گزارش هنرنیوز از مخاطبان فیلم سینمایی «روزگاری عشق و خیانت»؛
روزهای سینما در گذر «روزگاری عشق و خیانت»
برای تهیه گزارش مردمی و پرسیدن نظرات مخاطبین فیلم سینمایی «روزگاری عشق و خیانت» به سینمایهای اکران کننده این فیلم مانند «سینما مرکزی، سینما پردیس تماشا و پردیس سینمایی ملت سانس» رفتیم و پرسشهایی را با آنها مطرح کردیم.
تاريخ : چهارشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۱۶:۰۷
برای تهیه گزارش مردمی و پرسیدن نظرات مخاطبین فیلم سینمایی «روزگاری عشق و خیانت» به سینمایهای اکران کننده این فیلم مانند «ساعت ۹:۳۰ و ۱۱:۳۰ سینما مرکزی، سینما پردیس تماشا سانس ۱۴:۳۰ و پردیس سینمایی ملت سانس ۱۸:۳۰» رفتیم و پرسشهایی را با آنها مطرح کردیم که به اختصار در ذیل آمده است.
حسین زیرک دانشجوی رشته کارگردانی گرایش تدوین در مقطع کاردانی وی که بیست و پنج ستا دارد یکی از تماشاگران فیلم سینمایی «روزگاری عشق و خیانت» در سینمای مرکزی بود که با وی بعد از پاین فیلم به عنوان یک مخاطب نظراتش را در مورد این فیلم جویا شدیم.
_ ابتدا بگویید با توجه به تعداد فیلمهایی که در حال اکران هستند چرا این فیلم را برای دیدن انتخاب کردید؟
به دلیل اینکه در رشته کارگردانی تخصیل میکنم تلاش دارم تمام فیلمهایی را که ساخته میشود ببینم اما اینکه چرا فیلم سینمایی «روزگاری عشق و خیانت» را انتخاب کردم باید بگویم که در فضای مجازی و سایتهای خبری در مورد فیلمها تحقیق میکردم و نقدهایی را که به آنها وارد شده بود میخواندم چیزی که برایم جالب بود نبودن یک نقد و یاد داشت توسط برخی منتقدین شناخته شده در ارتباط با این فیلم بود. به سایر خبرگزاریها و سایتهای سینمایی که مراجعه میکردم خبرهایی جز زمان برگزاری چند جلسه نقد و بررسی و یا زمان اکران چیز دیگری ندیدم. متاسفانه و یا خوشبختانه در سینمای ما در مورد تمام فیلمها افراد نظریه صادر میکنند کمبود اطلاعات خبری در مورد این فیلم خودش برایم جذابیت ایجاد کرد تا این فیلم را برای دیدن انتخاب کنم.
_ نظرتان در مورد فیلم و کیفیت آن به لحاظ سینمایی چیست؟
قبل از هرچیزی باید بگویم که موضوع فیلم بسیار جذاب بود تا به این لحظه اصلاً جایی به اسم «دشت مغان» را نمیشناختم چه برسد به اینکه بدانم در آنجا صهیونیستها مشغول به شهرک سازی بودند. موضوع خودش جذابیت برای دیدن را اشاره میکرد بازی برخیبازیگران را دوست نداشتم اما شهرزاد کمالزاده خیلی روان بازی کرده بود. جزو معدود خبرهایی که دیدم کاندید شدن این بازیگر در جشنواره مقاومت بود.
_ از سینما راضی بیرون آمدید؟
بیتعارف اگر بگویم اما به کارگردان پیشنهاد میکنم که در انتخاب بازیگرانش کمی بیشتر تامل کند.
....................................................................
زهرا دانشجوی ارتباطات در دانشگاه آزاد اسلامی نیز که به همراه یکی از دوستانش به دیدن فیلم رفته بود در پایان فیلم به چند سوال خبرنگار هنرنیوز پاسخ داد.
