به بهانه سالمرگ امیرکبیر؛
شیفتگی مخاطب ایرانی به سریالهای فاخر و زندگی نامهای
مخاطب ایرانی شیفته سریال و فیلم هایی این است که در خصوص مردان بزرگ و نامی ایران ساخته می شود ، چرا که مخاطب دوست دارد با استفاده از این اطلاعات و آگاهی ها برای خود نمونه و الگو پیدا کند.
تاريخ : چهارشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۱ ساعت ۱۲:۱۵
مخاطب ایرانی شیفته سریال و فیلمهایی این است که در خصوص مردان بزرگ و نامی ایران ساخته میشود، چرا که مخاطب دوست دارد با استفاده از این اطلاعات و آگاهیها برای خود نمونه و الگو پیدا کند.
تاریخ کشورمان مملو از حضور بزرگ مردانی است که در ادوار مختلف و در طول تاریخ بارها برای ایران افتخار آفرینی کردهاند. مردانی که یک سرو گردن از همه بالاتر بودند و زندگی خویش را وقف هدف، آرمان و کشفیات تاریخ کردند. مردانی چون: سلطان جلال دین خوارزمشاه، دکتر مصدق، ستارخان، دکتر علی شریعتی، دکتر مصطفی چمران، شهید همت، باکری و جهان آرا، میرزا تقی خان امیر کبیر، قائم مقام فراهانی، کریم خان زند، بابک خرمدین، انوشیروان دادگر، سورنا سردار بزرگ پارتی، داریوش بزرگ، کورش بزرگ و... از جمله شخصیتهایی بودند که در طول تاریخ و تمدن کشورمان حماسه آفریدند و نام خود را در تاریخ ایران زمین جاودانه ساختند. حال باید پرسید که چرا رسانهای فراگیر و جذابی چون تلویزیون نسبت به این موضوع یعنی ساخت مینی سریالها ومجموعههای تلویزیونی در خصوص زندگی این مفاخر ملی کوتاهی کرده است و باعث شده که امروز نسل جوان به دلیل نبود یک الگوی رفتاری و اخلاقی مناسب به سمت مدلها و نمونهها و کارکترهای پوشالی سینما غرب (هالیوود) سوق پیدا کند. در واقع شاید بتوان گفت که مهمترین چیزی که امروز فرهنگ ایرانی اسلامی کودکان، نوجوانان وجوانان ما را تهدید میکند الگو برداری نادرست وغلط آینده سازان کشورمان باشد. ازسویی سینمای غرب و شبکههای مختلف ماهوارهای و به خصوص هالیوود در طول چند دهه و با سرمایه گذاری هنگفت توانسته به شکل گستردهای با خلق شخصیتهای خیالی و غیر واقعی در فیلمها و سریال خانوادگی خود، هر آن چیزی را که دوست دارد از طریق شبکههای های مختلف وغیر اخلاقی خود به کشورهای دیگر صادر کند. به عنوان مثال سالهای گذشته، پرداختن به زندگی «تقی خان امیر کبیر» به عنوان یکی از بزرگمردان تاریخ ایران مورد توجه صدا وسیما به عنوان سرمایه گذار اصلی، تهیه کنندگان، فیلمنامه نویسان و کارگردانان مختلف تلویزیونی قرار گرفته است که حاصل این تلاشها سه مجموعه تلویزیونی «امیرکبیر»، «سلطان صاحبقران» و «سالهای مشروطه» بوده است وهر کدام از این سریالها تلویزیونی تلاش کردند با توجه به هزینههای مالی و توان فیلمنامه نویسان وکارگردانان و بازیگرانشان گوشهای از خدمات فراوان این مرد ماندگار را به جامعه ایران برای مخاطب به زبان تصویر بازتعریف و یادآوری کنند. تا جایی که ما در سریال «سلطان صاحبقران» به کارگردانی مرحوم «علی حاتمی» که در سال ۱۳۵۴ ساخته ونمایش داده شده است، میبینیم که زنده یاد حاتمی تلاشهای امیرکبیر برای آبادی ایران زمین را به تصویر میکشد. از ویژه گیهای آن میتوان به دیالوگهای زیبایی آن اشاره کرد. همچنین میتوان به مجموعههای تلویزیونی «امیرکبیر» به کارگردانی «سعید نیکپور» در سالهای آغازین دهه ۶۰ اشاره کرد و در مجموعه تلویزیونی «سالهای مشروطه» نیز به کارگردانی «محمدرضا ورزی» با موضوع زندگی پنج پادشاه قاجاراست که در خرداد ۱۳۸۸ تولید و به پخش رسید که در آن نیز به زندگی امیر کبیر اشاره میشود. هر چند این سه سریال بارها از تلویزین پخش شدند اما میتوان گفت این کافی نیست و مخاطب ایرانی شیفته این است که در خصوص سایر مردان نامی ایران زمین نیز اطلاعاتی کسب کند و با استفاده از این اطلاعات و آگاهی برای خود الگوسازی کند. تلویزیون کشورمان اگر میخواهد مخاطبان خود را حفظ و برای آنها الگو سازی کند، چارهای جزاین ندارد که دراین خصوص سرمایه گذاری هنگفتی کند و از پژوهشگران و هنرمندان حرفهای برای تولید سریالهای فاخر در خصوص مردان نامی ایران دعوت به کار کند. چون ساخت این گونه آثار کمی سخت به نظر میرسد. بنابراین نمیتوان از هر آدم بیتخصص و کم دانشی برای ساخت این گونه آثار دعوت به کار کرد. سینما و تلویزیون درغرب به وفور در حال تولید سریال و فیلم با نگاه صنعتی و برای حذب بیننده در سطح جهان ستند. بنابراین آنها با بهاء دادن به کیفیت آثار خود، توقع تماشاگر و مخاطب را نسبت به آثارداخلی خودشان بالا بردهاند و در کل شروع به تولید بیننده هالیوودی کردهاند. این نگاه صنعتی شدن در سینما و تلویزیون، امروز باعث یکسان سازی در جریان فیلمسازی در غرب و به شدت در تولید فیلم در تمام دنیا تاثیر گذاشته است. نکته جالب این ماجرا زمانی است که امروزه سینما در حالی که برای بسیاری از دولتها به عنوان سلاح و ابزاری تبلیغاتی و بدون خونریزی عمل میکند. هدفاش بسیاری را فتح و افکار عمومی جهان را با خود همسو میکند، اما در مقابل تلویزیون ما آنقدر به اطراف و زندگی مردم، ریشههای فرهنگ و تاریخی کشورمان بیتفاوت است و امروز نتها در خصوص مردان بزرگ ایران زمین سریال یا فیلم اندکی نمیسازد بلکه آثار اجتماعی معاصری نیز که میسازد به شکل سطحی و بدون پژوهش و تحقیقهای کارشناسانه تولید میشود و برای مخاطب هیچ نکته اموزندهای ندارد و با توجه به کیفیت پایین، انگیزهای میشود که مخاطب وطنی ماهوره را روشن کند و روز به روز از تماشای سریالها و فیلمهای شبکههای داخلی فرار کند.