قاسم زارع: در «اروند خون» هم فرمانده هستم
قاسم زارع گفت: من از آن آدمهایی نیستم که با هر نسیمی جهتم عوض شود. به هیچ گروهی هم وابستگی ندارم و همیشه میگویم اگر آن هشت سال نبود کشوری که در آن زندگی میکنیم نامش ایران نبود. من کاملا به این حرف اعتقاد دارم.
تاريخ : سه شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۳۳
به گزارش هنرنیوز؛قاسم زارع یکی از حاجیهای همیشگی فیلمهای جنگی است؛ بازیگری که هر چند بیشتر اوقات در فیلمها چهرهای جدی دارد، اما بسیار طناز بوده و گفتوگو با او شیرین است. بازی در «آژانس شیشهای» و «بوی پیراهن یوسف» و «اخراجی ها» ازجمله بازیهای بهیادماندنی این بازیگر است. جام جم آنلاین نوشت:او این روزها در «اروند خون» به کارگردانی کورش زارعی و نویسندگی ایوب آقاخانی بازی میکند. با او درباره این نمایش گفتوگویی انجام دادیم.
شما این روزها در نمایش اروند خون بازی میکنید. این نمایش هم مانند بیشتر کارهای شما به موضوع هشت سال جنگ تحمیلی بازمیگردد. چرا همیشه در آثار مربوط با دفاع مقدس حضور پررنگی دارید؟(با خنده) همه از من همین را میپرسند.
فکر کنم همه حق دارند. در سینما و تئاتر جنگ تحمیلی فراز و فرودهای بسیاری داشتهایم و هنرمندان زیادی به دلایلی ازجمله سفارشی شدن و شعارزدگی برخی از این آثار، خیلی سخت بازی در آنها را میپذیرند، اما شما با همه این شرایط هنوز هم از فعالترین بازیگران این ژانر محسوب میشوید.
من از آن آدمهایی نیستم که با هر نسیمی جهتم عوض شود. به هیچ گروهی هم وابستگی ندارم و همیشه میگویم اگر آن هشت سال نبود کشوری که در آن زندگی میکنیم نامش ایران نبود. من کاملا به این حرف اعتقاد دارم و هنوز هم با قطعیت میگویم دشمن آمده بود همه چیز ما را نابود کند. آنها که از جانشان گذشتند تا این سرزمین روی پا بماند و تاریخ خود را ادامه دهد، انسانهای کمیابی هستند؛ انسانهایی که نمیتوان به این سادگیها افرادی مثل آنها پیدا کرد.
اگر با انتقادی هم روبهرو شوید باز به کارتان ادامه خواهید داد؟من همیشه سعی میکنم فریاد مظلومانه کسانی باشم که به معنای واقعی کلمه مرد بودهاند. هر چند در حق آنها بسیار جفا شده، استفادهها و سوءاستفادهها از نامشان شده، اما اینها هیچ ارتباطی به کار بزرگی که آنها انجام دادند، ندارد. باید قضاوت درباره آنها را به آیندگان سپرد. اگر کسی برای نان به نرخ روز خوردن از این قهرمانان خوب یا بد گفت و نگاه نادرستی داشت نباید همه تسلیم شوند.
گاهی با خودم فکر میکنم اگر خدای ناکرده روزی جنگ شود، نسل ما هم مثل مردان آن زمان ایستادگی میکند؟ نظر شما در این باره چیست؟
(مکث طولانی) نمیدانم... برای جواب دادن به این سوال با خودم دچار تردید میشوم. سوالتان آدم را توی برزخ میگذارد، اما با همه اینها میتوانم بگویم اگر خدای ناکرده جنگی شود باز هم همین جوانها هر قدر هم که به نظام انتقاد داشته باشند و در فضای دیگری سر کنند، میایستند و از کشور دفاع میکنند. با همه تردیدها باید بگویم جوانها را دستکم نگیریم، کارهای بزرگی از عهدهشان برمیآید.
چه شد بازی در اروند خون را پذیرفتید؟نگاه متفاوت ایوب آقاخانی، نمایشنامهنویس این کار واقعا متفاوت و زیباست. او آنقدر زیبا شخصیتها را روایت کرده که دوست داشتم در این نمایش بازی کنم. در ضمن به نظرم میتوان این نمایش را ناگفتههای جنگ یا بخش پنهان جنگ دانست. پرداختن به شهدای غواصی که مظلومانه شهید شدند و از همه چیز خودشان گذشتند تا ایران بماند هم اتفاق ارزشمندی است.
شما در این نمایش چه نقشی را بازی میکنید؟ نقش اسفندیار را که بهعنوان یک فرمانده ارتش وارد عملیات شده و با پایان تلخی هم روبهرو میشوند.