_ چطور در سینما فیلمی را برای دیدن انتخاب میکنید؟
به بازیگرانش توجه میکنم اگر فردی در آن باشد که بازیاش را دوست داشته باشم حتماً به دیدن فیلم میروم در غیر این صورت از اطرافیانم میپرسم که کدام فیلم جذاب بوده است.
_ این فیلم را چرا انتخاب کردید؟
به دلیل بازی میلاد کی مرام. تقریباً بازیهای وی را در آثار سینمایی دنبال میکنم.
_ نظرتان در مورد فیلم چیست؟
یک مقدار طول میکشید تا ما متوجه شویم که قار است چه اتفاقی بیافتد دوست داشتم زودتر از اینها سر اصل مطلب برود. موضوع فیلم را دوست داشتم من را به این فکر انداخت که بروم و آنجا را از نزدیک ببینم.
_ فکر میکنید که اینفیلم ارزش این را دارد که به بقیه دوستان پیشنهاد دهید تا آن را ببینند؟
بستگی به سلیقه افراد دارد اگر از من بپرسند میگویم ببینند چرا که مسائلی که عنوان شده تا به حال در جایی نشنیده بودم.
.................................................................................
روشنک ثنایی سی و سه ساله که جزو مخاطبین این فیلم در پردیس سینمایی «تماشا» بود نیز در پایان فیلم در گفتگویی کوتاه به خبرنگا هنرنیوز گفت:
کارگردانی فیلم متوسط بود اتفاق عجیبی نمیافتاد البته موضوع عجیب و باور کردنی داشت که این طور که متوجه شدم بر اساس واقعیت بوده است.
_ برخی اعتقاد دارند که دیگر نیاز نیست فیلمهای ارزشی و یا دفاع مقدسی ساخته شود چون جوانها دیگر خسته شدهاند شما نظرتان چیست؟
والله فیلم خوب رو همه میبینند. فیلمی دفاع مقدسی چند وقت پیش اکران شد که با خانوادهام دیدیم و همهمان در سالن گریه میکردیم خانم مریلا زارعی بازی میکردند که خیلی هم خوب بود همهمان هم راضی بودیم.
......................................................................................................
در ادامه سری به سینما «پردیس ملت» زدیم و با مخاطبینی که فیلم سینمایی «روزگاری عشق و خیانت» را برای دیدن انتخاب کرده بودند صحبت کردیم اغلب مخاطبان در این سینما افراد میان سال بودند.
جمشید ملک خانی پنجاه ساله باز نشسته نیروهای مسلح در ارتباط با اینکه فیلم در ارتباط با قبل از انقلاب است و شما آن زمان را تجربه کردهاید چه احساس و برداشتی داشتید گفت:
برایم جالب بود اصلاً نمیدانستم که چنین اتفاقی در دشت مغان افتاده است. اینکه صهیونیستها چه جنایت بزرگیدر آن روستا انجام دادهاند شاید در آن موقع باور کردنی نبود اما امروزه بر کسی پوشیده نیست که چنین کاری فقط از آنها بر میآید.
_ اما برخی معتقد هستند که دیگر نیازی به ساخت فیلمهای انقلابی نداریم و موضوعات تکراری است.
این موضوع که تکراری نبود. اما فیلمهای خوبی هم ساخته نمیشود من خودم جنگ را تجربه کردهام اما هنوز تعدا فیلمهایی که درباره جنگ است خیلی قانعم نمیکند چون نتوانسته اندواقعیت را به تصویر بکشند. اگر نیازی نیست پس چرا مردم هنوز زمان راهپیماییها به خیابانها میآیند و از انقلاب دفاع میکنند؟!
_ برای فیلم سازهایی که دغدغه ساخت فیلمهای انقلابی را دارند چه پیشنهادی داری؟
بیشتر تحقیق کنند و واقعیات را به تصویر بکشند.
......................................................................................................
معصومه خانلو همسر وی در ادامه به چند سوال ما پاسخ داد.
