نگاهی به آثار تلویزیونی ماه رمضان که به نوعی با روح و شیطان در ارتباط بود؛
«مرگاندیشی» یا «روح بازی» در سریالهای ماه رمضان
تاريخ : يکشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۰ ساعت ۱۰:۵۹
چند سالی است که رسانه ملی در ماه رمضان ساخت آثاری را در دستور کار خود قرار میدهد که در برخی از آنها مسائل مربوط به «جهان پس از مرگ»؛ «برزخ» یا «حضور شیطان» در زندگی روزمره ما برای گمراه کردن؛ طرح میشود. این مساله را میتوان پس از چند سال از دریچه روانشناختی و جامعهشناختی مورد بررسی قرار داد. به بیان دیگر؛ پس از چند سال که از عمر یک اتفاق با این وسعت تاثیرگذاری میگذرد، میتوان بازتاب آن را بر زندگی روزمره مردم دید.
روزهای ماه رمضان روزهای تذکیه و تطهیر نفس است. وجه غالب مردم مسلمان در پی این هستند که خود را بیش از هر زمان دیگری در مسیر حق قرار دهند و در این ضیافت آسمانی بهرهای برای نفس خود ببرند. آثار تلویزیونی در این دوره باید با تاکید و تنوع خاصی همراه باشد. همانگونه که ذکر کردیم طی چند سال گذشته برخی از آثار تلویزیونی که در رسانه ملی تولید و عرضه شده است، به نوعی تلاش کرده مردم را به این مسأله سوق و توجه دهد که «جهان پس از مرگ» را ملموستر و محسوستر درک کنند. البته تصویر کردن چنین موقعیتی در رسانه ملی و در کشوری که به شکل دینی اداره میشود و تمام موازین آن میباید در این چهارچوب باشد کمی برای سازندگان آثار سخت بود و به دقت و پژوهش فراوانی نیاز داشت؛ اما به هر حال این کار در ابتدا با دستاندازهای فراوان و مشکلات عدیدهای همراه بود و حالا دیگر عنصری غالب در آثار تلویزیونی ماه رمضان شده است و با حضور کارشناسان مذهبی در این آثار مسأله فقهی و شرعی آن هم مرتفع شده و کارگردانان با فراغ خاطر بهتری کارشان را دنبال میکنند. اما آنچه در این نوشتار قرار است به آن توجه شود؛ این است که کارکرد اینگونه آثار بر روح مردم چطور و چگونه است.
در این مورد باید ابتدا به این نکته توجه کرد که شرایط حاکم بر روح و روان مردم چگونه است؛ که این فضاها برایشان قابل لمس است. متاسفانه بخش قابل توجهی از مردم اگرچه دیندار هستند؛ اما به برخی از فرامین آن بیتفاوتاند و یا آن را به گونهای تفسیر میکنند که به نفع خودشان باشد (تفسیر به رأی)؛ در چنین شرایطی است که هر کس گمان میکند کاری که توسط او صورت میگیرد عین «صواب» است و کار دیگران «خطا». این امر اینقدر ادامه پیدا میکند تا تمام قلب و روح آدم را به خود اشغال کرده و بهیکباره متوجه سیاهی وجود آدم را بگیرد. روایت جهان پس از مرگ؛ اگر در این راستا باشد که تاکید کند راه صواب و خطا کدام است و چگونه میشود آن را شناخت و از همه مهمتر آنانی که به راه خطا میروند چه سرنوشتی خواهند داشت و آنانی که راه صواب را بر میگزینند چه سرنوشتی. در اغلب آثار تلویزیونی این چند سال ما شاهد روایت آثاری بودیم که آدمها در برزج به دنبال مرتفع کردن مشکلاتشان هستند تا با پروندهای آسوده به دیار باقی بروند.
تاثیر این نوع نگاه بر مردم در این ماه بسیار زیاد است. اینقدر که آنان دوباره بر آن میشوند که خانه تکانی در درونشان ایجاد کرده و به دنبال تسویه حساب با خودشان باشند. این کار خیلی مهم است که انسان بتواند با یک تابلوپاکن؛ تابلوی سیاه قلبش را سفید کند. مردم در این ماه تلاش دارند چنین کاری انجام دهند و برخی آثار تلویزیونی که در قالب مجموعهها هر شب پخش میشود؛ این کار را برای انسان سهلتر و با انگیزهتر میکند. انسانها در این ایام بیشتر به این فکر میافتند که باید برای اعمالشان جایی پاسخگو باشند. جایی که چندان دور و دیر نیست. جایی که اگر به آنجا منتقل شوند به اصطلاح دستشان از دنیا کوتاه است و دیگر نمیتوانند از اعمالشان توبه کنند. و حالا که فرصتی و مجالی هست باید اعمالشان را بیشتر مورد توجه قرار داده و زیر ذربین ببرند.
البته این نوع آثار که اصطلاحاً نوعی «مرگاندیشی» مثبت را در انسان بیدار میکند با آثاری که با روح و شیطان و ... میخواهند ذهن انسان را درگیر کنند، متفاوت است. آثار رسانه ملی در بخش مجموعهسازی به ویژه در ماه رمضان باید با آثار آخرالزمانی سینمای غرب و هالیوود متفاوت باشد. به همین دلیل است که در این بخش مشاوران مذهبی تاثیر بسیار زیادی دارد.
رو هم رفته باید ساخت و پخش این گونه آثار را در ماه مبارک رمضان به فال نیک گرفت چراکه قرار است تعهد این مسأله را بر عهده گیرد که انسانهای را از ضمیر خود دور نکند و او را به راه راست سوق دهد.