به گزارش هنرنیوز؛ روزگاری نه چندان دور، اگر برخی (و تنها برخی ) از هم میهنان موفق میشدند سفری به مناطق شمالی کشور داشته باشند، خاطراتش نه تنها بر لوح حافطهشان تا پایان عمر نقش میبست، بلکه واگویی این خاطرات، نُقل و نَقل شب نشینیها و میهمانیهایی بود که دیگر شرکت کنندگانش با اشتیاق تمام، دوست داشتند درباره «شمال » هرچه بیشتر بدانند.
امروز که دو – سه دهه از آن روزگار میگذرد، شمال رفتن برای بسیاری عادت هفتگی شده است که اگر یک باره به تاخیر بیفتد، گویا بخشی از وجودشان ناقص شده است.هتلها، مهمان پذیرها و ویلای اجارهای، رستورانها، پاساژها و فروشگاههای چند طبقه روزبه روز قد علم میکنند.
امیر هاشمی مقدم - مدیر گروه مدیریت جهانگردی و هتلداری دانشگاه مازیار- میگوید: جادههای فیروزکوه، هزار و چالوس پاسخگوی حجم بالای آمد و شد مسافران نیستند. یک روز سخن از اتوبان تهران – شمال به میان میآید و روز دیگری متروی زیر زمینی.
او این امر را دلیلی میداند تا یک روز جنگلها را به بهانه جاده سازی تخریب کنند و روز دیگر زمینهایی کشاورزی برای ساخت خانههای دوم قطعه قطعه شود.
این مدرس دانشگاه میافزاید: در این راه هیچ ارزیابیای از پیامدهای گردشگری در حوزههای فرهنگی اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی توسط نهادهای ذی ربط صورت نمیگیرد.
او ادامه میدهد: حتی معدود گزارشها و ارزیابیهایی که توسط کارشناسان و دلسوزان انجام میشود مورد بیمهری قرار میگیرد.
هاشمی مقدم تأکید میکند: همه جا سخن از اشتغالزایی بومیان مناطق شمالی در بخش گردشگری به میان میآید، اما کمتر کسی به این نکته میپردازند که چقدر زمینهای کشاورزی از میان برداشته شده و در نتیجه چه تعداد کشاورز بیکار شدهاند تا چند نفری به کار در حوزه گردشگری مشغول شوند.
مدیر گروه مدیریت جهانگردی و هتلداری دانشگاه مازیار توضیح میدهد: از سوی دیگر، سرمایه گذاران و سودبران اصلی رشد گردشگری و طرحهای گردشگری درمناطق شمالی، غیر بومیان هستند. درواقع، بومیان تبدیل به عملههای گردشگری شدهاند.
او اضافه میکند: همه از ساخت و سازها و بسترهای تاسیساتی گردشگری در شمال سخن به میان میآورند اما کسی به این نمیپردازد که برای این بسترهای تاسیساتی، روزانه چند هکتار جنگل نابود میشود و چند هکتار زمین کشاورزی با یا بدون مجوز تغییر کاربری میدهد.
این کارشناس گردشگری تصریح میکند: همه از حضور میلیونی گردشگران در تعطیلات در مناطق شمالی خبر میدهند اما کمتر درباره حجم زبالههای تولید و رها شده یا رودخانهها و جنگلهای آلوده شده توسط این گردشگران میشنویم .
هاشمی مقدم با اشاره به این که گردشگری از یک منظر با سه دیدگاه روبه رو است، توضیح میدهد: دیدگاهی که گردشگری را حلال مشکلات به ویژه مسایل اقتصادی میداند، دیدگاهی که در نقطه مقابل گردشگری را به عنوان نابود کننده محیط زیست، فرهنگ و اقتصاد بومی میشناسد.
مدیر گروه مدیریت جهانگردی و هتلداری دانشگاه مازیار میگوید: نهایتا دیدگاهی که معتقد است اگرچه گردشگری میتواند پیامدها منفی بسیاری با خود به همراه داشته باشد اما میتوان با مدیریت اصولی و برنامه ریزی شده ضمن کاستن از پیامدهای منفی آن، پیامدهای مثبت آن را افزایش داد.
به اعتقاد این کارشناس گردشگری دیدگاه عمده رایج درایران، دیدگاه نخست است.
او ادامه میدهد: حتی افراد غیر آکادمیکی که کمترین آگاهی درباره مفاهیم و نظریههای گردشگری ندارند دم از این میزنند که اگر بسترهای لازم برای گردشگری کشور فراهم شود، استخراج چاههای نفت باید متوقف شود، چرا که دیگر نیازی به آنها نیست.
این مدرس دانشگاه ادامه میدهد: بی تردید منظور این افراد از بسترهای لازم، چیزی فراتر از هتلهای لوکس نیست.
هاشمی مقدم می افزاید: مشكلات و محروميتهای مردم شمال کشور پشت جنگل و دریا و زیبایی های محسور کننده استان پنهان مانده است.سالهاست مراتع و جنگلهای به بهانهههای مختلف تخریب میشوند و سالهاست با وجود خیل گسترده گردشگران زیرساختهای لازم جهت توسعه آن هم نه در حوزه گردشگری بلکه در همه حوزهها رخ نداده است و استانهای شمالی همچنان از محورهای مواصلاتی نامناسب رنج میبرند.
او معتقد است که مسولین هم اگر همتی در راه گسترش گردشگری نمیگمارند، صرفا از پیامدهای ارزشی گردشگری نگرانند و هیچ دغدغهای برای پیامدهای زیست محیطی، فرهنگی (به جز جنبههای ارزشی و دینی )، اقتصادی و... آن ندارد .
هاشمی مقدم اضافه میکند: در چنین حالتی است که برخی از کارشناسان، نگاه بدبینانهای نسبت به گردشگری پیدا میکنند چرا که یقین دارند در شرایط کنونی، نهادهای متولی و مسئول هیچ نوع برنامهریزی برای گردشگری پایدار در کشور ندارند و نمیتوان به قسمت سوم دیدگاههای یاد شده در بالا امیدوار بود.
وی میگوید: خوشبختانه توسعه دانشگاهی رشتههای مرتبط با گردشگری دراین چندساله اخیر، امیدهایی را در نهاد دل سوزان روشن کرده است.
این مدرس دانشگاه ابراز میکند: امید میرود تربیت این نسل دانشجویی دیر یا زود منجر به برون رفت از وضعیت نا به سامان گردشگری کشور شود.
او یادآور میشود که البته، در میان دروس این رشتهها، تنها یک درس « عوارض و نتایج توریسم » در رشتههای هتلداری است که به پیامدهای گردشگری میپردازد و جای خالی این درس در رشتههای مرتبط با گردشگری احساس میشود. اکنون که هزاران دانشجو در رشتههای مرتبط به دانش اندوزی مشغولاند.
هاشمی مقدم تأکید میکند لازم و بایسته است در کنار پیامدهای مثبت جلب گردشگر و راهکارهایی برای فعال کردن بخش گردشگری، به پیامدهای گردشگری نیز توجه شایستهای شود تا در برنامه ریزیهایی که در این زمینه صورت میگیرد، این مهم نیز مورد توجه قرار گیرد.
وی ادامه میدهد: شاید از این راه بتوان امیدواربود که روزی طبیعت شمال، تنها در حافظه دوربینها و پوسترها باقی نمانده باشد و نسلهای دیگر هم بتوانند « خاطرات شمال » را تجربه کنند.