مریم اطیابی- از کنار سازههای آبی که بگذری، رد هرکدام از کوچهها و ساباط ها را که بگیری به بافت تاریخی شوشتر میرسی. دیوارهای قدیمی آجری، نمی و رطوبتی که با تکیه به دیوارها تنت آن را حس میکند، تیر چراغ برقهای چوبی، کوچه پس کوچههای تنگ که در برخی جاها به یمن ساخت و ساز جدید پهنتر شده است. ساختمانهای کوتاه و بلندی که با شیشههای رفلکس در بافت تاریخی رخنه کردهاند کم نیستند. حالا خانههای قدیمی با حیاط مرکزی جای خود را به آنها داده اند. همان حیاطهایی که باغچههای کوچک سبزی داشتند، همان خانههایی که با ایجاد روزن های آجری در دیوارها، لبههای بالکنها، جان پناه و تیغههای آجری در معابر، یا ساخت ساباطها و پیچ کوچهها، عبور باد را رقم میزنند و در گرما هم نسیم خنک را به تو هدیه میدادند.
احتمالاً کسی دیگر اینجا به فکر «شوادان یا شوادون » نیست!شوادان یا شبادان همان زیرزمینهای سرداب گونهای است که در دزفول و شوشتر برای فرار از گرمای طاقت فرسا در دل زمین حفر می شد و نور آن با حفر سوراخهایی در حیاط تأمین میشد و البته به دلیل نوع جنس خاک شوشتر مجبور بودند این شوادانهای را طاقی شکل حفر کنند.
در این بافت هنوز وقتی قدم میزنی مردمانی را میبینی که تلاش در حفظ سنتها دارند. دیبا بافان و احرام بافان که وقتی با آنها هم صحبت میشوی اینقدر روزگارشان تلخ است که میگویند:«هنریعنی هیچ!!!» و توصیهشان به جوانترها این است که دور صنایع دستی را یک خط قرمز بکشند.
و تو وقتی به دستان پینه بسته و موهای سفید پیرمرد و پیرزن نگاه میکنی و چشم در چشمان میدوزی دیگر نیازی به زیاده گویی نمیبینی.
هنوز هم اینجا دوچرخههای انگلیسی قدیمی یا هندی پیدا میشود این را تعمیرکار دوچرخه ای میگوید که درست مانند صنعتگر همسایهاش از چرخش ایام گله دارد اما به روزی رسان بودن خدا همچنان اعتقاد دارد از روزگاری نه چندان دور میگوید که در هر خانهای چندین خانوار فامیلی دور هم زندگی میکردند اما اکنون هرکدام روانه یک طرف شدهاند.
هنوز اینجا نغمه زندگی در جریان است. «شبی که آوای نی تو شنیدم/ چو آهوی تشنه پی تو دویدم/دوان دوان تا لبه چشمه رسیدم/ نشانه ای از نی و نغمه ندیدم/ تو ای پری کجائی که رخ نمینمائی/ از آن بهشت پنهان دری نمیگشائی» صدای حسین قوامی از یکی از همین مغازهها میآید، نزدیکتر که میشوی از تلویزیون تا رادیو و گرامافون همه چیز اینجا پیدا میشود، گویی اینجا زمان متوقف شده است. و پیرمرد از روزگار خوش این سرزمین میگوید. از زمانهایی که همه دور هم جمع میشدند. از آپارتمان بدش میآید. میگوید :« خدا نکند چیزی مد شود. دیگر شهر و روستا ندارد. همه دوست دارند شبیه تهرانیها باشند.»
بافت تاریخی شوشتر ۱۴۳ هکتار است و همچنان ثبت ملی نشده است. پروفسور گیرشمن باستان شناس نامدار فرانسوی، غار پبده در شمال شرقی شهر شوشتر را نخستین سکونتگاه انسانی در ایران میداند و قدمت سکونت در شوشتر را به ده هزار سال تخمین میزند.
