جواد اردکانی در گفتگو با هنرنیوز:
برخی از تهیه کنندگان حتی دفتر کار هم ندارند!
یک کارگردان سینما و تلویزیون با اشاره به فقدان کمپانیهای تولید در ایران گفت: در کشور ما معمولاً فردی تهیه کننده میشود که حتی یک «دفتر کار» هم ندارد! چه برسد که امکانات و پلاتویی برای ارتقای کار داشته باشد.
تاريخ : سه شنبه ۲۳ دی ۱۳۹۳ ساعت ۱۳:۴۷
جواد اردکانی کارگردان و فیلمنامه نویس سینما و تلویزیون در مورد سرنوشت طرح
«نجیبه» که با موضوع فرقه قرایی نوشته شده بود درگفتگو با خبرنگار رادیو و تلویزیون گفت: من طرح سریال نجبیه که به موضوع فرقه گرایی میپردازد را چندین ماه قبل آماده کردم و در اختیار دو تهیه کننده تلویزیون گذاشتم و در حال حاضر آنان هم پیگیر این طرح هستند.
وی با بیان اینکه این طرح یک طرح سنگین و هزینه بری است و تمام اتفاقات این سریال درسوریه وعراق میگذارد افزود: معتقدم با شرایط مالی که الان تلویزیون با آن دست به گریبان است. خیلی امیدوار نیستم که این طرح به جایی برسد.
اردکانی با اشاره به طرح دیگری خود اضافه کرد: قبل از اینکه من درگیر پروژه «بهشت از جنوب شرقی» شوم قرار بود فیلم کمدی – اجتماعی به نام «پاک سرها» را بسازم که طرح آن را به وزارت ارشاد و به آقای احسانی – آن زمانی که هنوز در وزارت ارشاد حضور داشتند - ارائه دادم که ایشان از کار استقبال کردند و تمایل داشتند که ساخته شود اما زمانی که پروژه «بهشت از جنوب شرقی» قدری جدی تر شد من این فیلم را به کناری گذاشتم. اما این روزها مشغول نگارش فیلمنامه این فیلم هستم تا فیلمنامه آن را هرچه زودتر تکمیل کنم و به احتمال خیلی زیاد به عنوان تازهترین کار سینمایی در دستور کار قرار دهم.
کارگردان سریال «نوشدارو» با اشاره به تلویزیون یاد آورشد: متاسفانه امروز تلویزیون با معضل بسیار بزرگی همچون مشکلات مالی دست به گریبان است و تا از این معضل عبور نکند خیلی نمیتواند کار ویژه ای انجام دهد البته معتقدم این معضل مالی به دست خود مدیران تلویزیون حل نمیشود بلکه باید این مشکل از جاهای دیگری رفع و رجوع شود. این درحالی است که در دو سال اخیر هم، کار برای آقای ضرغامی خیلی سخت شد و مدیران و مجموعه ایشان روزهای سختی را سپری کردند و برای آقای سرافراز هم این روزها، روزهای سختی است ولی امیدوارم معضلات هر چه زودتر این مشکلات مالی حل شود.
اردکانی تاکید کرد: معتقدم چه در تلویزیون و چه در سینما مهمترین کار به لحاظ «ساختاری» این است که باید ساختار «سالم سازی» شود. ما متاسفانه اکنون هم در سینما و هم در تلویزیون گرفتار ساختاری هستیم که این ساختار کسالت آور است. این درحالی است که میشود این ساختار را با توجیههای قانونی، منفعت طلبیهای شخصی و باندی انجام داد و به همین جهت، تعدادی از نیروهای پاک تر و سالم تر و نیروهایی که نمیخواهند آلوده باند بازی و مفاسد مالی بشوند به کناری زده میشوند و این وضعیت برای مجموعه ای که میخواهد کار ارزشی و اخلاقی انجام دهد و تأثیر گذار در سالم سازی جامعه باشد یک آسیب است.
این کارگردان سینما و تلویزیون تصریح کرد: بر این باورم اصلاح ساختاری مهمترین کاری است که باید در حوزه سینما و تلویزیون انجام شود تا جلوی فاسد شدن نیروها، جریانها و رفتارها گرفته شود چرا که از یک مجموعه پاک، ارزشمند، اخلاق گرا و قانونمند باید توقع خروجیهایی را داشت که در مسیر سالم سازی و قانونمند کردن جامعه کمک کننده باشد.
