقشهای منفی زیادی بازی کردهام ولی مردم هیچ کدام از نقشهای من را منفی ندیدهاند بلکه آن را دوست داشتنی دیدهاند نگاه مردم به شخصیتهایی که من بازی کردهام نگاه منزجر کنندهای نبوده است. واقعاً تلاش کردم که مردم نقش منفی را که من بازی میکنم پس نزنند. بنده جملهای را از رابرت دنیرو نقل میکنم که شاید تمام حرفهای من در این جمله خلاصه شود به او میگویند رمز موفقیتت چیست و او در پاسخ میگوید: من آن چیزی را که تماشاگر میخواهد به او نمیدهم.
وی در ارتباط با فعالیتش در حوزه کارهای کودک گفت: من مجموعهای را برای شبکه قرآن ساختم به نام «نفر سوم» که مختص گروه کودک بود. این مجموعه در بیست و شش قسمت پخش شد. این موضوع که من کار کودک می کنم ارتباطی به این که در نقش های منفی ظاهر می شوم ندارد. بازیگری یک تکنیک و فن است و نیازی نیست که انسان از شخصیت خودش الهام بگیرد یعنی اینکه اگر قرار است بد باشد به بدیهای خود فکر کند تا آن احساس در او به وجود بیاید. اتفاقاً باید بگویم که من نقشهای بزرگ منفی را که در سینمای ایران بازی کردهام مانند جلال پیشواییان وقتی شما با آنها صحبت میکنید به قدری کودک درونشان زنده است که ممکن است آنها به گریه بیافتند. بنا بر این کاراکترهایی که من بازی میکنم هیچ ربطی به اینکه علاقهمندم که برای کودک کار بسازم ندارد. اتفاقاً بنده خودم عاشق بچهها هستم. آنها دنیای جذاب و فرشته گونهای دارند.
نوابی با اشاره به ساختار شکنی برخی بازیگران گفت: ما بازیگران زیادی داریم که ساختار شکنی کردهاند مانند فتحعلی اویسی ایشان در مجموعه «سربه داران» یکی از منفورترین کاراکترها را بازی میکرد ولی امروزه در حال بازی در فیلمهایی است که طنز هستند. در خانمها هم مرجانه گلچین جزو بازیگرانی است که در ابتدا نقشهایی را که بازی میکرد اصلاً طنز نبود اما میبینیم که در این ژانر بسیار درخشیده است. این توانایی بازیگر است که بتواند در گونههای مختلف نمایشی ایفای نقش کند.
وی در ادامه افزود: من در کانامه کاریام چند کار طنز دارم. سریالی با عنوان «روزهای مهتابی» که این مجموعه اولین کار مجید صالحی هم بود که در پانزده قسمت به نمایش در آمد. سریال دیگری هم بود به نام «پسر خالهها» به کارگردانی محمد صالح اعلا که در آن مجموعه کاراکتر بنده کاملاً طنز بود. اتفاقاً کار طنز را بسیار جدی و سخت میدانم.
تهیه کننده برنامه تلویزیونی «سینما اکران» گفت: ببینید کار خوب بودجه خوب هم میخواهد این یک واقعیتی است که مربوط به تلویزیون نیست در سینما هم همین طور است. اندیشه خوب برای یک کار الزامی است که عوامل خوب را هم میطلبد و جمع کردن این عوامل بستگی به میزان بودجهتان دارد. بزرگترین مشکل فعلی تلویزیون تامین بودجه برنامههایش است. تعدد شبکه های بیست و چهار ساعته خوراکهای گوناگونی را هم میخواهد.
وی در ادامه افزود: این بخش تلویزیون که بودجه ندارد قابل درک است که باید با آن همدلی کرد اما در بخشی که مربوط به محتوای کار است نیاز به بازنگری است چون آن بخش دست خودمان است و ارتباطی به بودجه ندارد. ارتباط با مخاطب و روانشناسی مخاطب امروز ربطی به بودجه ندارد. جوان امروز ما که با پیشرفتهترین تکنولوژیها آشنا است نیاز به شناخت بیشتری دارد.