شعر هایم با طبیعت پیوند ناگسستنی دارد
صدیقه اسماعیل لو در گفتگو با هنرنیوز؛
شعر هایم با طبیعت پیوند ناگسستنی دارد
 
تاريخ : دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۰ ساعت ۰۹:۲۲
کتاب «تا برسم خورشید رفته است» نخستین مجموعه شعر صدیقه اسماعیل لو است که به تازگی توسط انتشارات روزگار منتشر شده است.

«هوا تاریک است//گنجشک ها صدایم می زنند به صبح// و من چشم هایم را می بندم//تا...//روز//از سرم//بگذرد.»

شعری که خواندید از کتاب «تا برسم خورشید رفته است» نخستین مجموعه سروده های صدیقه اسماعیل لو است، هنرنیوز با ایشان به گفتگو نشسته است؛

خانم اسماعیل لو با توجه به تالیف اخیر شما_کتاب «چگونه داستان بنویسیم؟»_ اینگونه به نظر می رسد که حوزه اصلی فعالیت شما داستان نویسی باشد، بنابراین چه عاملی شما را برانگیخت تا به سرودن این اشعار بپردازید؟

_معمولا کسانیکه در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مشغول به کار و فعالیت هستند باید به نوعی خود را در هر دو حوزه داستان و شعر مجهز کنند، من تلاش کردم داستان را به شکل حرفه ای بیاموزم و شعر همیشه برایم دلنوشته هایی دوست داشتنی بوده است اما به این علت که کتاب «چگونه داستان بنویسیم؟» زودتر از مجموعه شعرم آماده چاپ شد ممکن است این پرسش را در ذهن عده ای ایجاد کند که اساسا گرایش من داستان نویسی است در حالیکه من از ابتدا شعر می سرودم.



نگاه و رویکرد شما به شعر و داستان از همان ابتدا تا امروز چگونه بوده است؟

_گاهی این اتفاق می افتد که پس از مدتی به دلیل وجود موج های ادبی، مطالعات و تجربه های شخصی رویکردها و گرایش ها ی نویسندگان و شاعران دستخوش تغییراتی قرار می گیرد؛ من از همان ابتدا، زمانیکه در کودکی در دل طبیعت زندگی می کردیم به صورت خود جوش شعر کار می کردم و اتفاقا خانواده ام هم به ادبیات علاقه داشتند بنابراین هم تاثیر طبیعت و هم تشویق خانواده سبب شد تا من به این سمت و سو بیایم و حتی در دوره دبیرستان علاقه زیادی به شعر داشتم اما اینکه حالا همزمان دو حوزه را کار می کنم گرچه از سویی آفت های خاص خود را دارد ولی از سوی دیگر به نوعی مکمل هستند، این در حالیست که من گرچه به صورت حرفه ای داستان تدریس می کنم اما شعر را طور دیگری دوست دارم.



خانم اسماعیل لو داستان نویسی را بر اساس چه اصولی تدریس می کنید؟

_تدریس من در حوزه داستان هم بر اساس تجربه های شخصی و هم بر اساس ساختارهای اصولی داستان نویسی است، همانطور که آشنایی خود من هم به طور جامع با ساختار داستان نویسی از دوره های داستان نویسی حوزه هنری شروع شد و در کارگاه های مختلف اعم از تکنیک های داستان نویسی، مکتب های ادبی و داستان کودک و نوجوان چهار سال به طول انجامید تقریبا از سال 1373 تا 1376.



