مهدی صالحیار کارگردان تئاتر در گفتگو با هنرنیوز در مورد نمایشهای آیینی نوروز در استان های آذری زبان کشور گفت: زمانی که ساعت به معنای امروزی وجود نداشت و افراد طی محاسبات خود اواخر زمستان را مشخص میکردند، در استان های آذری زبان نوازندگان دورهگرد که سایاچی نام داشتند، سازهای محلی را مینواختند و آوازهایی را سر میدادند که بعضی از این آوازها و ابیات ویژه ایام نوروز و عید بوده است. حرفه اصلی این سایاچی ها یا همان نوازندگان کشاورزی و دامداری بوده و به علت اینکه زمستان در این استان ها سخت و طاقت فرسا است و فصل زمستان این افراد را مجبور می کرد که خانه نشین شوند در اواخر زمستان این مراسم برگزار می شد تا در بهار فعالیتهای کشاورزی خود را پی گیرند و آرزوهای خود و مردم را از جانب این مراسم به زبان بیاورند.
وی در ادامه اظهار داشت: یکی از مهمترین آیینهای نمایشی که برای ایام نوروز برگزار میشود مراسم «تکم» است. تکم به معنای «بز نر من» است که از تک به معنای «بز نر» و ضمیر «م» گرفته شده است و به علت اینکه بز نسبت به دیگر حیوانات اهلی راحت تر در هر جا و دمایی زیست می کند و همچنین همیشه اول گله حرکت می کند و از سوی دیگر در نقش های آثار باستانی مان هم همیشه نقش این حیوان را دیده ایم که حیوانی پر جنب و جوش و باستانی است این حیوان برای برگزاری این مراسم انتخاب شده است.
این کاگردان خاطرنشان کرد: «تکم» عروسکی چوبی به شکل بز است که که وسایل بسیاری به آن آویزان است که این وسایل هر کدام نمادی چیزی است از جمله زنگوله ای که به گردن این بز آویزان است نماد موسیقی و حرکت و زندگی است، آیینه نمادی از روشنی و خوش یمنی، لباس قرمزی که بز به تن دارد نمادی از تجدید حیات است و رنگی است که برای لباس عروسان استفاده می شود که نشانه سرزندگی است.
صالحیار تاکید داشت: آذری ها به وسیله عروسک تکم و عروسک گردانش به او هم «تکم چی» گفته می شود که معمولا فردی بذله گو است که آمدن بهار را مژده می دهند و ورود به سال جدید و زندگی نو را خبر می دهند و برای سال نو آیی هایی را به مردم یاد آوری می کند و آنها را ترغیب به انجام کارها می کند. که با پایان یافتن زمستان برکت را از خدا می خواهند و عیدی می دهند و می گیرند. تکم چی اشعار را به صورت زنده و شاد برای مردم می خواند و آمدن بهار و رفتن زمستان را خبر می دهد.
وی در خصوی تکم چی ها اظهار داشت: تکم چی یا همان سایاچیها معمولا به موسیقی آشنا هستند، این افراد ابیاتی را حفظ می کنند و به گونه ای حاضر جواب این مراسم را برگزار می کنند و معمولا در رقص های محلی همک در کنار این حاضرجوابی شان دارند.
این کارگردان از دیگر نمایش های آیینی گفت: چوسا یا کوسا از دیگر نمایش های سنتی آذری زبان ها ویژه نوروز است که چوپانان این شخصیت را ایجاد کردهاند، چوسا کسی است ریش دراز وکمی دارد که یک کلاه از پوست بز بر سر و لباسی پاره بر تن دارد و کیفی داشته که اواخر زمستان به روستا می آید و آوازی را می خواند و فضایی گرم ایجاد میکنند و افراد را به سخره می گیرد اما این مسخرگی ناراحت کنندهخ نیست و بیشتر از اینکه اهالی روستا ناراحت شوند به صحبت های چوسا می خندند چرا که در کنایه هایش تخریب شخصیتی نیست.
وی افزود: چوسا نمادی از زمستان است که از اهالی روستا انعام میخواهد تا برای همیشه در روستا بماند اما کچل نوچه چوسا است طرفدار مردم است و دوست دارد که چوسا از روستا برود تا بهار بیاید، با همکاری کچل و طی مراسمی مردم با گلوله های برفی چوسا را می کشند و کچل با ایجاد فضای شاد و فانتزی آمدن بهار را مژده میدهد. البته این مراسم در روز آخر زمستان اتفاق می افتد و بعد از تحویل سال همین نمایش با کمی تغییر در اشعار مراسم دوباره تکرار می شود اما اینبار مراسم را کچل برگزار می کند چرا که چوسا توسط اهالی روستا از بین رفته است.
مهدی صالحیار دیگر نمایش آیینی آذری زبان ها را گوسفند سیاه و گوسفند سفید معرفی کرد و ادامه داد: این نمایش آیینی نه عروسکی است و نه زنده بلکه تلفیقی از این دو شکل نمایشی است، کسانی که این آیین را اجرا می کنند داخل لباس هایی میروند که گوسفند سفید و گوسفند سیاه است، شخصیتهای نمایش داخل لباس هستند و دیده نمیشوند. در این نمایش گوسفند سفید نماد روشنی، آفتاب، بهار و سال جدید
و گوسفند سیاه نماد زمستان و سیاهی ها و سختی های آن است.
وی خاطرنشان کرد: گوسفند سیاه با خورشید مشکل دارد و تمایلی به حضور خورشید ندارد و خورشید می خواهد که از آسمان برود اما گوسفند سفید همراه با نوازنده ها خوشحال و شاد از حضور خورشید است و گوسفند سیاه را دعوت به مبارزه میکند و بین این دو جنگی نمادین در می گیرد و طی مبارزاتی نفس گیر گوسفند سیاه را شکست میخورد و در آخر کوچک گوسفند سیاه با پرتاب سنگ به سویش از روستا را فرار می کند و مردم به رقص و پایکوبی میپردازند.
این کارگردان تصریح کرد: برگزاری این آیین ها در روزهای آخر زمستان و اوایل بهارتقریبا در تمام استان های آذری زبان یکسان است با این تفاوت که ممکن است بنا به شرایط مناطق مختلف تغییراتی در ابیات و نوع بیان آن وجود داشته باشد این نمایش های آیینی که ویژه نوروز هستند کلیتی شبیه به هم دارند که ممکن است در شکل اجرا کمی با هم متفاوت باشند.
وی گفت: متاسفانه این آیین ها دیگر تقریبا دیگر اجرا نمی شود و تنها در یادها مانده است این نمایش ها معمولا توسط ارگان یا سازمانی در روستا اجرا می شوند که فراموش نشود اما در روستاها دیده می شود که این نمایش ها دیگر اجرا نمی شوند در صورتی که اجرای این نمایش های آیینی نوعی میراث فرهنگی به حساب می آیند که باید حفظ شوند و می تواند به جذب گردشگری هم کمک کند.