چکش حراجی‌ها هنرمند را از اصالت دور می‌کند
اسرافیل شیرچی در گفتگو با هنرنیوز؛
چکش حراجی‌ها هنرمند را از اصالت دور می‌کند
اسرافیل شیرچی خوشنویس معاصر درباره مشکلات هنر امروز گفت: هنرمند واقعی باید به خلق اثر ناب بپردازد. چکش حراجی‌ها هنرمند را از اصالت دور می‌کند.
 
تاريخ : سه شنبه ۲۴ مرداد ۱۳۹۱ ساعت ۱۳:۲۱

اسرافیل شیرچی از خوشنویسان بزرگ سرزمین ماست. هنرمندی که جوهره اثرش با عرفان مولانا و عشق سهروردی گره خورده و به راستی ازین روی آثارش حایز ارزش بسیار است. این هنرمند گره‌خورده با عواطف سرزمینی است که زنانش قالی‌های رنگین بافته‌اند و مردانش پنجره‌هایی مشبک از شیشه‌های هفتاد رنگ آفریده‌اند. اسرافیل شیرچی به دور از هیاهوی جهان پیرامون به خلق هنر می‌پردازد و آثارش نموداری از ارزش‌های هنری نیاکانش است. همین خلوت‌گزینی سبب شد تا قدری در باب مسائل هنر در روزگار معاصر با وی گفتگو کنیم. 

از برنامه های اخیر خود سخن بگویید؟

در بینالی که به صورت دوره‌ای در کشور امارات متحده عربی برگزار می‌شود؛ عمدتاً به عنوان داور حضور دارم. در این بینال خوشنویسان بسیاری از کشورهای مختلف اروپایی و آسیایی و حتی امریکایی حضور دارند. گرچه داوری به نظر و در ظاهر کار ساده‌ای به نظر می رسد. اما در واقع داوری و انتخاب اثر از بین ۱۵۰۰ اثر برتر دنیا کار ساده‌ای نیست. در این بینال آثار هنرمندان مطرحی از مصر، ترکیه، آندلس، و بسیاری از کشورهای دیگر برای کسب رتبه برتر ارسال می‌شود. 

در حاشیه همین بینال در سال گذشته من و ۶ هنرمند مطرح از اسپانیا، فرانسه، عراق و مصر تصمیم به برگزاری نمایشگاهی گروهی از آثار خود گرفتیم. همچنین قرار شد در کنار این نمایشگاه، ورکشاپی نیز برگزار شود و در حوزه خوشنویسی به خلق اثر بپردازیم. 

حقیقت این است که کارهایی از این دست در برنامه هنری من وجود دارد. اما به واقع آن‌چه برایم از ارزش بسیار زیادی برخوردار است؛ خلق هنری است. به شیوه ای که دیگران قادر به انجام آن نباشند. در واقع انجام خلاقه یک فعالیت هنری آن هم به نحوی فردی، مهم‌ترین رسالت یک هنرمند است. گاه فکر می‌کنم بهترین راه برای خلق هنری این است که اثر جلوه‌ای از پرداختی ناب باشد. 



از هنر ناب سخن گفتید. به نظر

تجلی هنر قدسی در آثار صنعتگران ما بزرگ‌ترین سرمایه در راه خلق هنر ناب توسط هنرمند این سرزمین است.
شما هنرناب چگونه شکل می‌گیرد؟

حقیقت این است که کشور ما صاحب فرهنگی غنی و ارزشمند است. این غنای فرهنگی و هم‌چنین شکوه تجلی هنر قدسی در آثار صنعتگران ما بزرگ‌ترین سرمایه در راه خلق هنر ناب توسط هنرمند این سرزمین است. ما وارث رنگ ها و نقش‌های بی‌شماری هستیم که آنان برای ما به یادگار گذاشته‌اند. به عنوان مثال رنگ‌هایی که در صنایع دستی، از جمله فرش ایرانی وجود دارد؛ جلوه‌ای با شکوه از هم‌نشینی رنگ‌ها پدید آورده‌است. در واقع کنار هم نشستن این رنگ‌ها در هنرهای ایرانی و هم نشینی طلا با آن‌ها شکوهی آفریده‌است، که از بهای زیادی برخوردار است. این سنت های تصویری در حیطه های مختلف هنر امروز به راحتی قابل استفاده است. 

اما نباید از یاد برد که چگونگی استفاده از این سنت‌ها نیازمند دقت و ریز بینی زیادی است. چراکه استفاده از رنگ‌ها و نقوش به میزان و مقیاس نادرست، همان‌قدر آسیب زننده است که عدم شناخت اصول هنر معاصر تخریب کننده می‌نماید. 

