اقدام حجت، احترام به صاحبنظران و دل سوختگان این حوزه و تأکید بر حفظ شأن و جایگاه رفیع میراث فرهنگی و اهالی آن و انتقادی ملایم و دلسوزانه نسبت به نادیده انگاشتن دیدگاه متخصصان و کارشناسان این حوزه و زنهاری است به دولت کنونی و دولتهای بعد که دست از تصمیمات و انتصابات سیاسی و ناگهانی، دستکم در سازمان میراث و فرهنگ کشور، بردارند.
تاريخ : دوشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۲ ساعت ۱۲:۲۴
رحمتالله سلیمانی فارسانی - در روزهای گذشته با به گوش رسیدن زمزمههای استعفای قطعی محمدعلی نجفی از سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بار دیگر موجی از نگرانی و دلواپسی اهالی میراث فرهنگی را در برگرفت. نگرانی مضاعفی هم مدیران کارآزموده و باسابقه میراث را فراگرفت؛ نه بابت به خطر افتادن و متزلزل شدن جایگاه و موقعیتشان، بلکه نگرانی از بر باد رفتن تدبیرها و امیدها، برنامهریزیها و اقداماتی که در پنج ماه گذشته به تدریج و با حضور متخصصان و کارشناسان در مدیریتهای ارشد این سازمان در شرف انجام بود با تحولات برق آسا و غیرمنتظره یکسره تباه شود. در چنین شرایط نگرانکننده، پرتنش و پرابهامی بود که دکتر مهدی حجت اعلام کرد در صورت رفتن نجفی او هم از سازمان میراث فرهنگی و گردشگری خواهد رفت.
با پذیرفته شدن استعفای نجفی و انتصاب ضربتی و غافلگیرکننده رئیس جدید که متاسفانه، بنا به سابقه و کارنامه،شناختی از این حوزه و مقتضیات آن ندارد، مهدی حجت تحت تأثیر افکار عمومی و انتظاری که از وی به عنوان یکی از ارکان میراث فرهنگی کشور میرفت صحبت پیشین خود را عملی کرد و به گفته رسانهها با معشوق دیرین خود یعنی سازمان میراث فرهنگی وداع کرد.
اما بهراستی دلیل اصلی این اقدام وی، به عنوان یکی از بنیانگذاران و ارکان سازمان میراث فرهنگی کشور، چه بود؟ اگر به هشت سال گذشته و آنچه در این مدت بر میراث فرهنگی گذشت نگاهی گذرا بیندازیم،
عوامل متعدد داخلی و بیرونی را میتوان بهعنوان دلایل اضمحلال و از هم پاشیده شدن شیرازه این سازمان بیان کرد که مهمترین آنها فقدان ثبات مدیریتی و تحمیل مدیریتهای غیر متخصص، سیاسی و امنیتی بر سازمان میراث فرهنگی بوده است. بیشک متخصصان و دلسوزان این حوزه هیچگاه بلایا و مصائبی که در سالهای گذشته از ناحیه مدیران مذکور بر پیکر نحیف و رنجور سازمان میراث فرهنگی نازل شد را فراموش نخواهند کرد.
پس
چگونه میشد انتظار داشت که نخستین رییس و معمار سازمان میراث فرهنگی در قبال تکرار و استمرار سناریوی گذشته، آن هم در دولت یازدهم که منادی تدبیر و امید است، سکوت کند و خم به ابرو نیاورد؟ در واقع، اقدام به ترک سازمان توسط مهدی حجت که از جانب طیف وسیعی از کارشناسان و متخصصان و البته دوستداران میراث فرهنگی استقبال شده است، فوران اعتراض و نارضایتی انباشت شده چندین ساله است. اعتراض دلسوزانه به رویکرد و دیدگاه سطحی و غیرکارشناسی دولتمردان در قبال پدیده فراملّی و فرا نسلی میراث فرهنگی، اعتراض به تصمیمات و اقدامات نسنجیده و ناپخته دولتها برای میراث فرهنگی و معنوی و اعتراض به مسایل بسیاری از این دست.
اقدام حجت نه از سر لجاجت و فردگرایی که از روی عشق و اعتقاد به اهمیت بنیادین میراث فرهنگی و جایگاه رفیع آن در سپهر فرهنگی و هویتی کشور در مواجهه با دنیای معاصر قابل توجیه است.
اقدام حجت، احترام به صاحبنظران و دل سوختگان این حوزه و تأکید بر حفظ شأن و جایگاه رفیع میراث فرهنگی و اهالی آن و انتقادی ملایم و دلسوزانه نسبت به نادیده انگاشتن دیدگاه متخصصان و کارشناسان این حوزه و زنهاری است به دولت کنونی و دولتهای بعد که دست از تصمیمات و انتصابات سیاسی و ناگهانی، دستکم در سازمان میراث و فرهنگ کشور، بردارند. در یک کلام میتوان گفت که «حجت، حجت را بر همگان تمام کرد.» بنابراین، با توجه به استقرار دولت تدبیر و امید و اهمیتی که رییس جمهور روحانی همواره نسبت به نقد و نقدپذیری مطرح نموده، انتظار میرود انتقاد این پیر فرهیخته میراث فرهنگی که نماینده طیف گستردهای از کارشناسان و اهالی این حوزه است به درستی شنیده و به کار بسته شود.
دبیر پیشین اتحادیه انجمنهای علمی دانشجویان باستانشناسی کشور