عرب‌ها دایه عزیزتر از مادر شده‌اند!
لطفاً مسئولان کمی به این حقیقت فکر کنند؛
عرب‌ها دایه عزیزتر از مادر شده‌اند!
علاقه یکباره عرب ها به فرهنگ ایرانی ماجرای تازهای نیست اما کم کم این علاقه قدر شناسانه هویت فرهنگی ایران را به تاراج می‌برد.
 
تاريخ : دوشنبه ۱۹ فروردين ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۱۲

مدتی‌ست که تابلوهای هنرمندان ایرانی را در میان آثار هنری حراجی‌های عربی می‌توان دید. به نظر می‌رسد آمار نمایشگاه هایی که هنرمندان ایرانی به ویژه خوشنویسان در کشورهای عربی زبان حوزه خلیج فارس ترتیب می‌دهند؛ از شمار نمایشگاه‌های خوشنویسی‌شان در ایران بسیار بیشتر است. برخی از آنان مدت‌هاست که حتی در ایران هم نمایشگاه نمی‌گذارند و تنها آثارشان را در کشورهایی چون امارات متحده عربی و کویت به نمایش می‌گذارند. چند سالی هم هست که بسیاری از اساتید بنام ایرانی در کشورهای عربی به تدریس خوشنویسی می‌پردازند و به ظاهر هم از میزان ارزش گذاری بر کار و تدریسشان رضایت کامل دارند. از سوی دیگر به نظر می‌رسد؛ کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، سرمایه بی پایانی را برای حمایت از هنرمندان ایرانی کنار گذاشته‌اند. 
 
از سوی دیگر هنرمندان ایرانی هم وقتی می‌بینند آثارشان در کشورهای عربی بازار گرم‌تری دارد؛ دلیلی نمی‌بینند که خود را درگیر جریان های مسموم داخلی کنند و در لابه لای کشمکش های همیشگی میان خوشنویسان، به دنبال راه تنفس بگردند. به طبع چنین شرایطی آنقدر آرمانی و حتی رویایی هست که به سرعت هنرمندان خوشنویس و حتی تذهیب‌کار و مینیاتوریست را به سوی کشورهای حاشیه خلیج فارس بکشاند.

اما پس این همه توجه چیست؟ کشورهایی که تا چهارده قرن گذشته امی به حساب می‌آمدند و در روایات اسلامی تعداد افراد باسوادشان از هفت نفر تجاوز نمی‌کرد؛ چگونه به این جا رسیده اند که خانه‌شان گهواره هنر ایران شده و بیش از خودمان به هنرمان عشق می‌ورزند. 

شاید اگر این مثل قدیمی را که؛ «سلام گرگ بی طمع نیست» یاد آوریم و به این حقیقت که ما نفعی برای آن‌ها داریم که حاظرند آثارمان را گران بخرند و هنرمندانمان را جلب کنند؛ بیشتر فکر کنیم؛ در میابیم که ماجرا آنقدر هم ساده نیست. شاید تا چند سال آینده هم تعدادی از خوشنویسان و نگارگران برای کسب شرایط مالی و اجتماعی به کشورهای عربی محاجرت کنند و آنوقت است که متوجه می‌شویم چه کلاه گشادی سرمان رفته.

شاید این دایه‌های عزیزتر از مادر تنها برای اعطای شرایط بهتر به هنرمندان ما پیش‌قدم نشدند! آیا مسولان به این موضوع فکر کرده‌اند که  کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه مسئولین فرهنگی این کشورهاست! اندکی شک نمی‌کنند که شاید نفع کلانی در پس تکریم هنرمندان خوشنویس و مذهب و مینیاتوریست خوابیده؟

شاید فراموش کرده‌ایم که بزرگترین سرمایه هر کشور هنر است. هنر به عنوان نشانه و نماد فرهنگی یک قوم تا بدان حد حایز ارزش است که می‌تواند سود کلان و سرمایه هنگفت مالی و از آن مهم‌تر هویت جهانی یک قوم را رقم بزند. موضوعی که سبب می‌شود تا عرب ها هنرمان را هدف بگیرند و نان گرمی پیش پای صاحبانش بیاندازند. موزه های عربی را با آثار ایرانی پر کنند و لابد صد و اندی سال دیگر هم ادعا کنند که این هنر و فرهنگ خودشان است و به یقین با روند کنونی کسی هم به این موضوع اعتراضی نکند و به همین سادگی هنرمان را به نام بیگانه سند بزنیم. شاید اگر مسئولان با خود کمی منصف باشند؛ باید به این موضوع فکر کنند که با دستان خود هنر ایران را به دیگری می‌سپارند!

حالا جالب‌تر آن‌که ما اسم این کار را ترویج هنر ایرانی بگذاریم و هنرمندانمان افتخار کنند که کشورهایی چون امارات متحده عربی و کویت و هندوستان و به تازگی چشم بادامی‌های جنوب شرقی آسیا ارزش هنر ایران را فهمیده اند و از آن به بها استقبال می‌کنند!

یادداشت: مینا عبدی
کد خبر: 56147
Share/Save/Bookmark