«همه چیز آنجاست»؛ همه چیز «خانواده » است
نگاهی به یک سریال
«همه چیز آنجاست»؛ همه چیز «خانواده » است
نشان دادن تعطیلی یک کارگاه تولیدی به عنوان قصه محرکه سریال «همه چیز آنجاست» شاید یکی از معضلات عدیده‌ای باشد که طی این سال‌ها بسیاری از تولیدکنندگان و به طبع آن، خانواده‌ها را گرفتار کرده است و انتخاب این سوژه برای این سریال، نشان از دغدغه رسانه ملی نسبت به این معضل است.
 
تاريخ : چهارشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۵۷
مجید معافی - سریال «همه چیز آنجاست» که این ایام هر شب از شبکه سه پخش می‌شود یک ملودرام اجتماعی است که محور آن خانواده است. ما در این داستان که به قلم فیروزه قشقایی نوشته شده است با قصه «خانواده محسن» آشنا می‌شویم که در ادامه، داستانک‌ها و قصه‌های فرعی متعددی نیز در دل قصه اصلی به آن اضافه می‌شود. قصه اصلی این سریال مربوط به یک کارگاه تولیدی متعلق به یک خانواده قدیمی و آبرومندی است که به علت ورود کالاهای خارجی به تعطیلی کشانده می‌شود و «مهدی» با بازی «امین زندگانی» پسر بزرگ خانواده، درگیر و دار رفع مشکلات به وجود آمده بر می‌آید و به همین علت با بسیاری از رازهای خانواده نیز پی می‌برد.
نشان دادن تعطیلی یک کارگاه تولیدی به عنوان قصه محرکه سریال، شاید یکی از معضلات عدیده‌ای باشد که طی این سال‌ها گریبانگیر بسیاری از تولیدکنندگان و به طبع آن، خانواده‌ها را گرفته و خیلی‌ها از تولید کنندگان را به خاک سیاه کشانده است. ورود بی‌رویه کالاهای بی‌کیفیت چینی و عرضه ارزان قیمت آنان از سوی تاجران سودجو، جز ضرر به اقتصاد ملی و کارگاههای تولیدی، ارمغان دیگری نداشته است. انتخاب این سوژه از سوی نویسنده؛ نشان از دغدغه رسانه ملی نسبت به این موضوع را دارد که جای تقدیر است. هرچند که در طول این چند قسمتی که از سریال پخش شده تا کنون نام کشوری به عنوان مسبب اصلی به تعطیل کشاندن کارگاه‌های تولیدی، برده نشده است اما مخاطب با معادل سازی که در ذهن خود می‌کند بی‌اختیار به نام کشور «چین» خواهد رسید.

«حمایت از تولید ملی» یکی از ویژگی‌هایی است که این سریال تلاش می‌کند به مخاطب گوشزد کند و به همین دلیل است که تمرکزسریال بیشتر بر روی خانواده «محسن» با بازی «محمد عمرانی» و تلاش مهدی پسر محسن است که تمام تکاپوی خود را برای از سر گیری کارگاه تولید کفش انجام می‌دهد و مشخص است که این کارگاه در انتهای سریال نیز، بار دیگر با توان بالا به تولید خواهد رسید. موانعی هم که برای فروش کارگاه و راه اندازی دوباره آن در سریال دیده می‌شد همه نمادی از مشکلات سر راه تولید داخلی است که نشان از دست تنها بودن تولیدکنندگان داخلی وعدم حمایت این قشر از سوی دولت است.


در سریال «همه چیز آنجاست» ما شاهد قصه چندین خانواده ایرانی هستیم که به موازات همدیگر این قصه‌ها تعریف می‌شوند و جالب این است که همه خانواده‌ها دچار مشکل هستند و ما با خانواده بی‌مشکل روبرو نیستیم و این در حالی است که بیشتر مشکلات را هم جوانان این خانواده‌ها ایجاد می‌کنند که یا روی چشم و هم چشمی و به دلیل تبلیغات فراوانی که ماهواره‌ها بر روی زیبایی بینی و صورت انجام می‌دهند به دام این مشکلات می‌افتند مثل مشکلی که خواهر کتایون با عمل کردن پلک چشمش برای خودش و خانواده بوجود آورده یا سودای ثروت باد آورده و بدون زحمت از طریق گرفتن وام آن هم از طریق جعل اسناد و توسط واسطه‌هایی که با گرفتن پورسانت، مبادرت به وام جور کردن می‌کنند – که اکثر کلاهبرداری از آب در می‌آید – مثل کاری که «مهران» با بازی «حسین مهری» برادر مهدی (امین زندگانی) انجام داده است و یا مشکل عدم تفاهم و شکاک بودن نامزد «سمانه» به همسرش که با بازی «مزدک رستمی» در نقش «اسماعیل» بوجود می‌آید. یا ازدواج های پنهانی و همسر دوم که مشکلاتی را هم برای همسر اول و هم برای همسر دوم و هم برای شوهر که بین واقعیت و پنهانکاری سردرگم می شود بوجود می آورد مثل مشکلی که در این سریال برای «فانی» با بازی « سام درخشانی» ایجاد شده است.


