به گزارش هنرنیوز، «محمد حسین فرمهینی فراهانی» در حالی از سوی احمدزاده کرمانی رییس وقت سازمان میراث فرهنگی در ۱۵آبان ۱۳۹۰ جایگزین «محمد ابراهیم لاریجانی» مدیر کل میراث فرهنگی استان تهران شد که پیش از وی شش نفر دیگر از سال ۸۳ بر مسند میراث تهران تکیه زده بودند. معلم مدارس تهران زمانی که بر روی تخته سیاه با گچ سپید مینوشت « تهران انار دارد» شاید هرگز فکر نمیکرد روزگاری با دریافت مدرک کارشناسی ارشد باستانشناسی و دکتری تاریخ پا به عرصه میراث فرهنگی بگذارد و پس از انتصاب به مسند مدیرکل موزههای کشور در دوره حسین مرعشی و پس از آن مدیرکلی میراث فرهنگی استان مرکزی راهی مدیریت استان تهران شود تا این بار بر لوح زنگار گرفته میراث فرهنگی استان تهران حک کند « تهران انار ندارد».
فراهانی در حالی ۲۸ اسفند ۹۱ جای خود را به مسعود نصرتی داد که در طول ۱۷ ماه و ده روز ریاستش اخبار ناخوشایندی از تخریب و شکستن حریم بناهای تاریخی تهران در خبرگزاریها و روزنامهها ثبت شد. اکنون در دولت یازدهم مدیر اتحادیه هتلداران تهران «رجبعلی خسروآبادی» بر مسندی که چند صباحی پیشتر فراهانی نشسته بود تکیه زده و در یکی از نخستین اقدامات خود پس از بازدید از بازارچه عودلاجان عنوان کرده که مرمت دوباره این بازارچه را به محمد حسین فراهانی میسپارد! او البته ادعا کرده بود «قبرستان را به فرهنگسرا تبدیل کردم احیای عودلاجان که دیگر کاری ندارد!»
آزموده را آزمودن خطاست
زمانی که در نهم بهمن ۱۳۹۰ بخشی از سقف بازارچه ۳۰۰ ساله عودلاجان در بافت تاریخی تهران فرو ریخت فراهانی با پیشنهاد دفتر توسعه محلی عودلاجان (زیر نظر شرکت مشاور باوند) به فکر احیا این بازارچه افتاد.
مرمت بازارچه عودلاجان بر مبنای قدرالسهم ۳۳ درصد در نظر گرفته شد و مقرر شد اداره کل میراث فرهنگی تهران، کسبه بازارچه عودلاجان و شهرداری منطقه ۱۲ به کمک دفتر توسعه محلی عودلاجان مرمت این بازارچه را به فرجام برسانند.غافل از این که عودلاجان با مشکلاتی چون حضور بنیاد تعاون ناجا، آسیبهای اجتماعی و اقتصادی ریز و درشت آنچنان دست و پنجه نرم میکند که فراهانی هرگز نمیتوانست برخلاف ادعایش آن را به موزه- شهر پاریس تبدیل کند از این رو دفتر توسعه نیز در اسفند ماه سال ۹۱ منحل شد.
تعطیلی کسب و کار اهالی به بهانه مرمت و زدن طاق از سوی اداره میراث فرهنگی تهران، عدم عمل شهرداری به تعهداتش درباره کف سازی و زیر ساختهای بازارچه و درنهایت عدم اعتماد کسبه به دلیل طولانیشدن پروژه مرمت و نپرداختن قدرالسهمشان سبب شد عودلاجان نه تنها به موزه شهر پاریس تبدیل نشود بلکه عبور از کوچه پس کوچههایش بیشتر آدم را به یاد فیلمهای محلههای فقیرنشین پاریس با معتادین و خلافکاران بیندازد. و این پرسش را مطرح سازد که چگونه دوباره این پروژه به دستان فراهانی سپرده میشود! کسی که در کارنامه مدیرتیاش در حوزه میراث فرهنگی تهران خروج آثار از ثبت، تخریب بناهای تاریخی و تسهیل رسیدن به منافع بیشتر برای شهرداری را دارد.
یک روز پس از انتصاب
درست یک روز پس از انتصاب فراهانی در مسند میراث فرهنگی تهران، او به مالک سرای افشار واقع در خیابان ۱۵ غربی،کوچه تکیه دولت و یکی از بناهای تاریخی پیشنهادی برای ثبت ملی واقع در حریم درجه یک کاخ گلستان اجازه داد تا ارتفاع ۱۲ متر ساخت و ساز کند و این اقدام او کاخ گلستان را قبل از ثبت جهانی در معرض خطر خروج از ثبت قرار داد.
برج «میلاد» آری؛ برج «آزادی» نه
همچنین در حالی پرونده ثبت برج میلاد و خیابان ولیعصر در چهارمین همایش ثبت آثار تاریخی، معنوی و طبیعی در دی ماه ۹۰ از سوی میراث تهران ارائه شد که در اذهان دوستداران و کارشناسان میراث فرهنگی این پرسش نقش بست که چرا با وجود بیش از یک هزار بنا تاریخی بالای یکصدسال در تهران که به دلیل عدم ثبت با خطر تخریب رو برو هستند برج میلاد بنایی با قدمت کمتر از ۱۰۰ سال که هنوز تکمیل هم نشده ضرورت ثبتش احساس میشود و یا در قیاس مشابه هیچ احساس خطری برای برج آزادی و تخریب آن نمیشود!