اما در مورد تاریخچه شهرنشینی، برخی مورخان گفتهاند شوشتر را هوشنگ پیشدادی بنایان نهاد، هنگامی که وی از شوش به تفرج خارج گشت. و به دشتی خوش آب و هوا با رودخانهای پر آب و جنگلهای پردرخت رسید و به آن منطقه صفت افضل بر شوش نسبت داد: «شوش تر»،متون تاریخی بسیاری از وجود قلعه سلاسل و نهر دارا یا داریوش شوشتر حکایت میکنند که این آبادی شوشتر را در دوران هخامنشی اثبات میکند.
از دوران اشکانیان نیز باستان شناسان اشیا و سفالهای بسیاری در محدوده شهر شوشتر کشف کردهاند. اما شوشتر در زمان ساسانیان از شهرهای مهم ایران بوده و توجه حکومت را بسیار به خود معطوف کردهاست. به گونهای که والرین امپراطور روم (معروف به قیصر روم) را که شاپور اول ساسانی اسیر کرده بود به آبادی و عمران شوشتر میگمارد و بنا یا تجدید بنای سد شادروان را به وی میسپارد. در دوران ساسانیان تأسیسات آبی عظیم و پیچیدهای در شوشتر ساخته شدهاست که اکنون از مجموعه آنها بهعنوان بزرگترین موزه آبی دنیا یاد میکنند. سدها، پلها، آسیابها و کانالهای بسیاری از آن دوران در شوشتر به یادگار ماندهاست.
اکنون بافت تاریخی دوره اسلامی با آثاری از دوره صفوی تا قاجار در کنار اثار باستانی خودنمایی میکند. «دل دل»، «خانه کلانتر»، خانه تاریخی «حاجسیدابوالصمد»،«خانه امین زاده»، خانه « حاج شیخ جعفر شوشتری»، «مسجد جامع» خیابان و مسجد و بقعه «عبدالله بانو» ساباط «معین التجار»، «مسجد سید قطبالدین«، عمارت مستوفی ، امامزاده «سیدمحمد» بازار، سرای افضل و... که برخی در تخریب و برخی در شرف تخریب اند.
شوشتر معماری و بافت شهری سنتی خاصی دارد. بافت سنتی معماری این شهر متراکم و فشردهاست. کوچههای باریک و دیوارهای بلند و گذرگاههای تنگ همگی با گذر از «ساباط»ها یا سایه بانها به میدانچههای اصلی شهر ختم میشوند.
ساباطها علاوه بر ایجاد فضاهای خنک در معابر، ارتباط دو منزل را در فواصل مختلف ایجاد کرده و علاوه بر پیوند معماری، زمینهای را برای ارتباط و ساخت طبقات بیشتر فراهم میآوردهاست. گذرگاههای باریک با پیچ و شکستگیهای مختلف علاوه بر آنکه راهحلی برای گریز از گرما و هدایت جریان باد به کوچه پس کوچهها و دهلیز و خانهها بودهاند، محلات مختلف شهر را به دروازهها و مدخلهای ورودی شهر مرتبط میساختهاند. بافت معماری یکدست و همگون با بهره گیری از مصالح بومی یعنی آجر و خلق نقشهای زیبا و ابتکاری تحت عنوان «خوون چینی» بر سر در بناها، جلوههای خوشایندی را در معماری این منطقه ایجاد کردهاست.
سعید فلاح فر کارشناس میراث فرهنگی درباره این بافت تاریخی به خبرنگار هنرنیوز میگوید: « من در سالهای گذشته به این شهر سفر کردم درست زمانی که میخواستند از دل بازار شوشتر یک خیابان پهن عبور دهند. شوشتر شهری است که پیاده میتوان به همه جای شهر سرکشی کرد یعنی ازسازههای آبی شوشتر تا زندان که در انتهای شهر است تا مسجد و... . شهری که به لحاظ جغرافیایی بسته است و خیلی وسعت ندارد و حتی اگر بخواهند شهر را توسعه دهند همانند «شوشترنو» از یک جایی بیرون میزند و در دل شهر نمیماند. در آن زمان من واقعاً فکر کردم چرا شهری که نمیتواند اینقدر توسعه پیدا کند و دچار ترافیک سردرگم شود چنین خیابان پهنی در دل بافت تاریخی ایجاد میکند؟!»