سریال «همه چیزآنجاست» در همه این داستانک‌ها، تلاش دارد معضلات خانواده‌ها را بیان کند معضلاتی که هر کدام می‌توانند برای نابودی یک خانواده کافی باشند. در این سریال، رکن اساسی و اصلی «خانواده» در نظر گرفته شده و نام سریال هم - همه چیز آنجاست - اشاره‌ای به خانواده است که خانواده را کانون گرمی برای آسایش و آرامش اعضای خانواده مطرح می‌کند و دوری از آن را سبب بروز مشکلات می‌داند.

اگر چه قهرمان اصلی این سریال و مغز پیش برنده سریال شخصی به نام «مهدی» است اما مهدی تنها قهرمان داستان نیست و در هر داستانکی نیز قهرمانانی وجود دارند که بار بخش‌های خود را به دوش می‌کشند.

خوشبختانه این سریال سعی کرده در سطح حرکت نکند و قدری هم به عمق ماجرا‌ها بپردازد و به همین دلیل گذرا از کنار مسائلی که در سریال مطرح می‌شود عبور نمی‌کند و بی‌جهت نیست که برخی از سکانس قدری دیالوگ محور می‌شوند یا با فلاش بک‌هایی تلاش می‌شود عمق ماجرا برای مخاطب بازگو شود تا نگاهی ریشه‌ای به رویداد‌ها شده باشد. هر شخصیتی که در سریال دیده می‌شود قصه‌ای مربوط به خود دارد که سریال به فراخور ماجرا بتواند به قصه آنان هم بپردازد. به نوعی می‌توان گفت که این اثر از جمله سریال‌هایی نیست که فقط یک «قهرمان» داشته باشد و بقیه به عنوان کاتالیزور در حاشیه آن قرار داشته باشند بلکه می‌توان گفت که همه به گونه‌ای «نقش» هستند و برای پُر کردن وقت سریال نوشته نشدند.

«مهدی» شخصیت اصلی سریال با وجودی که نمایندگی نسل جوان را در این سریال بر دوش دارد اما تعامل خوبی با نسل گذشته - پدر، مادر و پدر بزرگ و بزرگان فامیل - دارد و شاید در بین جوانان فیلم تنها اوست که رفتار احترام آمیزی با والدین و بزرگان فامیل دارد و تلاش می‌کند همه فامیل را به دور هم جمع کند تا در تعامل نیروی جوانی همراه با تجربه بزرگان خانواده، مشکلات و معضلات خانواده به حداقل برسد. او نماینده مردانِ عاقله مردی است که با حفظ ریشه‌های مذهبی و سنتی خود به جنگ مشکلات خانواده با پشتیبانی بزرگتر‌ها می‌رود.
 

همه چیز آنجاست از آن دست سریال‌های پُر بازیگری است که تا حدودی انتخاب بازیگران آن به خوبی انجام گرفته بویژه خانواده محسن، بازیگران با تجربه بیشتر در خانواده محسن حضور دارند و در سایر خانواده ما شاهد بازیگران حرفه‌ای همچون خانواده محسن نیستیم و به همین علت هنگامی که سریال وارد خانواده‌های دیگر می‌شود ضعف بازی در قیاس با خانواده محسن به خوبی احساس می‌شود. ورود بازیگران جدید که بیشتر از تا‌تر وارد این سریال شدند حرکت خوبی است که دست اندرکاران این سریال انجام دادند بازیگران نقش‌های مهرنوش، کتایون، سمانه و دیگر بازیگران از جمله بازیگران تازه وارد این سریال محسوب می‌شوند.

