جور دیگر باید دید
«جدایی نادر از سیمین» روایت فقر، فلاکت و محدودیت در ایران نیست
سینمای ایران سالهاست حضور بینالمللی خود را یا با سیاه جلوهدادن بخشی از زندگی اجتماعی مردم ایران به ثبت میرساند یا با نشان دادن بخشی از محدودیتهای مردم ایران؛ اما این اتفاق برای فیلم اصغر فرهادی نیافتاده است.
تاريخ : دوشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۰ ساعت ۱۰:۴۱
«جدایی نادر از سیمین» اگرچه ممکن است در داخل کشور منتقدانی داشته باشد که علیه مضمون فیلم موضعگیری کنند؛ اما آنچه بازتاب فیلم در خارج از کشور است بسیار متفاوت از آنی است که در داخل روی داده، به بیان دیگر میتوان به دو شیوه این جایگاه این فیلم را در سینمای خارج از کشور به عنوان نماینده سینمای ایران دید.
رویکرد اول؛ فاصله گرفتن از سینمای فقر و فلاکت و زندگی اجتماعی آسیبپذیر مردم ایران است. بهواقع آنچه در فیلم «جدایی نادر از سیمین» رخ داده، فاصله گرفتن از این فضاست. سینمای ایران سالهاست حضور بینالمللی خود را یا با سیاه جلوهدادن بخشی از زندگی اجتماعی مردم ایران به ثبت میرساند یا با نشان دادن بخشی از محدودیتهای مردم ایران؛ اما این اتفاق برای فیلم اصغر فرهادی نیافتاده است. او روایتی عاقلانه و منطقی از یک زندگی دارد که ممکن است در هر جای جهان به کرات اتفاق بیافتد؛ سپس مشکلات این زوج را روایت میکند. اگر حضور ذهن داشته باشید و اغلب فیلمهای ایرانی که مورد توجه جشنوارههای خارجی را از نظر بگذرانید، بر این نکته صحه خواهید گذاشت که بخش اعظمی از آنها از این دریچه و نگاه انتخاب شدهاند که تلخیهای زندگی مردم ایران را نمایش میدهند در حالی که فیلم فرهادی اینگونه نیست.
رویکرد دوم؛ نگاه سنتی و اتفاقاً ایرانی - اسلامی به مرد ایرانی است که به خاطر تعهد و اخلاق و علاقه به سرزمین حاضر نیست کشورش را با دلایل غیر منطی همسرش ترک کند. بیایید فرض کنیم تمام حرفهایی که منتقدان فیلم در مورد مضمون ترویج دروغ و انتخاب دختر در پایان فیلم و .. را برداشت درستی از این فیلم است؛ اما آیا نباید تعهد «نادر» به پدرش، به سرزمینش و کشورش را دید؟ او نمیخواهد از ایران برود؛ و این سوال را مطرح میکند که «چرا باید از ایران بروم»؛ این حرف برای ما در خارج از ایران و در شرایط امروز خیلی باید مورد توجه باشد.
حال ممکن است برخی از مخاطبان سینمای ایران مخالف این فضا باشند و این فیلم را ترویج دهنده دروغ بدانند و سرانجام دختر را به خاطر فرار از این دروغ به همراه مادر مسافر خارج از کشور بدانند؛ اما آنچه در مخاطبان سینمای خارج از ایران مورد توجه قرار گرفته این است که مردی حاضر نیست سرزمینش را رها کند؛ پدرش را رها کند. این نمونهای از اخلاق تمدنی ایرانی – اسلامی است. چرا نباید این رفتارها را ما در ایران نادیده بگیریم. اساساً اینکه جایزه اسکار یا هر جایزه دیگری نصیب فیلم شده یک طرف قضیه است و اینکه خارج از مرزهای ایران این نوع سینمای ایران را ببینند و بپذیرند که سینمای ما فقط فقر و فلاکت و محدودیت زنان و ... نیست طرف دیگر است. در واقع بیانصافی است اگر فیلم «جدایی نادر از سیمین» را از این بابت نادیده بگیریم.
صبا رضازاده