وی میافزاید:« شوشتر به معنای تمام کلمه شهر بود. به نظر من شهری مانند تهران دیگر شهر نیست بلکه مکانی است که خرده شهرها و روستاها را با اتوبان به هم متصل کرده است. شهر یعنی جایی که شما بتوانید پیاده به تمام آنچه در شهر وجود دارد دسترسی پیدا کنید و در این مورد شوشتر نمونه خیلی خوبی بود.»
او درباره طرح «شوشترنو» نیز توضیح میدهد:« واقعاً تأسف برانگیز است که سالها پیش کامران دیبا چنین طرحی را با الگو برداری از بافت تاریخی به اجرا در می آورد اما اکنون ما نمیتوانیم خود بافت تاریخی را حفظ کنیم. کامران دیبا از الگوهای بومی معماری مسکونی،موتیوهای معماری و تکنیک های اقلیمی به خوبی استفاده کرده است. وقتی وارد شوشتر نو میشوید همچنان حس شوشتر را دارید اما در عین حال نظام هندسی طراحی شهری را هم دارید اما اینقدر این طراحی با احساس انجام شده که تمام آن اقدامات معماری به شما همان حس بافت تاریخی را میدهد در حالی که اصول معماری مدرن هم در آن رعایت شده است به عبارتی غیر ارگانیک است اما حس ارگانیک بافت تاریخی را به شما منتقل میکند.»
وی درباره این بافت تاریخی توضیح میدهد:« شوشتر در یک حلقة بسته که از هر سمت به رودخانه و مرز آبی محدود می شود متولد شده و رشد می کند. با توجه به سیاستهای کلی دولتها و نوعی تجددگرایی خام و صد البته نه براساس نیازهای واقعی و درونی شهر و شهروندان، مداخلات وسیعی در شکل شهر صورت می پذیرد. درحالی که امروزه هنوز پس از گذشت چند دهه تمام طول و عرض شهر را می توان به راحتی و بدون استفاده از وسائط نقلیه موتوری طی کرد و عملاً جز در موارد استثنائی نیازی به این خدمات نیست، معابر عریضی در چند دهة گذشته در شهر ساخته می شود و به دنبال خود نوعی نیاز کاذب ایجاد می کند که امروزه به معضل ترافیک و راه حلهای مخرب منتهی شده است.
دو محور اصلی ایجاد شده به ترتیب یکی در حدفاصل ورودی شهر و آبشارها در جهت شرقی غربی و امامزاده عبدالله در جهت شمالی جنوبی کشیده شده اند که قاعدتاً بخصوص درمورد محور شمالی ـ جنوبی پیشینه تاریخی و وضوح خاصی در دوره های ماقبل خود ندارند. همینطور در مورد خیابان های کمربندی در مرز شرقی و غربی حلقه شهر شوشتر و انشعابات داخلی آن این قضیه صادق است.»
به گزارش هنرنیوز؛ پیش از این
حسین پنبه دانهپور عضو شورای اسلامی شهر شوشتر در شهریور ماه سال ۹۳خواستار تجدید نظر در طرح جامع و تفصیلی شهرستان شوشتر شد و در گفت و گو با رسانهها اعلام کرد: طرح جامع کنونی مشکلات زیادی برای مردم ایجاد کرده است. طرح جامع و تفصیلی شهر شوشتر چند سالی است که ابلاغ شده ولی به دلیل تعیین کاربریهای ناهمگون با شهر مشکلاتی برای مردم بهوجود آورده است. طرح جامع شهر شوشتر به دلیل در نظر گرفتن ضوابط سازههای آبی و آثار تاریخی محدودیتهایی برای ساخت و ساز خانه و... در شهر ایجاد کرده است.خواهشمندیم این طرح بار دیگر بازنگری شود و مشکلات موجود در آن برطرف شود تا معضلات مردم در شوشتر به حداقل کاهش یابد.