حضور مهرانه مهین ترابی که قبلا در نقش‌های همسر ظاهر می‌شد اما در این سریال در نقش مادری بازی می‌کند که حتی عروس و نوه دارد حضور موفقی است. او با توجه به تجربه طولانی که در بازی سریالی مثل خانه سبز و غیره داشته در نقش مادر خانواده که نگران بچه‌های خود است و البته شیطنت‌های مادر شوهری را هم حفظ کرده است، سطح خانواده محسن را به لحاظ بازی ارتقاء بخشیده است.


حضور جمشید مشایخی با وجود سن و سال بالا و کسالتی که ایشان دارد یک حضور ستودنی است. بازی زیبا و روان مشایخی در نقش نعمت، پدربزرگ خانواده که بتدریج حضورش در سریال پررنگ‌تر می‌شود درجه کیفی بازی این سریال را افزایش داده است. نگرانی او و فراموشی نعمت و غم‌هایی که او به عنوان برزگ خانواده متحمل شده همه نشان از دردهای خانواده ایرانی است. او داغدار چندین عزیزی است از فرزند گرفته تا شهادت دامادش، بخشی از فراموشی او نمادی از فراموش شدن بخشی از خانواده از سوی بزرگان خانواده است. پیوند مهدی – نوه نعمت- با پدر بزرگ پیوند دو نسل است که در سایه این پیوند می‌تواند کانون گرم خانواده را گرم‌تر نگه داشت. اما در این سریال آنقدر که نقش پدربزرگ مهم جلوه داده می‌شود در عوض نقش مادر بزرگ بسیار کم رنگ است و حضور سایه واری بیشتر ندارد. او به همراه عروس خانواده با بازی «الهام حمیدی» که در ابتدای سریال می‌رفت  که یکی از نقش‌های محوری باشد اینک تنها یک عروس جدا شده از خانواده پدر شوهر و پناه آوردن به پدربزرگ شوهرش است که فعلا بچه داری می‌کند و در حاشیه قرار دارد. شاید در ادامه سریال این نقش قدری پررنگ‌تر شود.


سریال همه چیزآنجاست یکی از سریال‌های پُر قسمت است – ۵۰ قسمتی است- و پخش هر شبی آن از قاب تلویزیون می‌تواند به خوبی تماشاگر را جذب کند. اما معضل این سریال، نداشتن فیلمنامه کامل است و آن طوری که برخی از بازیگران این سریال مطرح کردند سریال همچنان در حال نگارش است و هر سکانس بلافاصله بعد از نگارش و به قول معروف داغ داغ ضبط می‌شود و این هم، می‌تواند برای بازی بازیگران آسیب باشد چون وقت کافی برای تمرکز کردن روی نقش ندارند محسوب شود و هم ، اینکه آسیبی به اصل قصه وارد کند که نویسنده نتواند در انتهای سریال، قصه‌هایی را که مطرح کرده است را به درستی جمع و جور کند و تماشاگر باز هم  شاهد پایان‌های باز – و شما بخوانید من درآوردی – باشند.


«شهرام شاه حسینی» کارگردان جوان این سریال با توجه به پیشینه کارگردانی خود، نشان داد که به خوبی از پس تعریف کردن قصه این سریال بر آمده است. دکوپاژهای درست و قاب بندیهایی که تماشاگر را بیشتر با قصه درگیر می‌کند و توجه به کانون ماجرا‌ها با نماهایی که کارگردان انتخاب کرده همه نشان از توانایی کارگردان در تعریف کردن قصه‌های متعدد این سریال دارد.


به هرحال، ساخت سریال «همه چیزآنجاست» از آنجایی که به معضل خانواده می‌پردازد و سریالی تنها به صرف سرگرمی – مثل بسیاری از سریال‌هایی که از تلویزیون پخش می‌شود – نیست کار خوبی است. امروزه خانواده‌های ایرانی با مشکلات عدیده‌ای از جمله مسائل اقتصادی، اجتماعی، طبقاتی و فرهنگی روبرو هستند که همین مشکلات؛ نسل امروز جامعه ما را از آن آسایش و آرامشی که نسل‌های گذشته ایرانی از آن برخوردار بودند را دور کرده است. لذا توجه رسانه ملی به این مشکلات و هدایت نسل جوان بسوی خانواده که در کنار خانواده است که می‌توان بر همه مشکلات فائق آمد یک ضرورت ملی است.
کد خبر: 77900
Share/Save/Bookmark