جایگاه ایران را در هنر خوشنویسی چگونه می بینید؟ 

هنر خوشنویسی و خلق این دنیای شگفت انگیز و پر معنا متعلق به مردم سرزمین ماست. اما به واقع باید گفت؛ جایگاه ایران در خوشنویسی و اصالت این هنر سبب شده است، تا هنرمندان کشورهای دیگر به حرکت در این زمینه وادار شوند. گرچه ما صاحب میراثی عظیم در زمینه خط و خوشنویسی هستیم؛ اما در واقع نتوانستیم از این گنجینه بهره چندانی ببریم. البته این موضوع در رابطه با سایر هنرها نیز صدق می کند. مردم سایر کشورها از این امر غافل یستند که هنر گوهری نیازمند سفتن است و باید بدان توجه وافر داشت. 

 



آن‌چه هنر ایران را از تعالی دور می‌د‌ارد چه عاملی می‌دانید؟ 

به باور من در سرزمین ما هنرمندان بی شماری وجود دارد؛ اما ما شاید مدیران و یا حامیان خوبی نداریم. در واقع هنرمند در کشور ما کمتر مورد حمایت قرار می‌گیرد. کمتر به نیاز های او توجه می‌شود و به عبارت دیگر هنرمند در سرزمین ما کمتر مورد توجه است. همین امر سبب می‌شود تا رونق هنر در ایران چندان قابل توجه نباشد و هنر با سرعتی اندک به سیر خود ادامه دهد. از سوی دیگر مدیران در کشور ما بیشتر تجربی هستند نه متخصص و پس از گذشت مدتی از انتصاب آن ها و کسب تجربه به مرور همین زمان، از سمت خود کنار می روند و یا کنار گذاشته می‌شوند.

گرچه ما صاحب میراثی عظیم در زمینه خط و خوشنویسی هستیم؛ اما در واقع نتوانستیم از این گنجینه بهره چندانی ببریم.
این موضوع علیرغم آن‌که چندان مهم به نظر نمی رسد؛ از اهمیتی حیاتی برخوردار است. چراکه تجربه جهانی این موضوع را به اثبات رسانده است. مدیران هنری در کشورهای توسعه یافته گاه تا ۱۸ یا ۲۰ سال در سمت خود می‌مانند و در این فاصله تجربیاتی کسب می کنند؛تا باری را به مقصد برسانند. اما مدیران ما پس از کسب تجربه، به اچار کنار می‌روند و جای خود را به فرد دیگری می‌دهند که باید یک دوره چند ساله را به تجربه کردن سپری کند تا به مرتبه مدیر قبلی پیش از غزل برسد و درست در همان زمان او هم عزل می‌شود. این دور باطل بزرگ‌ترین آفت در راه هنر سرزمین ماست. 

 



خوشنویسی را در چه شرایطی می بینید؟

خوشنویسی در روزگار ما شرایطی بهتر از هنرهای دیگر دارد. در واقع می‌توان گفت از روزگار خود عقب‌تر نیست. اما گرچه ما صاحب بهترین گوهر هستیم؛ اما این گوهر در سرزمین دیگر سفته می‌شود؛ تراش می‌خورد و به گردنبندی گران‌بها تبدیل می‌شود. به بیان دیگر گرچه گوهر هنر متعلق به سرزمین ماست؛ گوهرساز در سرزمینی دیگر نشسته!
هنرمند ما همیشه نگران فروختن اثر خویش و نیز تأمین معاش است. این موضوع در مورد بسیاری از هنرمندان صدق می‌کند. مثالی تلخ از این موضوع سهراب است. کسی که آثارش را در همان سال‌ها ۲۰۰۰ تومان می‌فروخت. اما امروز پس از مرگش همان اثر ۷۰۰ میلیون قیمت‌گذاری می‌شود. اما همان روزها سهراب از چنین بهایی محروم بود و از آن سودی نبرد. هیچ کس نپرسید آیا آن روز سهراب برای گذران عمر با سرطان خونش پول داشت؟ اگر ابراهیم گلستان نبود چه کسی از او حمایت می‌کرد؟ اگر سهراب حامی داشت؛ از درمان بیماری‌اش باز می‌ماند؟ 



رنج دوران حاضر را در چه می بینید؟

فکر می کنم انجمن خوشنویسان و فضاهای دیگر هنر خط، باید به دور از جنجال و هیاهوی استاد پروزی و همایش‌ها و نگره‌های تو خال باشد. به باور من، آن‌چه در ذهن تاریخ ماندگار می‌‌گردد؛ خلق اثر هنری و حفظ و تداوم جریان های هنری است. خلق شاهکار هنری است. باید آثار هنری به شکلی متعالی و گران سنگ خلق شود. چراکه صدای چکش‌ها ذهن هنرمند را می‌خرراشد و او را درگیر غیر می‌کند. او را از هنر اصیل دور می‌دارد. اکسپوها و حراجی‌ها جز سرابی نیست. هنرمند واقعی باید مسولانه کارکند. باید به دور از هیاهوی جهان پیرامون و در خلوت خود اثری ارزشمند خلق کند و در نهایت مخاطب را به دنیای شگفت انگیز ذهن خود دعوت کند.

فاطمه عبدی مراد

کد خبر: 44960
Share/Save/Bookmark