به بهانه گرامیداشت زادروز حافظ؛
حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج
حافظ مردی به شکل یک کتاب کوچک در کنار قرآن و آینه است که در طاقچه خانههای قدیمی میزیست و امروز در قفسههای کتاب و به شکل یک لوح فشرده است.
تاريخ : شنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۲ ساعت ۱۳:۰۹
بزرگی مردی چون حافظ که به امتداد قرون در رگ و خون زندگی ایرانیها جاری است با نوستالوژی قدیمیها از شب نشینیهای طولانی با او و گپهای شاعرانه و تفألهایگاه و بیگاه شبهای فرخنده سال همراه است و با جوانترها به نقل قولها و عکسها و شعرهایی که در لب تاپها و سایتهای اینترنتی ست هم نشین است.
حافظه تاریخی ما از حافظ بیش از سترگی اندیشهاش در خاطرات ذهنی ما خانه کرده است؛ اگرچه اهال فضل و ادب بیت به بیت و سطر به سطر دیوان او را شب و روز کاویدند و دریای فضل او را از گلهای استعاره و بلبل تشبیهات بیرون کشیده و بوستان سبز او را جاودانهتر نمودند لیکن مردمی که با حافظ حسی آمیخته از هم خونی هویتی دارند با او از گذشتهها عشق باختهاند.
حافظ ما را به دیوان و برگهای منقش عادت داده است؛ حتی جوانترها هم به داشتن نسخه مکتوب آن رغبتی بیشتر دارند تا آنچه در گل و ریحان صفحات مانیتور است؛ تذهیبهای زیبایی که نسخ قدیمی دیوان حافظ را مزین کرده است، آرایش شعر اوست که اگرچه بر نفس بلند و پر کرامت سخنش تاثیری ندارد لیکن نوازشگر چشم مخاطب است و لذا مردم میکوشند مزینترین و نفیسترین نسخه دیوان او را به هم هدیه بدهند.
در هر خانهای شاید
” حافظ، در مسیر تاریخ «حافظ» شده است؛ بیشک چه در دوران زیست خود و چه پس از آن تا امروز گذر تاریخ از پس اشعار او به وزش نسیمی ماننده است که باد موافق محسوب میشود “
بیش از دو نسخه از دیوان حافظ و یا در برخی منازل بیش از دهها نسخه هم شکل یا متفاوت وجود دارد که اغلب هدیه مناسبتهای گوناگون بوده است؛ علاوه بر آن قاریان دیوان حافظ در کاشانه و مجالس بزم، شکوهی از شیواترین و پر صلابتترین خوانش شعر او را در آینه تاریخ تجلی گر بوده است.
بیشک اشعار حافظ وزنه ادبیات ما در تمام سدههای پس از او بوده است؛ شاید اگر به همین میزان که مردم با حافظ و دلبریهای اشعارش زیسته و بالیدهاند به محتوا و پسینه تاریخ در اندیشهاش راه مییافتند امروز طلایه دار عاشقان حافظ، حافظشناسان بزرگی بودند که شعر فارسی را به جایگاه واقعی خود میرساندند.
در این میان آنچه حقیقت دارد این است که حافظ، در مسیر تاریخ «حافظ» شده است؛ بیشک چه در دوران زیست خود و چه پس از آن تا امروز گذر تاریخ از پس اشعار او به وزش نسیمی ماننده است که باد موافق محسوب میشود.
این سخن از اعتبار حافظ در سترگی جایگاهش نخواهد کاست لیکن حکایت فراز و فرود تاریخ حکایت ماندگاری شاعرانی است که راز جاودانگی را در عبور از غبارها و خاک آلودگیها دریافتند و نگذاشتند در هالهها گم شوند؛ این ناشی از ذکاوت بیحصر آنان بوده است و مجاهدتی که به اندیشه خامه پخته گشت.
امروز حافظ عزیز، حافظ خوب و مهربان و پدرصفت، پیر بزرگ و دوست داشتنی خانههای ایرانیان بیش از هرچیز حافظه تاریخی بزرگی است که یک ملت در پس دیوانی کوچک جا گذاشته و آرزوهای خود را در بهشت آن بافتهاند و حافظه تاریخی رشتهای طولانیتر از یک یا دو شاعر است و ریسمانی پوسیده از تاریخ محض است که شاعران نگذاشتند بگسلد.
حافظ، دیوان رنگارنگ و زیبای نگارههای صرف و مردی که صوفیانه بر اریکه تکیه زده نیست بلکه حافظه ایست که در میانه سدههای گذشته ایستاده و از پسینه تاریخی خبر میدهد که همیشه گل و بلبل نیست.
بیایید با حافظ از دریچه تاریخ حرف بزنیم تا حضور او در خانههایمان به تأفل صرف بدل نشود.
مریم خاکیان