چخوف اعتقاد داشت تنها انعکاس حقایق زندگی بشر میتواند نام هنر به خود بگیرد. چه میتوان گفت وقتی که رئالیسم را تنها سبک قابل قبول در هنر میدانست. اما با تمام مخالفتها هنر انتزاعی شکل گرفت، تخیل آزاد شد و حرفهای ناگفته زیادی به تصویر کشیده شد. حالا این هنر پا گرفته در ایران از مرزها میگذرد و در جهان در کنار برترینها به نمایش گذاشته میشود. هنرمندان این سبک ذهن مخاطب را به چالش میکشند و لحظهای تأمل را چاشنی لذت میکنند. از جمله پیشکسوتان هنر مدرن نقاشی کوروش شیشهگران است که سالهاست از سبک خطوط تجریدی پیروی میکند. احساس او آن قدر در این هنر غرق شده که روزی عمران صلاحی دربارهاش میگوید: «نقاشیهای کوروش شیشهگران شعر است. یک نوع تخیل که شعر را پرواز میدهد». حال او میگوید که خط خطیهایش همه زندگیاش هستند. این خط خطیها خود زندگی هستند. با او درباره سبک نقاشیهایش و جایگاه هنر مدرن ایران در جهان به گفت و گو نشستیم.
هنرنیوز: شما از اوايل دهه 50 به هنرمردمي و اجتماعي روی آوردید؛ اما از اواخر دهه 60 به بعد شاهد پرداختن شما به تكنيك خطهاي تجريدي هستيم. دلیل این تغییر سبک چیست؟
اتفاقات، بحثها و گفتوگوها و حتی جغرافیایی که ما در آن زندگی میکنیم دخیل در این امر است. تمام اتفاقاتی که در اطراف ما و در دنیا برای ما میافتد باعث تغییر در سبک و شیوه و تغییر در خود ما است. من این خطوط را طراحی نکردم و نمیتوانم بگویم این را ختراع کردم بلکه این اتفاق و تغییر بی آنکه بفهمم در من رخ داد. البته مبدا اين خطهاي تجريدي به خيلي پيشتر بر ميگردد يعني از سالهاي 52-51 كه اولين نمايشگاه فرديام برگزار شد؛ در واقع همواره اين تكنيك در كارهاي من خودنمايي ميكرده است حتي در طراحيهاي گرافيكي من از پوسترهايم گرفته تا حتي در طراحي آرم؛ با اين حال اواخر دهه 60 و اوايل دهه 70 به شكل اختصاصيتري به اين هنر پرداختم.
این خطوط نوعی بیان حال من است که نشات گرفته از دنیای بیرون است. یعنی از زندگی درونی خودم و دنیای بیرونی که شامل کشور خودم و کشورهای دیگر میشود. کجای دنیا آرامش است؟ نا آرامی در تمام لحظههای زندگی ما است و این ناآرامیها - منظور جنبه منفیاش نیست که جنبه های مثبتش هم مد نظر است - را به شکل خطوط پیچ در پیچ و خمیده به تصویر میکشم. بهطور کلی من خیلی زندگی را ناآرام میبینم. این خطوط پیچیدگی دارد، گاهی اوقات خروش دارد و گاهی آرام است که تماما نشات گرفته از درون خود من است.
هنرنیوز: ریشه این خطوط از کجاست؟ شما سراغ این سبک رفتید یا این سبک سراغ شما آمده است؟
ریشهاش بر میگردد به کودکی، از کودکی نه اینکه خودم بخواهم، یک چیزی در درون من میگفت این کار را بکن. گر چه من نقاشی را به عنوان حرفه خودم انتخاب کردم اما این خطها در تمام کارها و لایه های زندگی من است، نه تنها در نقاشی که در مجسمه سازی، معماری و... این خطوط دیده میشود. جالب است بدانید خیلی اوقات خود هنرمند بیشتر از دیگران به کارهای خودش فکر میکند. من هم همینطور هستم. سالها فکر کردم که چرا این خطوط مرا راضی میکند و خوشحالیم بسته به این است که در همین سبک و با همین خطوط کار زیبایی خلق کنم و این کار زیبا برای من خلق فضایی است که نه تنها ایران که کل جهان را تداعی کند. فضایی که هم بیانگر فرهنگ خودمان و ردپای ایران در آن دیده شود و هم با هنر جهان هماهنگی داشته باشد. برای همین است که در کشورهای دیگر کارهایم را به نمایش میگذارم با استقبال رو به رو میشود چون این خطوط بسته به یک محیط جغرافیایی خاص نیست. این خطوط معنایی میرساند که کل جهان با هر فرهنگ و زبانی آن را متوجه میشوند.