_ فیلم توانست شما را جذب کند و الان که این فیلم را برای دیدن انتخاب کرده بودید راضی هستید؟
شوهرم فیلم را انتخاب کرد و چون نظامی است علاقهمند بود این فیلم را ببیند. من هم فیلم را دوست داشتم مخصوصاً بازی دختر خانمی که پدرش را گروگان گرفته بودند.
_ نام بازیگرش شهرزاد کمالزاده است.
بله فکر کنم اسمشان همین بود.
_ شما هم انقلاب را تجربه کردید این فیلم برای شما چه حسی را به همراه داشت؟
خوب من شوهرم چون نظامی است به خوبی نگرانی یک زن را برای تنها سرپرستش درک میکردم. جوانترها با این فیلمها است که میتوانند درک کنند در گذشته چه اتفاقاتی افتاده است.
........................................................................................................
در کنارمان متوجه گروهی از نوجوانها شدیم که فیلم را دیده بودند با توجه به اینکه سن و سال آنها به زمان اتفاقی که فیلم افتاده بود نمیخورد برایمان جال شد که نظراتشان را جویا شویم اما گفتگو و گرفتن مصاحبه از آنها کمی سخت بود. او نوجوانان به شدت پر انرژی بودند و تا متجه شدند که ما خبرنگا هستیم و میخواهیم از آنها گزارش تهیه کنیم هر کدام به نوعی شیطنت میکردند. عده ایشان تلاش میکردند که همه چیز را به شوخی برگزار کنند و چند نفر هم که تعدادشان کم بود میخواستند خیلی جدی در مورد فیلم با ما حرف بزنند که به نظر میرسید همین افراد برای کار ما مناسب ترند. ابتدا از مهدی حیاتی که شانزده سال داشت شروع کردیم و چند سوال پرسیدیم.
_ فیلمو دوست داشتی؟
بله
_ خوب کمی کاملتر توضیح بده کدام بخش فیلم را دوست داشتی و چرا؟
آنجایی که اون دیوانهای که در روستا بود به گناه خودش اعتراف میکند که با اسرائیلیها همکاری داشته. هیجان فیلم رو هم دوست داشتم.
_ به دوستانت هم پیشنهاد میدهی که این فیلم را ببینند؟
آره ولی بیشتر اونها به دنبال فیلمهای خارجی میروند.
.......................................................................................................
_ نوجوان بعدی که امیر بهادر حسینی هم که در انتظار بود تا به سوالات ما با هیجان پاسخ بدهد بدون اینکه من سوالی از وی بپرسم در مورد فیلم شروع به صحبت کرد و گفت:
من این فیلم رو دوست داشتم ولی به کارگردان میخواهم بگویم که از بازیگرای بهتری استفاده میکرد که مردم بیشتر دوستشان داشته باشند البته اینها هم خوب بودند منظورم افرادی است که مردم بیشتر آن را میشناسند. بازی میلاد کی مرام رو دوست داشتم. خیلی شبیه به بچههای روستا شده بود.
یک مقدار هیجان فیلم هم بیشتر بود حتماً بهتر میشد. ولی اصلاً دشت مغان رو نمیشناختم و نمیدونستم که اسرائیلیها انقدر تو کشور ما راحت بودند و میخواستند زمینهای کشاورزهای زحمت کش رو بگیرند.
_ به اینجا که رسید گویا خود امیر بهادر کمی ذوق زده شده بود که شرایط اظهار نظر برایش فراهم شده بود که از ما میپرسید خوب حرف زدم و من نیز در تایید سوالش پرسیدم به نظرت مهمترین نکته فیلم چه چیزی بوده است؟
اینکه باید بدانیم افراد زیادی برای ما که الان راحت زندگی میکنیم زحمت کشیدند.
با افراد دیگری در ادامه صحبت کردیم که در ادامه حتماً گفتههای آن دوستان را انتشار خواهیم داد.