اداره میراث تهران متولی آسفالت خیابان ولیعصر!
یکسال پس از همین همایش مشخص شد که در فاز نخست ثبت خیابان ولیعصر به عنوان طولانیترین خیابان خاورمیانه تنها آسفالت، جوی آب، پیادهرو و درختان در پروندهی ثبتی محور خیابان ولیعصر (عج) قرار دارند و گرچه قرار بود از میدان راهآهن تا تجریش، همهی ساختمانهای واقع در خیابان ولیعصر (عج) به عمق یک پلاک بهعنوان حریم این خیابان در نظر گرفته شوند اما اداره کل میراث فرهنگی تهران تنها متولی آسفالت خیابان ولیعصر (عج) شد تا ۳۰ اثر ثبتی واقعشده در خیابان ولیعصر (عج) مانند مجموعه ساختمانهای راهآهن، خانهی مینایی، خانهی انیسالدوله، تئاترشهر، خانهی پروفسور عدل، باغ فردوس و بناهای ثبتنشدهای مانند خانهی بوذرجمهری و مسجد فروزنده همچنان روی آرامش را به خود نبینند و هر لحظه اگر منتظر تخریب نباشند دست کم در انتظار شکستن حرمتشان باشند!
دایه مهربانتر از مادر
همچنین فراهانی که گویی فراموش کرده متولی امر حفاظت آثار تاریخی تهران است نه متولی حفاظت از طرحهای شهرداری در ۱۸ دیماه سال ۱۳۹۱ طی تامهای به قالیباف شهردار تهران اعلام میکند که بناهای غیر ثبتی شهر تهران بر اساس ضوابط طرح تفصیلی میتوانند مجوز تخریب بگیرند! همچنین او در این نامه به شهرداری تأکید میکند که تنها تا عمق یک پلاک از آثار تاریخی ثبت شده را که تا کنون حریم مصوب نداشتند، به عنوان حریم در نظر بگیرد و این گونه خیال شهرداری را برای فروش،اجرای طرحهای عمرانی و ساخت و ساز در حریم درجه ۱، ۲ و ۳ آثار تاریخی راحت میکند!
روح سرگردان امیرکبیر در دارالفنون
اگر سری به مدرسه ۱۶۳ دارالفنون در بازار تهران بزنید نخستین چیزی که در بدو ورود توجه هر بینندهای را به خود جلب میکند مرمت دیوارهها با سیمان و آهن است! و خوب پاسخ به این که نقش میراث فرهنگی تهران در این میان چیست احتمالاً جوابی دارد که تنها روح امیرکبیر از آن مطلع است. گفته میشود طی سال گذشته و در دروه فراهانی از سوی سازمان میراث فرهنگی مبلغی چندمیلیاردی برای مرمت دارالفنون طی سه نوبت در نظر گرفته که اداره میراث استان تهران این مبلغ را در نوبت اول و دوم صرف هزینه پروژههای تعریف شده بدون بودجه دیگر میکند و مبلغ نوبت سوم نیز در میراث تهران گم میشود! و این بودجه هرگز خرج دارالفنون نمیشود.
حافظه تاریخی تهران چگونه آلزایمر میگیرد؟
صدور مجوز گودبرداری در مجاورت خانه امین السلطان و اجازه بلندمرتبه سازی با امضا محمد حسین فراهانی در مجاورت خانه اتحادیه، خروج از ثبت نخستین کلانتری تهران در تاریخ ۱۷ اسفند۱۳۹۰، سرقت درب خانه "سرهنگ ایرج"( لوکیشن فیلم مهمان مامان و خانه «میرزا آقاخان نوری»، صدر اعظم ناصرالدین شاه) توسط معتادین و گل گرفتن درب آن توسط اداره میراث فرهنگی تهران،اهمال در پرونده ثبتی خانه پیرنیاکه به اشتباه مهدوی ثبت شده و خطر مزایده آن از سوی ستاد اجرایی فرمان امام، عدم اطلاع از ثبت خانه سیمین دانشور و تنگه واشی و تلاش برای ثبت دوباره آنها! شکسته شدن حریم خیابان ادیان ابراهیمی و صدور مجوز بلند مرتبه سازی از سوی میراث تهران و ادعای جعل امضا از سوی این اداره کل در دوره فراهانی، تخریب بقعه تاریخی امامزاده باقر(ع) در شهرستان بهارستان، اجازه تخریب، نوسازی و مجوز ساخت یک هتل ۳۰ طبقه بر روی اثر ثبتی خانه – باغ نمازی، تخریب ۵۰ درصدی خانه عامریها، سرگردانی درج لوح ثبتی خانه معین التجار بوشهری و عمارت قدیمی الهیه، ساخت یک مرکز تجاری ۱۳ طبقه در نزدیکی خانه «کریم آقا بوذرجمهری» پنجمین شهردار تهران،ساخت و ساز در کنار مسجد صدر در بازار و شکسته شدن حریم کاخ گلستان و خروج از ثبت خانه علیزاده تنها گوشهی از اقدامات فراهانی در دوره مدیریتش بر اداره کل میراث فرهنگی تهران است تا پایتخت دودگرفته ایران سلول های خاکستری حافظه تاریخی اش را راحتر از دست بدهد و آلزایمر را تنها راه التیام رنج هایی که برپیکره فرهنگ و تاریخش رفته بداند.