با توجه به اشتراک در جهان بینی شعر و داستان جدای از اینکه پرداخت تخصصی به یک حوزه گاه منجر به غفلت های کوچکی در حوزه دیگر می شود، این دو شیوه تا چه اندازه توانسته اند در شیوه کار شما مکمل هم باشند؟

_این ذات مشترک در همه هنرها وجود دارد اما شعر و داستان با توجه به ریشه مشترکشان از هم ناگستنی هستند چندانکه برای من فصل بهار فصل سرایش شعر است زیرا در ارجاع به گذشته و زادگاه من دامن سبز طبیعت خوی جاودانه است و ذهن من آکنده از همان طبیعت کودکی است و از همان ابتدا هم شعرهایم همیشه با طبیعت پیوند داشته است مثل تصویر زیبای رودخانه کنارخانه ما و سنجاقک هایی که اطراف آن تجمع می کردند.



چه عناصر دیگری به غیر از عناصری چون طبیعت و نوستالوژی کودکی در شعر شما حائز اهمیت است؟

_تشخیص این عناصر بر عهده مخاطب است زیرا این شعرها به افراد زیادی دادم تا بخوانند و جالب اینجاست که هرکسی از ذن خود با این شعرها یار شده بود.



اینکه شما در کانون پرورش فکری کار می کنید و با ادبیات کودک و نوجوان ارتباط دارید به خوبی در این شعرها رخ نمود یافته است، دراین باره توضیحات بیشتری بدهید.

_گمان می کنم این کودکی های من باشد که در این شعرها تاثیر گذاشته است البته که ما در کارگاه های داستان نویسی گرچه به نویسندگان مقطع دبیرستان و راهنمایی تعلیم داستان نویسی می دهیم اما آنها داستان بزرگسال می نویسند به این معنی که در کانون پرورش فکری بچه های نویسنده تنها به کار کودک و نوجوان نمی پردازند، درست است که سنشان پایین است اما ادبیاتی که می نویسند یا مطالعه می کنند سوژهای بزرگسال دارد و من شاید چون خیلی کودکی ام را دوست داشتم اینگونه پر رنگ در شعرهام منعکس شده است.



خانم اسماعیل لو به نظر شما چه ضرورت هایی را برای تشکیل جوانب حمایتی از مولفان ادبیات کودک و نوجوان لازم است؟

_ یکی از مشکلاتی که در حوزه نشرکتاب های شعر وجود دارد این است که گاهی در راستای انتشار یک اثر بارها و بارها شان نویسنده یا شاعر زیر سوال برده می شود؛ برای مثال من در زمینه انتشار اثر داستانی ام کمتر مشکل داشتم چون کار را برای ناشر ارسال کردم و با عزت و احترام چاپ شد اما در زمینه شعر اینطور نیست و ناشران از ترس نبود مخاطب برای کتب شعر با احتیاط آزاردهنده ای عمل می کنند و این یک آسیب است است زیرا در همان گام اول حسابی شور وشوق کار از بین می رود.



شما چه مشکلاتی برای چاپ کتاب سروده هایتان پیش رو داشتید؟

-قضیه چاپ شعر طوری است که معمولا ناشر مجبور می شود از خود شاعر کمک های مختلف بگیرد حتی کمک مالی اما ای کاش بخش دولتی کتاب را چنان حمایت می کرد که مردم مشتاقانه به سمت کتاب بیایند و در دست و بالشان کتاب باشد، گاهی آدم فکر می کند نکند مردم کتاب را نمی شناسند که اگر اینطور باشد پیوند مردم با کتاب نیاز به فرهنگ سازی دارد.



به عنوان آخرین پرسش هنرنیوز لطفا به آسیب های حوزه تالیف کتاب ادبیات کودک و نوجوان بپردازید.

_ درحال حاضر بیشتر کتب ما کتب ترجمه است و اگر متولیان این امر به خوبی از نویسندگان این حوزه حمایت کنند نویسنده با تلاش بیشتری در این زمینه کار می کند و اگر حمایت بشود کارهای دیگرش را کنار می گذارد می نشیند کتاب می خواند و می نویسد اما الان نویسنده مجبور است همیشه غم نان داشته باشد و نویسندگی شغل دوم او باشد.



کد خبر: 27996
Share/Save/Bookmark