فیلم سینمایی «زبان مادری» به کارگردانی «قربان محمدپور» چندی قبل بدون سرو صدا به سینماها آمدو بدون سرو صدا وهم به اکران عمومی خود پایان داد. فیلمی که قرار بود به موضوع تقابل زبان و مشکلاتی که برای افراد در ارتباط برقرار کردن به دلیل تفاوتهای زبان پیش میآید بپردازد. فیلم روایت و برداشت آزادی از داستانهای مثنوی معنوی است و داستان خانوادهای را روایت میکند که شبی میخوابند و صبح که از خواب برمی خیزند زبان آنها تغییر کرده، به نحوی که پدر عربی صحبت میکند مادر اسپانیایی و پسر نیز هندی، دختر خانواده که شب گذشته در منزل عمویش بوده صبح هنگام بازگشت به منزل با تغییر زبان خانوادهاش مواجه شده و در ادامه با توجه به شوکی که به این خانواده وارد میشود و یک نوع زبان پریشی در بین آنها رواج پیدا میکند، داستانهای متفاوتی برای این خانواده به وجود میآید.
قربان محمدپور کارگردان و نویسنده این فیلم سینمایی فارغ التحصیل کارگردانی سینما از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر است و تاکنون در پروند کاری خود فیلمنامه نویس فیلمهایی چون: داماد خجالتی، دردسر بزرگ، شیر و عسل، فاصله، خروس جنگی، راننده تاکسی، بله برون، دل بیقرار و زبان مادری بوده است و به درستی با اصول فیلمنامه نویسی در سینما آشناست. وی در کارنامه سینمایی خود در مقام کارگردانی هم ساخت فیلم سینمایی «دل بیقرار» را دارد. آثاری که در زمان اکران خود توانستند به فروش مناسبی در گیشه دست یابند. اما به نظر میرسد این کارگردان تازه کار سینمای ایران در ساخته جدید خود نتوانسته برخلاف آثار گذشته خود که در خصوص فیلمنامه نویسی موفق عمل کند. هر چند پرداختن به موضوعی مانند ارتباط برقرارکردن آدمهای به دلیل تفاوت زبانی و ملیتی از اهمیت زیادی برخودار است، اما باید پذیرفت که معادلات سینمایی در کشور نسبت به سایر کشورها از تفاوتهای آشکاری برخوردار است. تاجایی که مخاطبین سینمای ایران در سالهای اخیر ثابت کردهاند که سال به سال و حتی روز به روز سلیقه آنها نسبت به فیلمهای سینمایی عوض میشود. تاجایی که در سالهای اخیر مثلا فیلمی به شدت ضعیف و سطحی در ژانر کمدی مورد استقبال مخاطبین سینما قرار گرفته و در مقابل فیلمی با وجود فیلمنامه و همچنین بهره بردن از چهرههای مطرح سینمایی در کارگردانی و بازیگری در گیشه شکست سختی خورده است. بنابراین میتوان گفت که فروش کم فیلم سینمایی «زبان مادری» با توجه به رکود وریزش مخاطب در سالنهای سینما در چند سال جای تعجب ندارد. از سویی در سالهای اخیر فروش پایین فیلمهای سینمایی باعث شده که هزینه اولیه تولید آثار سینمایی در گیشه تامین نشود و مشکلاتی برای اهالی سینما و تهیه کنندگان پیش آید.
فیلم سینمایی «زبان مادری» با توجه به پرداخت ضعیف خود در فیلمنامه و همچنین بازی ضعیف بازیگراناش عملا در جذب مخاطب و بردن مردم به سالن سینما نتوانسته موفق عمل کند. ضمن اینکه نمیتوان کتمان کرد با توجه به مشکلات اقتصادی که این روزها مخاطب ایرانی با آن مواجه است نمیتوان انتظار داشت که فیلمی مانند «زبان مادری» که از داشتن بازیگران چهره و نامدار بیبهره است بتواند برای خوداش گیشه پر رونقی داشته باشد. حال میتوان از کارگردان این فیلم پرسید که با توجه به اینکه وی فیلمنامه بسیاری از فیمهای پر فروش چند سال اخیر سینمای ایران را نوشته چرا نتوانسته در اولین فیلم سینمایی خود مخاطبان سینما را به سالنهای سینما بکشاند. از آنجایی که فیلمی مانند «زبان مادری» از سوژه و ایده جذابی برخودار است و به مقوله زبان میپردازد و تلاش میکند که بتواند قصهاش را به شکل گویا و مشخصی برای مخاطب بازگو کند. اما فیلم به دلیل سیر غیر منطقی حوادث خود و همچنین استفاده از روایتی تخیلی و فانتزی در داستان خود نمیتواند برای مخاطب سختگیر و باهوش امروز سینمای ایران جذابیت لازم را داشته باشد و در گیشه شکست میخورد. اما در کل میتوان گفت که فیلم کوشش میکند تا پیام خود را همدلی در سایه آرامش است برای مخاطب بیان کند و به مخاطب یادآوری کند که تنها در سایه آرامش، همدلی ارتباط مناسب با یکدیگر میتوان انتظار داشت که یک خانواده بتوانند از پس مشکلات خود برآیند و جزاین نمیتوان آرامش و پیروزی را برای خانوادهای متصور بود.
این روزها ریزش مخاطب مشکلی است که اکران اکثر فیلمهای سینمایی را تحث الشعاع قرارداده میتوان گفت در چند سال اخیر مخاطب سینمای ایران نتوانسته فیلمی اجتماعی و مناسب را در سینماها تماشا کند و به همین دلیل نسبت به سینمای اجتماعی و در کنار آن به سینمای طنز و کمدی هم بدبین شده و احساس میکند فیلمهایی که اکران میشوند از سوژه و داستانهای جذابی برای جذب او برخوردار نیستند. باید واقعیت را پذیرفت که سینما به لحاظ جذب مخاطب در چند سال اخیر دچار رکودی ماندگار شده و علاوه براینکه این رکود نشات گرفته از شرایط روحی و روانی مردم با توجه به مشکلات اقتصادی و غیره است، ناشی از فیلمنامههای سطحی و ضعیفی است که ساخته میشوند و حوصله مخاطب را ازبین میبرند. تا جایی که مخاطب اعصاب درستی برای فیلم دیدن برایشان باقی نمیماندو دوست دارد به جای سینما رفتن از تفریحات و سرگرمیهایی مانند، ماهواره، اینترنت، شبکههای اجتماعی و... استفاده کند. به هرحال مخاطب امروز سینما بسیار باهوشتر از گذشتهها با شعور و فهم بالایی نسبت به مقوله سینما به تماشای آثار سینمایی مینشیند و اگر فیلمی نتواند او را در ۱۰ دقیقه ابتدایی خود جذب کند، به راحتی تماشای آن را کنار میگذارد و به سرگرمیهای دیگری پناه میبرد.