آدری هیپبورن ۴ می ۱۹۲۹ در بلژیک متولد شد. مادرش هلندی و پدرش انگلیسی-اطریشی بود. والدینش هر دو از خانواده هایی سطح بالا بودند. پس از آن که والدینش از هم طلاق گرفتند، آدری همراه مادر خود به لندن رفت و در یک مدرسه خصوصی ثبت نام کرد. مادرش به هلند برگشت و هنگامی که ارتش هیتلر «آرنهمِ» هلند را تسخیر کرد، او در این شهر کنار مادرش بود. او در دوران اشغال روزهای سختی را گذراند و از افسردگی و سوء تغذیه رنج می برد. خودش اعتراف کرده که روزهای سخت جنگ جهانی دوم گل لاله می خورده و در پختن نان از چمن هم استفاده کرده است. او برای جمع آوری کمکهای مالی جهت فعالیتهای ضد نازی به باله می پرداخت و گاه به عنوان پیک کار می کرد.
بعد از آزادی هلند از اشغال به یک مدرسه باله رفت و بورس تحصیلی گرفت و کمی بعد به عنوان یک مدل کار خود را شروع کرد. چهره خوشایندی داشت و همین موجب شد پایش به دنیای فیلم باز شود. سال ۱۹۴۸ برای بازی برای نقشی کوتاه در فیلم سینمایی «هلندی در هفت جلسه» تست داد و پذیرفته شد و این دروازه ای شد به سینما. در همان سال در دو نمایش موزیکال «کفشهای پاشنه بلند» و «سس تارتار» روی صحنه رفت.
سال ۱۹۵۳ در «تعطیلات رمی» مقابل «گریگوری پک» به کارگردانی «ویلیام وایلر» بازی کرد. این فیلم یک موفقیت فوق العاده برای او بود و توانست یک جایزه اسکار برای او به ارمغان بیاورد. محبوبیت او بعد از این فیلم افزایش یافت و زیبایی و هاله ای از معصومیت بر طرفدارنش افزود و پیشنهادهای بازی در فیلمهای زیادی را سوی او روانه ساخت. عملکرد هیپورن در تعطیلات رمی بعدها در «چهره بامزه(۱۹۵۷)» تکرار شد.
در سال ۱۹۵۴ در کنار همفری بوگارت و ویلیام هولدن در کمدی رمانتیک «سابرینا» ساخته «بیلی وایلدر» بازی کرد و نامزد اسکار شد. بازی در «عشق در بعد از ظهر(۱۹۵۷)» نقدهای مثبتی را برای او به همراه داشت و با بازی در «داستان راهبه(۱۹۵۹)» بار دیگر نامزد دریافت جایزه اسکار شد. در «جنگ و صلح(۱۹۵۶)» مقابل «مِل فرر» بازی کرد و همین فیلم موجب ازدواج این دو با هم شد. فرر پیش از این در چهره بامزه و داستان راهبه با هیپبورن همبازی شده بود. هیپبورن پس از بازی در «خانه های سبز» و«نابخشوده» به فیلم «صبحانه در تیفانی(۱۹۶۱)» رسید. فیلمی به کارگردانی «بلیک ادواردز» که برای بار چهارمین بار نامزد اسکار را برای هیپبورن به ارمغان آورد. البته «ترومن کاپوتی» نویسنده کتابی که فیلم با اقتباس از آن ساخته شد ادعا کرد که هیپبورن خیلی بد این نقش را بازی کرده و به نظرش «مرلین مونرو» باید در این فیلم بازی می کرد.
یکی از درخشان ترین نقشهای هیپبورن با بازی در فیلم «بانوی زیبای من» رغم خورد. این فیلم با فضای رنگین، لحن شاد و آهنگهای زیبایش یکی از بهترین موزیکالهای تاریخ سینما محسوب می شود. او در اواخر ۶۰ سالگی از فرر جدا شد و درست زمانی که در اوج بود تصمیم به بازنشستگی گرفت و بعد از آن به ندرت در فیلمی ظاهر شود. یکی از فیلمهای این دوران «رابین و ماریان(۱۹۷۶)» است که او را روبروی «شون کانری» قرار می دهد.
هیپبورن در سال ۱۹۸۸ سفیر یونیسف می شود و به یاری کودکان در آفریقا و آمریکای لاتین می شتابد، موقعیتی که تا سال ۱۹۹۳ آن را حفظ می کند. آدری هیپبورن یکی از ۹ نفری است که توانسته جایزه اسکار و جوایز تونی، امی و گرمی را به دست آورد. آخرین فیلم این بازیگر «همیشه(۱۹۸۹)» نام دارد، درامی عاشقانه به کارگردانی استیون اسپیلبرگ. این بازیگر بزرگ و محبوب بالاخره ۲۰ ژانویه ۱۹۹۳ بر اثر سرطان روده در سوئیس درگذشت و شمایلی از خود در سینمای جهان به جای گذاشت که تکرار نشدنی به نظر می رسد.