«دیگری» پنجره کوچک ذهن یک کودک به فراسوی آینده ای لغزان و در تعلیق است؛ روایت ساده ارتباطی عاطفی که در ابعاد رسوم سخت و متناقض یک فرهنگ نیمه بومی به تصویر در آمده است.
«دیگری» عنوان کوتاهی بر حضور ناپایدار افراد به فراخور دلبستگی های کودکانه ایست که همچون عبور قطاری از ایستگاه های زندگی به هم نشینی کوتاهی با همسفرانی منتهی می شود که دست آخر در ایستگاه بعد قانون خداحافظی درباره آنها صادق است.
کودک این فیلم، پازل ذهن خود را در همجواری مفاهیمی چیده است که کانون رفتار و اندیشه های او نسبت به دیگری است، او سخت مواظب است تا این چیدمان به واسطه حضور دیگری بهم نریزد.
این فیلم که در آغاز با روایت خطی رفتار دو سویه دیگری و کودک همراه است در داستان مردی که می خواهد با مادر کودک ازدواج کند تعریف می شود. در این حال رویکرد کودک، عملکرد ساده او با تدافعی در حاشیه است که به صورت غیر کلامی و از طریق واکنش های رفتاری صورت می پذیرد.
این دیگری، فرآیند روانشناسانه اعماق تنهایی های هر کودکیست که به ناگاه مورد تهدید واقع شده است. در این حال کودک گمان خود را بر مبنای خطری جدی از جانب او می داند و لاجرم به دیگری نزدیکتری اعتماد می کند که سرانجام ساختار تعاریف او را برهم می ریزد.
«رضا» کودک روستایی فیلم «دیگری» در مصاف با ابراهیم، مردی که خیال ازدواج با مادر او را دارد به گریز رفتاری از او متمسک می شود اما طی روند داستان با اعتماد به عمو برای فروش وانت بار پدر با ابراهیم همسفر می شود.
این سفر آغاز ایجاد پیوندهای عاطفی بین رضا و ابراهیم است که در پیچش دشواری ارتباط واقع و نهایتا دایره رابطه را بین آن دو منجر می شود.
سرانجام، دیگری معتمد رضا که عموی اوست در نقطه اوج روایت همسویی کودک و تعاریف او، با ورود به این چیدمان بر اساس پایگاه یک فرهنگ بومی و ازدواج با مادر رضا، به ناگاه تعلیق مفهومی دیگری را پیش چشم او می گشاید.
آنچه در این فیلم به صورت ساحت بسط نشانه ها و روایت داستانی صادق است، تنها در بافت عناصر هنری تصویری ارائه گشته است؛ خانه ای که معماری فرسوده روستایی دارد و چینش دکوراسیون آن که به تفکیک کاربردهای آن منجر شده است و نیز هم نشینی دیالوگ ها در زنجیره غیر متجانس بومی از برجسته انگاری های بیرونی این اثر است.
وانگهی موضوع اجتماعی داستان که در بافت کانونی خانواده تصدیق می شود، خود با مشابهت های پرداخت در سایر آثاری از این دست نمود یافته است که تسامحا با فیلم هایی چون «کافه ترانزیت» قرابت موضوعی واحدی را به ذهن القا می کند، و گرچه زاویه پرداخت این فیلم در سناریوی آن، روایتی کاملا متمایز است.
از آنجا که ادراک جهان هر اثر مرتبط با هم پوشانی مجموع زوایای آن است برخی رخدادهای رفتاری در این فیلم را باید به اعتبار خط سیر داستان در انباشت مضمونی تصاویر دانست. در تصدیق این امر کافیست به صحنه هایی چون شکستن شیشه ماشین توسط ابراهیم یا خشم کوتاه او بر رضا در جریان روشن کردن وانت اشاره شود.
نکته حائز اهمیت در روند رواعی اثر، بیان خاتمه در لفافه گزینه غیر قابل پیش بینیست، نیز موجز بودن تحویل اطلاعات به مخاطب در جای خود و به صورت درونی است.
به نظر می رسد نقش آفرینی کاراکترهای اصلی چون محمدرضا فروتن در نقش ابراهیم و مریلا زارعی در نقش مادر انتخاب گزینه های موثر در ارتقای سطح کیفی اثر است.
«دیگری» ساخته محمد رحمانی، به تهیه کنندگی محمد علی نجفی است که برنده جایزه بهترین فیلم بلند کودکان از چهارمین دوره جوایز اسکرین آسیا پاسیفیک شده است.
مریم خاکیان