گزارش هنرنیوز از مهمترین مکان عرضه کتاب در شهر تهران؛/3/
یک خیابان فرهنگی خود گزارشی از وضعیت فرهنگ کشور است
تاريخ : چهارشنبه ۳۰ شهريور ۱۳۹۰ ساعت ۱۵:۴۵
خیابان انقلاب به عنوان خیابان فرهنگی کشور، از منظر فضای فرهنگی نیز قابل بررسی است.
به گزارش هنرنیوز، فضای فرهنگی کتابفروشی های خیابان انقلاب اسلامی از جهاتی من جمله فروشندگانی که اغلب آمار فروش و تعداد کالای فرهنگی را به کمیت می شناسند و خود از اطلاعات محتوایی بی خبرند نیز قابل تامل است.
مواردی از جمله کیفیت ظاهری کتاب هم به تلاش فروشندگان برای طرح ظاهر آن کمک می کند، وگرچه بسیاری از فروشندگان کتاب در این حوزه زحمات فراوان متقبل شده و سالیانی چند در فعالیت نشر و صنعت چاپ مو سفید کرده اند و تجارب ارزنده ای دارند لیکن اغلب از شناخت مباحث و اطلاعات عمومی در باب کتب کم دانش اند.
از این رهگذر، انتظار انتقال دانش درباره فحوای کتب از جانب فروشندگان امری بعید است و لذا بار جمع آوری اطلاعات تنها به دوش خود مخاطب است.
در این باره پیشنهاد اساتید دانشگاه در معرفی کتاب ها خود عنصری موثر برای دانشجویانی است که به تحقیق و پژوهش اهمیت زیادی قائلند، علاوه بر آن تعداد کثیری از دانشجویان هم منابع را تنها برای شب های امتحان تهیه کرده و معارفه اساتید را نادیده می انگارند.
البته طیف زیاد خوانندگانی که با شناخت کافی برای خرید کتاب مراجعه می کنند کم نیست و رسانه ها نیز باید در راه معرفی کتاب با نگاهی غنی و محتوایی بکوشند و این ساحت را از منظر اطلاع رسانی تغذیه کنند.
خیابان انقلاب چهره فرهنگی شهری است که پایتخت سیاسی کشور محسوب می شود، کشوری که آمار مطالعه در آن بالا نیست و فرهنگ کتابخوانی در آن نهادینه نشده است.
این در حالیست که تنها یک خیابان فرهنگی در کل کشور باید پاسخگوی نیازهای همه مخاطبانی باشد که نمونه خرواراند و کشوری را نمایانگر است که در خود واگویه های زیادی از دغدغه های نشر را اعم از بودجه، کاغذ و مجوز دارد و ناگزیر است با همین شرایط به زیست خمیده خود ادامه دهد.
خیابان انقلابی که چراغهایش در ساعات پایانی شب خاموش می شود و در روزهای تعطیل ناگشوده می ماند و بوی عطر تازه کاغذ را با خود نمی آورد و رنگارنگی کتاب هایی که از طرح های زیبایی بر جلدشان برخوردار نیستند چشم مخاطبان را نوازش نمی کند.
خیابانی که خاطره شلوغی و ازدحام را در خود مستتر داشته و هرگز هیچ جمع کوچکی را برای مباحثه در باب کتاب های تازه نمی تواند در خود جای دهد زیرا از چنین فضایی بی بهره است.
با نگاهی به حواشی خیابان انقلاب گاهی دستفروش هایی را می بینیم که کالای فروششان کتاب است و اتفاقا خوب مخاطب دارند و مجبور نیستند فقط به فروش کتابهایی بپردازند که با تبصره نظارت وبال گردنشان شده است.
در همین خیابان مغازه هایی هستند که به فروش کتابهای قدیمی می پردازند و تحت عنوان کتاب دست دوم مخاطبان زیادی دارند، کتابهایی که رنگ و جنس کاهی کاغذشان نوستالوژی شیرینی در ذهن مخاطب ایجاد می کند.
در پایان این گزارش، شیرینی و تلخی مباحث مطرح شده را باید به دست کفش فروشی وسط کتابفروشی های این خیابان سپرد که شاید حضورش از این باب است که اهالی کتاب باید کفش آهنی بپوشند و دنبال کتاب هایی که می خواهند راه بیفتند.
مریم خاکیان