دفاع تمام قد مدیرکل میراث فرهنگی تهران از واگذاری بناهای تاریخی به شهرداری
مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان تهران، ضمن دفاع از مبحث مربوط به واگذاری بناهای تاریخی به شهرداریها در برنامه ششم توسعه، معتقد است که موفقیت یا عدم موفقیت این مساله در گرو پروتکلی است که برای این تبصره نوشته خواهد شد.
تاريخ : شنبه ۱۴ فروردين ۱۳۹۵ ساعت ۱۶:۳۴
به گزارش هنرنیوز؛ پس از مطرح شدن بحث واگذاری اماکن تاریخی به استثنای نفایس ملی به شهرداریهایی با جمعیت بیش از ۱۰۰ هزار نفر در برنامه ششم توسعه، موجی از انتقادات کارشناسان و کنشگران این حوزه به این مساله آغاز شد، به طوری که برخی از مسئولان از احتمال اصلاح این تبصره در نسخههای بعدی برنامه ششم خبر دادند، اما پس از چندی رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری اعلام کرد که این تبصره در برنامه ششم به قوت خود پا برجا خواهد ماند.
ایلنا نوشت:اداره کل میراث فرهنگی استان تهران یکی از بخشهایی بوده است که همواره شاهد بودیم در خصوص حفاظت از محوطهها و بناهای تاریخی با تعاملات و تعارضات مختلفی با شهرداریهای استان تهران روبرو بودهاست بنابراین در گفتوگویی نقطه نظرات «رجبعلی خسروآبادی» مدیرکل این اداره کل در مورد واگذاری بناهای تاریخی به شهرداریها جویا شدیم.
با توجه به اینکه تبصره «۳۶» برنامه ششم توسعه در حوزه میراث که سازمان میراث فرهنگی را موظف کرده است؛ اماکن تاریخی، به استثنای نفایس ملیِ در اختیار خود را به شهرداریهایی با جمعیت بیش از ۱۰۰ هزار نفر به منظور بهرهبرداری واگذار کند؛ انتقاد برخی از کارشناسان و کنشگران این حوزه را در بر داشته است، نظر شما در مورد این تبصره و تاثیر آن در صورت تصویب چیست؟ - من معتقدم؛ برخی اتفاقات باید به صورت تعاملی انجام شود و باید اجازه دهیم تا دیگران هم در این زمینه کمک کنند. واگذاریهای مطرح شده از این باب نیست که بناها و محوطه ها را رها کنیم، بلکه باید توجه کنیم که ما دو قسمت کار داریم؛ یک بخش عملیات و بخش دیگر نظارت. نظارت حاکمیت و سیاستگذاری قابل واگذاری و قابل تفویض نیست، بنابراین آنچه رخ میدهد؛ بهرهگیری از امکانات و مواهبی است که در نهادهای مختلف وجود دارد و شما میتوانید طی مشارکت با آنها این حس تعاملی را ایجاد کنید. برای نمونه در حال حاضر شهرداری تهران در حال انجام برخی کارهای مرمتی است و این مساله چه اشکالی دارد، اگر زیر نظر ما باشد. باید توجه کنیم که واگذاری از این جنس است که میشود از توان تلاش و قابلیتهای یک نهاد دیگر بهره گرفت.
در کلام این مساله قابل قبول است، اما در عمل چه قدر این مساله میتواند؛ اتفاق بیفتد؟ برای نمونه در سال گذشته نگرانیهایی درباره بافت تاریخی منطقه ۱۲ به وجود آمد و اداره میراث فرهنگی علی رغم اختیارات قانونی با مشکلات مختلفی برای حل این مساله روبرو بود. - اگر پروتکل این تبصره خوب تعریف شود؛ مشکلی پیش نمیآید، اما اگر پروتکل آن بد تعریف شود؛ اتفاق دیگری رخ میدهد؛ در حوزه واگذاری گاهی عملیات اجرایی را واگذار میکنیم، اما در مورد عملیات نظارتی، سیاستگذاری و برنامهریزی این اتفاق نمیافتد؛ در واقع مانند این است که یک پیمانکار بگیرید تا کار شما را انجام دهد. از طرف دیگر این مساله وجود دارد که اگر شهرداری در این زمینه مسئول شود آیا آن را حفظ نمیکند؟ برای نمونه ما اکنون موزه علی اکبرخان صنعتی را داریم که شهرداری آن را مرمت کرده است، آیا نتیجه کار در این پروژه سه جانبه میان میراث فرهنگی تهران، هلال احمر و شهرداری بد بوده است؟ واگذاریها باید در شرایط خوبی صورت بگیرد، واگذاریها به صورت فلهای نیست که از فردا یک بلدزر بگذاریم که آثار را خراب کنند؛ این خلط مبحث است. واگذاری تحت شرایط و چارچوبی صورت میگیرد، اگر بر اساس آن چارچوب عمل شود؛ این اتفاق میافتد، مانند آموزش و پرورش که مدارس غیر دولتی دارد .
اما مدارس غیردولتی زیر مجموعه آموزش پرورش هستند و برای تاسیس از این وزارتخانه مجوز می گیرند، اما شهرداری زیر مجموعه سازمان میراث فرهنگی نیست. - شهرداری هم باید مجوز بگیرد و هرگونه تغییر در محوطهها و بناهای تاریخی بدون اجازه میراث شدنی نیست حتی اگر ملک برای خود شهرداری باشد.
اما در عمل شاهد بودیم که در موارد مختلف اتفاق دیگری رخ داده است. -اگر چنین نبوده، بحث دیگری مطرح است. حرف من این است که قاعدتا میتوانیم این کار را شکل بدهیم و آن را انجام دهیم، راه درست را برویم و هرجا استثنایی رخ داد، آن استثنا را برطرف کنیم نه اینکه از ترس اینکه چنین اتفاقاتی میافتد، هیچ اقدامی در این زمینه شکل نگیرد. ما میتوانیم از جاهایی به صورت الگویی این کار را شروع کنیم و اثراتش را هم نشان دهیم تا هم شهرداری، هم میراث فرهنگی و هم نهادهای دیگر متوجه شوند که در این تعامل امکان بهینهسازی وجود دارد، اما اگر در یک نقطه و یا دو نقطه چنین نشد، ادامه این وضعیت را متوقف میکنیم.
اینکه یکباره یک خط بنویسیم و فکر کنیم؛ دیگر همه چیز تمام شده و رفته است، فکر غلطی است و چنین چیزی در برنامهریزی عملیاتی نیست کما اینکه من می توانم ۱۰ مثال برای شما از قوانینی بیاورم که هیچ موقع انجام نشده زیرا شرایط اجرایش مهیا نبوده است. این هم جزوهمین بحث است اگر بتوانیم شرایطی را به وجود آوریم که هم میراث به تکالیف سازمانی خودش برسد و هم شهرداری در حوزه مدیریت شهری تکلیف خود را در مورد بنای شهری و تاریخی بداند، بهتر از این است که این ماجرا را رها کنیم تا تعارضاتی مانند آنچه شما میگویید؛ رخ دهد یعنی ما نتوانیم با بافت تاریخی کاری کنیم و رهایش کنیم تا بعد او بخواهد به عنوان توسعه بولدزر در آن بیاندازد.