هنرنیوز: در روان شناسی هم خطوط علامت و نشانههای خاصی دارند. استفاده از هرنوع خط نشان دهنده حالت خاص از روحیه و شخصیت است.
من خود اعتقاد ندارم اما نمیتوان گفت در این نظریه واقعیت جایی ندارد. چون وقتی من همیشه از یک خطوط خاص پیچیده و نا هموار در نقاشیام استفاده میکنم این حاکی از نوع نگرش من است که از محیط اطرافم گرفته شده. چیزی که مسلم است این خطوط نمایانگر درون من نسبت به محیط بیرون من است.
هنرنیوز: یعنی هنوز هم در آثارتان به دنبال رساندن مفاهیم اجتماعی هستید، مانند پوسترها و هنر پستی که در دهه 50 تا 60 استفاده میکردید؟
پوسترها که مدت زیادی است کنار گذاشتهام. یعنی در حدود 30 سال. نمیخواهم و نمیشود بگویم مانند آنها ولی در عین حال هم میبینم که هیچ آرامشی به آن شکلی که من میخواهم در کارهایم نمیتوانم پیدا کنم. چون بیشتر حرکت است که من را خوشحال میکند. حرکتی که در این محیط و جامعه است حالا چه بد یا خوب. آن چه در کارهای من پیدا است انعکاس محیط بیرون است، انعکاس مستقیم جامعه. پس بیشک اجتماع در نقاشیهایم رنگ پررنگی دارد اما نه به پررنگی آن سالها.
هنرنیوز: در آثار دیگر هنرمندان هم این نگرانی و دغدغه دیده میشود یا احساس میکنید از جنس دغدغههای شما نیستند؟
نمیشود گفت که دیده نمیشود اما من به این شکل که در کارهایم میبینم و انعکاس میدهم پیدا نکردم. حتی در دورههای کلاسیک و رنسانس هم بودند نقاشانی که نسبت به جامعه شان نگران بودند و آنها را در آثارشان منعکس میکردند اما به این شکل که امروزه دیده میشود، نیست و از لحاظ شدتش فرق میکند. حسکردن مفاهیم اجتماعی در آثار من هم بهخاطر وجود و علاقهام به حرکت است. حرکت قلم، حرکت دست، حرکت ذهن...که حکایت دارد از حرکتی که من در جامعه، در دنیا میبینم و اینها روی من اثر دارد و در نقاشیهایم منعکس میشود.
هنرنیوز: صحبت از هنر در دنیا کردید، آیا هنر ایرانی توانسته با هنر جهان رقابت کند یا هنوز خیلی فاصله داریم تا به ایده آلهایمان برسیم؟ آثار ایرانی میتواند با آثار خارجی برابری و رقابت کند؟
بله، الان رسیدیم. هنر ما از نظر معنوی و چه از نظر کیفی به آن سطح رسیده است. در گذشته درها به روی ما بسته بود و هنر ما به چشم جهانیان نمیرسید و در دنیا دیده نمیشد. ولی در حدود چهار پنج سال است که آثار ما اجازه خروج پیدا کرده و در همین مدت کم توانستیم جایگاهمان را در هنر دنیا پیدا کنیم. قبلا این طور نبود و خیلی از هنرمندان آثار بسیار خوبی خلق میکردند و در همین چهارچوب ایران به نمایش گذاشته میشد. امروزه بسیاری از هنرمندان از جمله خود من را از کشورهای مختلف دعوت میکنند تا آثارشان را در آن کشور به نمایش بگذارند و جالب است که خوب هم به فروش میرود و این نشان از این موضوع دارد که هنر ایران در دنیا شناخته شده و جای خود را پیدا کرده و به همین علت به هنر ایران اعتماد میکنند و آثار ما را با قیمت بالایی خریداری میکنند. چه فرانسویها، آمریکاییها، انگلیس یا سوئیس و هر کشوری که صاحب صنعت و هنر است هنر ما را ستایش میکند و این باعث افتخار هنرمندان ما است که این همه رنج کشیدند و صبر کردند تا بالاخره توانستند در میان کشورهای صاحب هنردنیا حرفی برای گفتن داشته باشند.
هنرنیوز: در ایران هم این آثار خوب فروش میروند؟ همان گونه که در دنیا فروش میرود ؟
نه، در ایران آن طور که باید فروش شکل حرفهای ندارد در حالی که سطح هنر ما و هنرمندان ایران به این حد رسیده که در دنیا خواستار آن هستند. ما نتوانستیم این هنر بارور شده را حمایت کنیم. این روزها هنرمندان درک میکنند که در چه زمانی دارند زندگی میکنند واین خیلی مهم است. به طور مثال من ایرانی هستم و به آن افتخار میکنم اما در عین حال هنرم جهانی است و دنیا قدر این هنر را میداند. مثلاً موسسه آرت پرایس که هر سال یک برنامهای میگذارد و هنرمندانی را که کالایشان هم ارزش دارد و هم پرفروشترین بوده را معرفی میکند که سال گذشته تابلوهای من پرفروش ترین اعلام شد و با بالاترین قیمت فروخته شد.