جواد اردکانی در مورد ساخت سریالهایی با بیش از ۱۰۰ قسمت یاد آور شد: جامعه ما مملو از قصه است قصههایی از دوران انقلاب، سالهای بعد از جنگ و حتی همین الان که این قصهها به قدری زیاد است که ما حتی برای سالهای آینده هم کمبود قصه نخواهیم داشت اما به شرطی که این قصهها توسط قصه نویسان و فیلمنامه نویسان حاذقی به نگارش در بیاید. از سوی دیگر، در رقابت رسانه ای که هم اکنون در دنیا وجود دارد باید بپذیریم که رسانههای قدرتمندی در جهان وجود دارند لذا تولید سریالهای پر قسمت میتواند برگ برنده ای برای هر رسانه محسوب شود و بی دلیل هم نیست که رسانههای مهم و معتبر دنیا به سمت و سوی ساخت سریالهای پُر تعداد رفتند. این نوع سریالها کارکردهای ویژه ای دارند که معمولاً در سریالهای با تعداد قسمت کمتر وجود ندارد.
به گفته وی رسانهها با تولید سریالهای طولانی در حال جریان سازی و فرهنگ سازی به نفع کشور خودشان هستند.
کارگردان فیلم سینمایی «به کبودی یاس» اظهار داشت:
سریال سازی با تعداد قسمت بالا کاری است که رسانه ملی ما هم باید به آن ورود پیدا کنند و وارد گود رقابت شوند. اما ما دو نقیصه مهم در این زمینه هستیم که باعث میشود این راه به سختی طی شود. نقص اول این است که «فیلمنامه» جایگاه درستی در مجموعه تولید ما ندارد. یعنی برای نوشتن فیلمنامه خوب به فیلمنامه نویس دستمزد مناسبی پرداخت نمیشود تا او بتواند بر روی نگارش فیلمنامه، تمرکز لازم را داشته باشد و بتواند زمان کافی را برای نگارش آن اختصاص دهد به طوری که بارها و بارها آن را بازنویسی کند تا به یک فیلمنامه قوی برای یک کار ۱۰۰ قسمتی و حتی بیشتر دست پیدا کند.وی با بیان اینکه باید نگاه به فیلمنامه در کشور تغییر کند و دستمزد فیلمنامه نویسان باید واقعی شود گفت: این درحالی است که هم اکنون دستمزد یک فیلمنامه نویس، خیلی کمتر از دستمزد یک بازیگر درجه سومی است که در همان سریالی که او نوشته بازی میکند. نکته بعدی این است که ما در سینما و تلویزیون باید یک نظام تولیدی تعریف شده ای داشته باشیم – یعنی همان کمپانیهای تولید که هم اکنون در غرب و حتی در کشور هندوستان وجود دارد – تا بتوانند کارها را به پیش ببرند.
در آن کشورها اصلاً اینگونه نیست که یک فردی یک شبه بتواند به دلیل اینکه دارای سرمایه است یا از جایی سفارش شده یا قوم و خویش فلان مدیری است بتواند «تهیه کننده» شود. اما ما چون در ایران، کمپانیهای تولید فیلم نداریم و نظام مبتنی بر تولید ما منسجم نیست لذا هنگامی که میخواهیم وارد تولیدات بزرگتر شویم کم میآوریم به طوری که کارها تداوم لازم خودش را پیدا نمیکند و بلاخره یک تهیه کننده، چون فلان شورا یا فلان مدیر در تلویزیون ایشان را پذیرفته است در رأس تولید قرار میگیرداین سینماگر ادامه داد: ما در ایران هیچ تعریفی برای تهیه کننده در سینما و تلویزیون نداریم. این در حالی است که اگر تهیه کننده یک پروژه «کمپانی» باشد و از سازو کار و زیر ساختهایی برخوردار باشد میتواند علاوه بر اینکه به ارتقای کیفیت تولیدات کمک کند سبب تقلیل هزینههای تولید هم بشود. ما متاسفانه هیچ کدام از این موارد را در کشور نداریم. مثلاً
در اینجا فردی تهیه کننده میشود که حتی یک «دفتر کار» هم ندارد! چه برسد که امکانات و پلاتو داشته باشد تنها فردی است که به هرحال تهیه کننده شده است!. بنابراین اگر ما این دو مورد را در سینما و تلویزیون داشته باشیم آنگاه قادر خواهیم بود کارهای بزرگی را با موفقیت انجام دهیم. اما اگر ما فقط به هر کاری «پروژه ای» نگاه کنیم همان میشود که هم اکنون گرفتارش شدیم. یعنی یک پروژه تعریف میشود تا در کنارش عده ای دستمزد بگیرند و نانی به سفره خود ببرند.