اسیردر ساختار و فرم روایی خود
نگاهی به فیلم «هیچ کجا هیچ کس»؛
اسیردر ساختار و فرم روایی خود
فیلم سینمایی «هیچ کجا هیچ کس» با روایت پیچ درپیچ خود در بیان موضوع و داستان خود نوعی شلختگی در ساختار و فرم خود پیدا کرده برای مخاطب امروز سینمای ایران تبدیل به اثری سردرگم و گیچ کننده شده و با وجود بازیگر درجه یک خود نمی‌تواند در جذب مخاطب موفق باشد.
 
تاريخ : شنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۳۸

فیلم سینمایی «هیچ کجا هیچ کس» پس از سه سال سومین فیلم بلند سینمایی «ابراهیم شیبانی» بعد از ساخت فیلم‌هایی چون: «زهرعسل» و «صحنه جرم، ورود ممنوع» است. که در بخش مسابقه سی ویکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر امسال به اکران درآمد. این فیلم که داستان آن درباره زندگی چهار جوان امروزی و معضلات اجتماعی است جوان اول دختری به نام «یلدا» است که به دلیل مخالفت مستبدانه پدراش با ازدواج او با فرد مورد علاقه‌اش و در نتیجه عصیان دختر برعلیه پدراش و ازدواج با پسر مورد علاقه‌اش به صورت مخفیانه و فرار دختر از خانه را به قصد رسیدن به خوشبختی نشان می‌دهد. نفر دوم جوانی بیکار به نام «داوود» است که عاشق یلدا است. چوان سوم پرس به نام «مهران» است که در دام عشق دختری گفتار می‌شود و نفرچهارم دختری به نام «مرجان» است که عاشق خود را برای پول‌‌ رها می‌کندو پسر در فراغ عشق از دست داده‌اش به مواد مخدر روی می‌آورد. یک روز مهران و داوود و یلدا به قصد رسیدن به خوشبختب و پولدار شدن نقشه سرقتی را می‌کشند تا به قول معروف بتوانند به خوشبختی برسند. هر چند در پایان، فیلم فیلمنامه نویس و کارگردان اثر ‌‌نهایت تلاش خود را به کار می‌گیرند تا به صورت غیر مستقیم به اشتباهات دختربرای فرار و پناه بردن برای رسیدن به خوشبختب در اجتماع بی‌رحم را به تصویر بکشد، اما به نظر می‌رسد که کارگردان فیلم مقهور دذ فرم و ساختار فیلم خود می‌شود و نمی‌تواند اثری به نمایش بگذارد که بتواند در تقابل با مخاطب عام سینمای ایران موفق باشد.
فیلمنامه این فیلم را «احمد رفیع‌زاده» نوشته و «حسن کلامی» تهیه‌کنندگی آن را برعهده دارد و بازیگرانی چون رضا کیانیان، محمدرضا فروتن، مهناز افشار، صابر ابر، بهاره کیان افشار و بابک کریمی در این فیلم ایفای نقش می‌پردازند و فیلم به دلیل انتخاب اشتباه سبک و شیوه‎ روایی خود، بیش از آنکه در تلاش برای برقراری ارتباط با مخاطب و روایت مضمون اجتماعی خود باشد و استانداردهای سینمایی خود را به لحاط ساختار و مسائل فنی و غیره رعایت کند با پناه بردن به یک فرم روایی خاص یعنی روایت‌های تو درتو و پیچ درپیچ خود در بیان موضوع و داستان خود نوعی شلختگی در ساختار و فرم خود پیدا کرده برای مخاطب امروز سینمای ایران تبدیل به اثری سردرگم و گیچ کننده می‌شود و نمی‌تواند با وجود این همه سوپر استار و بازیگر درجه سینمای ایران موفق شود. در واقع شیبانی در استفاده از این فرم روایت راه به جایی نمی‌‎برد، تلاش او برای استفاده از این همه ستاره که در فیلم کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند نیز راه به جایی نمی‌برد و بیراهه می‌رود.
نکته جالب فیلم اینکه بازیگران مطرحی همچون محمد رضا فروتن، مهناز افشار، رضا کیانیان و... در حد و اندازه ‎های مورد انتظار بازیگری در این فیلم ظاهر نمی‌شوند و بازی‌های آن‌ها بیشتر تحت تاثیر فرم وساختار فیلم است تا روایت مضمونی فیلم، بنابراین می‌توان گفت که تا حدودی انتخاب غلط کارگردان جوان این فیلم در روایت فیلم خود باعث شده که ظرفیت‎های بازیگری این بازیگران در فیلم به نحو درستی اجازه و امکان بروز پیدا کردن نداشته باشد. هرچند ابراهیم شیبانی در مقام کارگردان تلاش کرده که با ارائه فرم غیر خطی در این فیلم، ذهن و تصور مخاطب را از داستان ساده فیلم‌اش دور کرده ومخاطب را با چالشی تازه در روایت خود از زندگی جوانان امروز در تقابل با مشکلاتشان به نمایش بگذارد اما در این راه به هیچ عنوان موفق نشده ونمی تواند به دور از اغراق داستان فیلم را برای مخاطب به طبان تصویر وکلام بیان کند.
داستان فیلم بسیار ساده است و معلوم نیست چرا شیبانی این داستان را دوست داشته مانند لقمه‌ای نان پیچانده وبعداز کلی دردسر به خورد مخاطب دهد و برای گره افکنی‌هایی که صورت گرفته به سمت اتفاقاتی برود که برای مخاطب باهوش امروز سینمای ایران غیر قابل باور باشد. پس بیراه نیست که به جرات بگوییم فیلم با عدم انتخاب درست سوژه و داستان خود و غیر قابل باور بودن شخصیت‌های مختلف خود چون پدریلدا، مادر مهران و بازی‌های سردستی و معمولی بازیگران شناخته شده خود، تنها راه نجات خود را در فرم و اسپانسر‌اش با تمام قاب‌های بسته از ساختمان و برند‌اش می‌دانسته است. شاید اگر کارگردان جوان این فیلم برای نشان دادن قدرت کارگردانی و همچنین ساختار و فرم اثراش از بایگران غیر جرفه‌ای و غیر چهره برای فیلم خود استفاده می‌کرد، می‌توانست بهتراز این‌ها فیلم‌اش را برای مخاطب تعریف کند ومخاطب سخت گیر سینما هم بدون هیچ گونه پیش داوری در خصوصص بازیگران فیلم فقط به فیلم ساختار آن توجه می‌کرد. اما این اتفاق به دلیلی چون ترس و عدم استقبال مخاطبان و سینماداران از اکران عمومی فیلم و همچنین برجسته کردن اسپانسر فیلم صورت گرفته است. بنابراین می‌توان گفت این فیلم شاید در اکران عمومی خود به دلایل مختلفی چون نبود یک داستان سرراست و درست برای درگیر کردن مخاطب و همچنین استفاده نادرست از بازیگران مختلف خود در نقش‌های کوتاه مشکل پیدا کند.

کد خبر: 55247
Share/Save/Bookmark