هنرنیوز: یکسری حراجیهای معروف هستند مثل کریستی دبی و حراجیهای سوئیس که هنرمندانی از جمله شما، آثار خود را برای فروش و نمایش در آنجا عرضه میکنند. مخالفان و موافقان این امر هم دلایل خود را دارند. آیا شرکت در این حراجیها واقعا به نفع هنر و هنرمند ایرانی است؟
من به شخصه معتقدم به نفع هنر ما است، چون خارجشدن و معرفی هنر ما به دنیا از یک جهت مدیون همین حراجیها بود. از همین طریق دنیا فهمید که هنرمندان ایرانی چه قابلیتهایی دارند . جالبتر این است که با وجود بدبودن وضعیت اقتصادی دنیا هنر ایران خوب به فروش میرود و خوب هم استقبال میشود. به نظر من همه هنرمندان نامی و صاحب سبک باید در این حراجیها شرکت کنند. نکته مهم تر اینکه در نمایشگاههایی که در ایران برپا میشود هیچ تضمینی برای فروش نیست و هنرمند هم به پشتوانه همسن فروش آثارش است که میتواند پیشرفت کند و زمین نخورد مگر اینگه از لحاظ مالی تامین باشد.
هنرنیوز: شاید یکی از دلایل این امر بالا بودن و متغیر بودن قیمت آثاربرخی از هنرمندان است. به نظر شما قیمت یک اثر با اصالت اثر ربط دراد؟
حتما یک کاری که در خارج از کشور به فروش میرود اصیلتر و هنرمندانه تر و خلاقانه تر است. چون به هنرمندی که هنرش اصیل و خلاق است بیشتر اهمیت میدهند تا اینکه هنرت تقلید از اثر یک هنرمند دیگر باشد یا کاری باشد که یک هنرمند 50سال پیش آن را انجام داده است. کاری که در آن خلاقیت به چشم بخورد و از احساس تصویرگرش نشات گرفته باشد ارزش بالایی دارد و خوب با قیمت بالاتری هم به فروش میرود. اما این قیمتگذاری در داخل ایران سلیقهای است و هر هنرمندی با توجه به نیاز و سلیقه خود و برداشتی که خودش از اثرش دارد قیمت گذاری میکند. گاهی دیده میشود قیمت یک اثر خلاقانه و زیبا از یک اثر معمولی بسیار پایین تر است و یا یک نقاش آثارش را با قیمت های بیش از انتظار به فروش میگذارد.
هنرنیوز: یک اثر باید برای خالقش جذابیت داشته باشد یا برای مخاطب؟ کدام مهم تر است؟
صحبت درباه این موضوع بسیار سخت است چون نقاشی را باید نقاشی کرد نه صحبت کرد. به نظر من اول از همه برای هنرمند باید جذابیت داشته باشد. هنرمند بايد با آگاهی و دانش کاری را انجام دهد و اگر این کارش با شناخت محیط، هنر، هوشیاری و استعداد همراه باشد مسلما این اثر برای مخاطب هم جذابیت دارد و اگر این هنر بدون تقلید و بدون الهام از اثری دیگری باشد جایگاه خود را پیدا میکند. البته در چند سال اخیر در حوزه هنر مدرن تغییراتی پیش آمده و مردم به هنر مدرن علاقهمند شدهاند و این جای خوشحالی است. وقتی به این هنر روی میآورند و در این سبک کارهای خوبی هم خلق میکنند و به نمایش میگذارند مردم هم اینها را میبینند و علاقهمند میشوند. یک هنرمند وقتی کارش را میبیند که مورد استقبال واقع میشود زنده میشود. اما در مورد هنر مدرن همه مخاطبهالذت نمیبرند چون باید مطالعهای در پس زمینهاش باشد. بدون مطالعه این سبک نمیتوان از آن لذت برد وآن را درک کرد. بسیاری از مخطبان به نمایشگاه من میآیند و میگویند استاد ما هنر شما را درک نمیکنیم؛ اما از دیدن تابلوی شما لذت میبریم خوب این میشود یک زمینه ای برای اینکه برود و در این زمینه مطالعه کند. یک جمله معروف وجود دارد که 50 درصد آثار هنرمندان را مخاطبان خلق میکنند. یک هنرمند ماهها راجع به اثرش فکر میکند و ماههاوقت صرف میکند و یک مخاطب با دیدن و درک آن، اثر را خلق میکند.
