تأملاتی در شایعه برکناری مسعود سلطانیفر؛
سازمان میراث فرهنگی رییس تازه میخواهد یا هوای تازه؟
لازمه اینکه "عدهای بیکار" شایعه برکناری معاون رییس جمهور را در سطحی رواج دهند که به یک موضوع رسانهای تبدیل شود، این است که یا تعداد بیکاران قابل توجه باشد یا در جایگاههای مهمی قرار گرفته باشند. بدین ترتیب، پرسش بعدی این خواهد بود که چرا تعداد قابل توجهی آدم بیکار در سازمان میراث فرهنگی جا خوش کردهاند یا به مقامات بالا رسیدهاند و مسؤولیت بیکاری و رفتارهای مخرب این عده برعهده چه کسی است؟
تاريخ : چهارشنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۴۲
به گزارش هنرنیوز؛
حمید رضا حسینی در یادداشتی که
ایلنا منتشر کرد به موضوع شایعه رفتن رییس سازمان میراث فرهنگی پرداخت و نوشت: مسعود سلطانیفر، رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری درباره شایعهای مبنی بر جابجایی او در کنار تغییرات احتمالی کابینه به خبرگزاری ایسنا گفته است: "عدهای بیکار در سازمان میراث فرهنگی شایعه رفتن من را مطرح میکنند." در این خصوص چند نکته شایسته توجه است:
۱- لحن آقای سلطانیفر در پاسخ به این قبیل پرسشها – که مسبوق به سابقه است – زیبنده جایگاه ایشان به عنوان معاون رییس جمهور نیست. بهنظر نمیرسد ارایه یک پاسخ محترمانه و دیپلماتیک، نظیر اینکه "از این موضوع اطلاعی ندارم و شایعهسازان خود باید پاسخگو باشند" کار سختی باشد.
۲- شایعات معمولا زمانی رواج پیدا میکنند که زمینه پذیرش آنها میان افکار عمومی وجود دارد. طبیعتا شایعه برکناری وزیر یا مدیری که در کار خود موفق بوده و اسباب رضایتمندی عمومی را فراهم کرده است، یا شکل نمیگیرد یا اگر شکل بگیرد، گسترش نمییابد؛ چندان که در مورد اخیر نیز گمانهزنیها متوجه حلقههای ضعیف کابینه و دولتمردانی است که یا عملکردشان همسو با سیاستهای دولت نبوده یا انتظارات عمومی را برآورده نساخته است. بنابراین، مناسب است رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به این پرسش پاسخ گوید که چرا هر از چند گاهی شایعه استعفا یا برکناری او مطرح میشود؟ در عینحال، سخن ایشان مبنی بر اینکه "ما یک تعداد بیکار در سازمان داریم که فقط شایعه میسازند" شائبه سیاسی بودن شایعات به قصد بیثبات کردن دولت را کمرنگ و جنبههای درونسازمانی آن را پررنگ میکند.
۳- لازمه اینکه "عدهای بیکار" شایعه برکناری معاون رییس جمهور را در سطحی رواج دهند که به یک موضوع رسانهای تبدیل شود، این است که یا تعداد بیکاران قابل توجه باشد یا در جایگاههای مهمی قرار گرفته باشند. بدین ترتیب، پرسش بعدی این خواهد بود که چرا تعداد قابل توجهی آدم بیکار در سازمان میراث فرهنگی جا خوش کردهاند یا به مقامات بالا رسیدهاند و مسؤولیت بیکاری و رفتارهای مخرب این عده برعهده چه کسی است؟
۴- اگرچه بروز اختلاف و بیاعتمادی میان رییس سازمان میراث فرهنگی با شماری از مدیران ارشد و بدنه کارشناسی این سازمان از چشم ناظران پنهان نبوده و نیست، اما سخنان اخیر آقای سلطانیفر، نخستین نشانه از اعتراف به وجود اختلافاتی است که سازمان را در پیشبرد مسؤولیتهای قانونی خود به بن بست کشانده است. به واقع، نه مدیران مورد اشاره آنقدر قدرت و اعتماد به نفس دارند که رییس سازمان را با خود همسو کنند و نه رییس سازمان توان جایگزینی آنها را دارد. در این شرایط، نیروهای موجود بهجای همافزایی با یکدیگر به بیاثر کردن برنامههای هم مشغول شدهاند. چنین مینماید که اشاره آقای سلطانیفر به "یک تعداد بیکار در سازمان" بازتاب نارضایتی و احساس تهدید از وضعیت موجود است.
۵- اگر قائل به این باشیم که رییس سازمان میراث فرهنگی عملکرد مطلوب را نداشته و تمایل به استعفا یا برکناری ایشان هر از چند گاهی در قالب شایعات متبلور میشود، آنوقت باید چرایی این امر را مورد واکاوی قرار دهیم و به این موضوع بیندیشیم که آیا با تغییر ایشان، وضعیت سازمان به شکل محسوس بهبود خواهد یافت؟ به عبارت دیگر، آیا سازمان میراث فرهنگی به یک رییس تازه نیاز دارد یا به یک تفکر مدیریتی تازه؟ اگر رییس جمهور محترم چنین تشخیص دهند که فرد جدیدی بر مسند ریاست سازمان میراث فرهنگی بنشیند، آیا رییس تازه باید همچون آقای سلطانیفر همان تیم و همان تفکر بازمانده از سالهای دور و نزدیک را با مقداری جابهجایی مناصب به کارگیرد؛ یا با تکیه بر سرمایههای اجتماعی عظیمی که در کشور وجود دارد، مدیرانی با تفکرات نوگرایانهتر را جایگزین آنان کند و هوای تازهای را به محیط پژمرده سازمان میراث فرهنگی بدمد؟
احمدی :
تشکر از جناب آقای حسینی بخاطر یاد داشت بسیار جالب و هوشمندانه ایشان
۱۳۹۵-۰۲-۲۳ ۰۲:۲۸:۱۴