عضو شورای راهبردی پایگاه جهانی سازههای آبی تاریخی شوشتر با اشاره به اینکه برخی از منازل مردم در حریم درجه یک آثار تاریخی است، خاطر نشان کرد: باید این خانهها و املاک از مردم خریداری شود و در این زمینه درخواست کردیم تا معاون رئیس جمهور برای تملک این املاک اعتبار ویژه در اختیار پایگاه جهانی سازههای آبی تاریخی شوشتر بگذارد. همچنین نگهداری از بافت تاریخی و احیای آن باید در دستور کار قرار گیرد و در این زمینه درخواست تامین اعتبار و توجه ویژه سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری را داریم.
این در حالی است که
علیمحمد چهارمحالی، سرپرست اداره میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری شوشتر نیزدرباره نقش دستگاههای دیگر در حفظ بافت تاریخی به رسانهها گفته است: «ما برای مرمت و حفظ بافت تاریخی این شهر به بودجه ویژهای نیاز داریم. با این حال شهرداری شوشتر نیز به این مساله ورود کرده و شهرداری بافت تاریخی را راهاندازی کرده است. در مجموعه افضل و سرای افضل نیز اتفاقات خوبی در حال شکلگیری است. امسال نیز بودجه مرمت برای آن در نظر گرفته است.»
در این بین بر اساس اخبار منتشر شده ،
پیروز حناچی معاون وزیر راهو شهرسازی نیز در جلسه کمیسیون ماده ۵ که در اواسط بهمن ماه در اهواز برگزار شده است درباره بافت تاریخی شوشتر چنین اظهار کرده است: معماری منحصر به فرد دزفول و شوشتر در جهان نمونه ندارد ولی اکنون چقدر از آن معماری منحصر به فرد باقی مانده است.
اما
حسین یوسفیفر معاون پیشین گردشگری شوشتر درباره بافت تاریخی خوشبین است و در گفت و گو با خبرنگار هنرنیوز میگوید: بافت تاریخی پس از ثبت جهانی سازه های آبی شوشتر بیشتر مورد توجه است چه از طرف مسوولان شهری و چه میراث فرهنگی. نشانههای توجه به بخش گردشگری بافت تاریخی شوشتر را میتوان در توجه به چند خانه تاریخی به عینه دید. مرمت آنها از سوی میراث فرهنگی و واگذاری شان به بخش خصوصی برای بهره برداری و تخصیص کاربریهای متنوع فرهنگی، اقامتی و رستورانی گواه این سخنان است. در واقع تحقق این امر بیانگر آن است که نگرش مثبت به بافت تاریخی وجود دارد اما ملاحظات و شرایط خاصی همواره بر بافتهای تاریخی حاکم است.
اما نمونه های موفق شامل مرمت خانه مستوفی مربوط به دوره قاجار است که تبدیل شده به سفره خانه سنتی و موزه یا خانه «سرابی» با قدمت ۲۰۰ سال متعلق به دوره قاجاریه پس از مرمت و تجهیز از ابتدای سال ۱۳۹۲ به عنوان اولین هتل سنتی شوشتر مورد استفاده قرار گرفته است و یا خانه علامه حاج شیخ جعفر شوشتری که به منظور احداث موزه مفاخر شوشتر در حال مرمت است.
همچنین فاز دوم مرمت منزل چهارطبقه طبیب مربوط به دوره قاجار که در مجموعه سرای افضل قرار دارد و برای احداث هتل و اقامتگاه سنتی مجلل در شوشتر به صورت مشارکتی و با همکاری اداره میراث فرهنگی شوشتر و مالک آن در حال مرمت است. اینها همه نشانگر علاقه به نجات بافت تاریخی است اما بیش از همه باید به این نکته توجه داشت که میراث فرهنگی شوشتر چقدر بودجه برای تأمین اعتبار حفظ بافت تاریخی دارد.»