درباره کوروش شیشهگران:
کوروش شیشه گران در سال 1324 در شهر قزوین متولد شد. او نقاش، گرافیست و معمار داخلی، فارغ التحصیل هنرستان هنرهای زیبای تهران و دانشکده هنرهای تزئینی (دانشگاه هنر) در رشته معماری داخلی است. از رهگذر بیش از ۳۰ سال فعالیت هنری، بیش از ۱۲ نمایشگاه انفرادی و ۸۰ نمایشگاه گروهی برپا کرده و در بیینال های داخلی و خارجی بسیاری شرکت کرده است. او سه سال پیش آخرین نمایشگاه خود را با موضوع "خودنگاره ها" در گالری خاک برپا کرد. مهمترین ویژگی نقاشیهای کوروش شیشهگران بهکار بردن خط های انتزاعی رنگ روغن و چرخش و پیچش آنهاست. گفته میشود کوروش شیشهگران هنرمندی است که نقاشیهایش را تکثیر میکرد تا هنری همگانی ارائه کند. وی برای برپایی نمایشگاه های انفرادی به چهار کشور دنیا دعوت شده است. همچنین از سوی گالریها و اشخاصی در نیویورک، کانادا، انگلستان و دوبی دعوت شده تا کارهای تازه خود را در این کشورها به نمایش بگذارد. کوروش شیشهگران در طول فعالیت هنری خود، در حالی که شیوه مشخصی را در هنر نقاشی دنبال کرده، مراحل مختلف و متفاوتی نیز در روند کارهای خود داشته است که به اختصار به آنها اشاره میشود:
کارهای تکثیری: در این دوره نقاش کارهایش را به شکل خاصی تکثیر میکند و معتقد است برای هر چه بیشتر آشنا شدن مردم، تابلوی نقاشی باید در معرض دید همگان و مکانهای عمومی قرار گیرد. به دنبال همین فکر، 42 اثرش را در اختیار مردم و مکانهای عمومی نصب میکند. (سال 52 و 53 از طریق گالری مس)
اجرایی از کار نقاشان بزرگ:در این سری از کارها شیشهگران کار چند نقاش مشهور جهان را با شیوه و تکنیک خودش اجراء و تکثیر میکند و در معرض دید عموم میگذارند. (سال 55 درگالری ایران و مس بهطور همزمان و نمایشگاه بینالمللی سوئیس)
هنر + هنر: در این سری از کارها نقاش معتقد است آنچه که در طبیعت و زندگی موجود است خود نیز هنر است ـ هنری زنده و پویا و مدام در حال تغییرـ هنری مرکب از جمع هنرها ـ مثل نقاشی، مجسمه، شعر، تئاتر، سینما و غیره ... بدنبال همین فکر یکی از خیابانهای تهران را به وسیلهی پوستر، یک اثر هنری مرکب را معرفی میکند و از مردم دعوت به عمل میآورد که از این دیدگاه خاص سراسر خیابان را ببینند. (در این زمینه ، یک سری کار نیز در نمایشگاه جهانی 1977 آمریکا ارائه شد)
هنر پستی: در این مرحله هنرمند پست را ابزار کار و ارتباط خود با مردم قرار میدهد، و کارهایی را از طریق پست برای افراد و سازمانهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی مختلف کشور و بسیاری از کشورهای دیگر پست میکند.
هنر برای تولید: در این سری از کارها، طرحهایش را در خدمت تولید به کار میگیرد. کارهائی به صورت مجسمههای قابل استفاده و اشیائی از قبیل چراغ، کتابخانه، میز، صندلی، کمد و غیره اجراء کرده که در معرض دید عموم قرار میگیرد. ( سال 56 – 57 در کلاس آزاد هنرهای تجسمی)
پوسترهای اجتماعی: در این دوره هنرمند از سال 55 با حذف سفارش دهنده کارهای گرافیکی، بدون واسطه فکر و طرحهایش را به وسیله پوستر در خدمت مسائل اجتماعی و سیاسی به کار میگیرد. چند سال بر دیوارهای شهر تهران و بعضی از شهرهای دیگر در سطحی گسترده از این پوسترها نصب میشود. هنچنین از این کارها نمایشگاههای متعددی در داخلی و خارج از کشور برپا میگردد.
کوروش شیشه گران از سال 52 – 51 روش خاصی را در نقاشی دنبال کرده که در حقیقت شیوه اصلی او در نقاشی است. آخرین کارهای در این زمینه را شهریور 68 در گالری کلاسیک و در سالهای 71 و 76 در گالری گلستان به صورت نمایشگاههای فردی، و همچنین در انواع نمایشگاههای جمعی به نمایش گذاشته است.
گفتگو : زینا اسماعیلی مقدم