اسرافیلی در گفتگو با خبرنگار گروه کتاب و ادبیات هنرنیوز در خصوص سالروز آزادسازی خرمشهر و انعکاس آن در ادب فارسی گفت: فتح یا آزادی خرمشهر سرفصل بزرگ هشت سال دفاع مقدس است و بالاترین فراز آن دوره محسوب می شود زیراکه در آن زمان صدام تبلیغات کرده بود «هرکس خرمشهر را از من بگیرد کلید بصره را هم به او می دهم» لذا آزادی خرمشر مهمترین اتفاق هشت سال دفاع مقدس محسوب می شود و اهمیت زیادی دارد.
وی با بیان این مطلب افزود: هشت سال دفاع مقدس و جنگ تحمیلی در شعر و ادبیات ما انعکاس بسیار خوبی داشته است و اصولا شعر وظیفه خود را در عرصه دفاع مقدس بیشتر از سایر هنرها به انجام رسانده است اما الان روزگاری است که خود شعر به تنهایی توانایی عرضه پیروزی ها و آرمان ها را کمتر به عهده دارد و باید سایر فعالیت های فرهنگی در کنارش باشند.
این شاعر دفاع مقدس با تاکید بر اینکه در ایام آزادی خرمشهر هم هنرها با هم تعمالی داشتند تا این پیروزی شکوهمند به تجلی در آید اظهار داشت: آن زمان در مسجد معروف خرمشهر ناصر پلنگی با توانایی خود نقوش زیبایی را بر دیوارهای مسجد و شبستان کشیده بود، طح حای زیبایی که پر از الهام از شهادت و ایثارگری بود لذا باید هنرها در کنار هم باشند تا پیام های ارزشی را با سهولت بیشتری به دیگران و نسل های بعدی منتقل کنند.
اسرافیلی تصریح کرد: پیوندهنرها این قابلیت را دارد تا به ماندگاری ارزش ها و فرازهای دفاع مقدس کمک کند در کنار این موضوع مسئولین فرهنگی باید بتوانند شاخصه های هنری را در قالب نمایشگاه ها و کتاب ها، فیلم و مستند عرضه کنند و از طریق جهانی نمودن این مضامین آۀن را به گوش ها و جان هایی که شیفته این حماسه ها هستند برسانند.
وی با تاکید بر هماهنگی بین هنرها و هنرمندان گفت: باید این هماهنگی انجام گیرد تا آثار قلمی، شعر و داستان و خاطره به زبان های مختلف ترجمه شود و در اختیار کشورهای دیگر قرار گیرد و گسترش یابد.
اسرافیلی با اشاره به جهانی شدن این مضامین خاطرنشان ساخت: در خارج از ایران این مباحث قابلیت گسترش دارد، همچنان که مجموعه شعر مولانا در آمریکا پرفروش می شود یعنی که با اینکه عقاید
” شعر در همه برهه ها وظیفه خود را خوب انجام داده است و فتح خرمشهر همواره در شعر دفاع مقدس جایگاه ویژه ای داشته است و با تمام توانای خود به این موضوع پرداخته است “
لاییک بر مردم آن کشور سلطه دارد اما بچون تفکر و اندیشه برایشان ارزش دارد به باورها و ارزش های سایر ملل فکر می کنند اذا خوبست این مضامین متعالی را در سایر کشورها نشر بدهیم تا مخاطبین خود را بیابد.
وی در خاتمه نقش ارزشی شعر را ممتاز خواند و گفت: شعر در همه برهه ها وظیفه خود را خوب انجام داده است و فتح خرمشهر همواره در شعر دفاع مقدس جایگاه ویژه ای داشته است و با تمام توانای خود به این موضوع پرداخته است.
سروده زیبای حسین اسرافیلی را که گفتگو با شهدای گلگون کفن دفاع مقدس است در زیر می خوانید:
«خلوتی با شهدا»
با شما حرف ميزنم که شما
التهاب بهانههاي منيد
عطرتان در مشام جان من است
باز هم روي شانههاي منيد
با شمايم، شما که در هر گام
دشتها را ستاره کاشتهايد
زير باران تيغ و دشنه و تير
حرمت عشق پاس داشتهايد
با شمايم که خوب ميدانيد
تشنهام، تشنه فرات شما
با شما حرف ميزنم که پر است
لحظههايم ز خاطرات شما
دفتر شعر من به ياد شما
با لب لالهها ورق خورده است
پاي هر حجله خون گريسته است
نعشها را به دوش خود برده است
چون شما در پگاه بيداري
بستهام عهد با قيام شما
باز باران تيغ اگر بارد
بر نميگردم از امام شما
در سحر گاههاي پيروزي
بانگ تکبيرتان سرودم بود
در چکاچاک عرصههاي نبرد
برق شمشيرتان سرودم بود
در پي نالههاي خونين بار
من هم از خون دل وضو کردم
در تکاپوي نخلهاي رشيد
خاک را مشت، مشت بو کردم
در شب وحشيان خون آشام
شانه بر شانه شما بودم
در بلنداي حنجر فرياد
شعر مردانه شما بودم
آخرين خاکريز دشمن را
با شما بيرق ظفر زدهام
در هواي عروج سرخ شما
حسرتآلود بال و پر زدهام
با طپشهاي خون حلق شما
شعر من بيامان رجز خوانده است
شعر من در کنار نعش شما
زير خورشيد بيکفن مانده است
در شب آخرين وداع شما
غرق راز و نيازتان بودم
در مناجات شور و مستيتان
شاهد سوز و سازتان بودم
آن شبي کز جنون عاطفهها
خانههاي شما به غارت رفت
شعر من همچو کودکان يتيم
همره شهرها به غارت رفت
شعر من با شما در اين پيکار
جبهه را خط به خط قدم زده است
گاه در جبهه، گاه در محراب
گاه در کربلا علم زده است
شعر من در کنار خشم شما
شعر مردان استقامت بود
در ستيز هميشه پيکار
با شهيدان راست قامت بود
سالها پا به پاي رزم شما
شعر من همچو مرد جنگيده است
در هياهوي آتش و باروت
مرگ را همنشين جان ديده است
سالها در ميان خون و خطر
دفتر شعر من نياسوده است
در کنار شما غزل خوانده است
سايه در سايه شما بوده است
گاه در کوچهها غريبانه
زخم تير منافقين خورده است
باز هم راست چون سهند بلند
ايستاده است او، نيفسرده است
روح من چون کبوتران حرم
بال و پر ميزند براي شما
مرهم زخمهاي خورشيد است
بوسه بر خاک کربلاي شما
اينکاي عاشقان دشت جنون
ماندهام سوزناک داغ شما
بعد از اين تا که راه گم نکنم
چشم من مانده بر چراغ شما