به گزارش هنرنیوز؛
عباس علیزاده باستانشناسی که از مدتی پیش برای سرپرستی هیأت کاوش در شوش از سوی رئیس پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری انتخاب شده
در پنجمین همایش «باستانشناسان جوان» درباره اقدامات انجام شد از هنگام حضور وی در مجموعه شوش باستان گفت: کاری که در شوش انجام شده به باستانشناسان جوان مخصوصاً دانشجویان فوق لیسانس و دکتری کمک میکند چرا که اینجا منابع مطالعاتی بسیار زیادی وجود دارد.
وی با اشاره به دعوت پارسال محمد حسن طالبیان- معاون میراث فرهنگی- از علیزاده برای ساماندهی اشیا انبارهای موزه شوش اظهار کرد: من به ایشان گفتم فقط ساماندهی مطرح نیست. شوش بسیار حائز اهمیت است و شاید بدون اغراق باید گفت مهمترین مرکز استقرار در ایران بوده است. موارد زیادی در حوزههای سیاسی ، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در این مرکز شکل گرفته است بنابراین نیاز به دقت زیادی برای مطالعه ابعاد مختلف این شهر باستانی است.
راز قفل و مهر و موماین استاد شرق شناسی دانشگاه شیکاگو به تأسیس یک مرکز پژوهشی در شوش اشاره کرد و افزود: چند انبار در قلعه وجود دارد که یکی یکی آنها را باز و تخلیه کردیم.هنگامی که جمعدار برای باز کردن در آمد، من قفلی را دیدم که برایم جالب بود از این منظر که ما از هزاره پنجم پیش ازمیلاد چنین کاری را انجام میدادیم . قدیمیترین نوع قفل و مهر وموم را در تل باکون(تل باکون در استان فارس در نزدیکی تخت جمشید قرار دارد.) دیدیم که با سیم مفتولی و سرب بود اما کاری که الان هم انجام میدهند همان است و به عبارتی این شیوه نگهداری انبار ۶۵۰۰ سال قدمت دارد. وقتی در انبارها را باز میکنند این اشکال سربی را به آن می زنند و وقتی در را میشکنند، آنها را نگه میدارند تا یک مدرکی باشد از کسانی که اینها را شکستند و دوباره قفل کردند.
او افزود: ما به بازسازی مراحل انداختن قفل گلی و مهر و موم کردن درها در آن زمان پرداختیم تا به دانشجویان نشان دهیم برخی از این سنتها چقدر قدیمی است.
خانه مارها و رتیلهاعلیزاده با تأکید بر وضعیت نابسمان انبارهای شوش توضیح داد: همه چیز به هم ریخته و شکسته بود.یکی دوبار برای ساماندهی اقدام کرده بودند اما وضع بدتر شده بود. تمام برچسبها را کنده بودند و روی مقداری از این جعبهها خودشان دوباره شماره زده بودند. بنابراین خیلی کار سختی بود که آدم فکر کند دوباره از کجا میخواهد آغاز کند. مارهای زیادی هم در آنجا لانه کرده بودند چرا که حدود ۴۰ تا ۵۰ سال درهای انبارها بسته بود. انواع حیوانات اعم از خفاش ، تخم مارمولک و رتیل و ... وجود داشت.
وی افزود: ما باید تمام اینها را گندزدایی میکردیم . تمام این جعبهها با محتویات خطرناک را بالا میبردیم و پس از باز کردن گندزدایی میکردیم و اشیایی که نیاز به مرمت داشت بالافاصله یا همان جا مرمت میکردیم و یا به آزمایشگاهی که در قلعه شوش میبردیم.
کلاس سفالشناسی او گفت: یاریگران من از شوش بودند و چند نفر هم از بیرون آمدند. من برای آنها تک تک این یافته ها را تشریح میکردم و تاریخ میگذاشتم. خوشبختانه در شوش به گونه ای است که از هزاره پنجم تا دوران اسلامی سفال وجود دارد که این برای تدریس خیلی خوب است. ما در حیاط این کارها را میکردیم و سپس یک سیاهه از اینها برمیداشتیم و به اتاق مخصوص دیگر میبردیم. همچنین سفالها را با شکلش تطبیق دادیم تا در ذهن باستانشناسان باقی بماند و بعدها بتوانند آن را تشخیص دهند.
علیزاده گفت: وقتی کسانی از من میپرسند در شوش چه کردی ؟ من پاسخ میدهم خوشحالم که آبدارچی ما هم میتواند هزاره سفالهای شوش را تشخیص دهد! و واقعاً هم همینطور است.
بانک اطلاعات او ادامه داد: ما برای همه این سفالها جا نداشتیم و قرار بود بخشی از اینها به موزه برود تا اطلاعات آن طبقه بندی شود و هنگامی که محققان برای مطالعه راهی میشوند با جستجو در شش هفت سیستم کامپیوتری به کلیه اطلاعات دسترسی پیدا کنند. از این رو یک بانک اطلاعات بسیار ساده درست کردیم . کافی است دانشجو مراجعه کند و فرضآ بخواهد در مورد ایران میانه کار کند. همین کد کافی است بتواند در سیستم کامپیوتر شماره تمامی جعبههای حاوی سفال میانه و اشیا آن را پیدا کند.
قدیمیترین قایق کشف شده این استاد شرق شناسی دانشگاه شیکاگو در مورد یافتههای باستانشناسی شوش در ساماندهیها گفت: تنها قایقی که ما میشناختیم از دوره پیش از تاریخ مربوط به هزاره چهارم و در چغامیش است که روی مهرها قرار دارد اما ما خود قایق را پیدا نکردیم . این در حالی است که در بینالنهرین گِلهای قایقی زیادی داریم. یکی از جعبهها را که از انبار بیرون آوردیم و بازسازی کردیم علاوه بر قایق گلی شکل قایق هم در درون آن طراحی شده بود. در بازسازی برای بادبان آن عکس بز شوش را انتخاب کردیم اما نمیدانیم واقعا بادبان آن چه شکلی داشته است چهار گوش بوده یا مثلث ولی درنهایت این قدیمیترین قایق کشف شده در ایران است که در حال حاضر موجود است.
مضیف در شوشوی همچنین به مضیف و ساختار حصیری آن اشاره کرد و گفت : در عراق نزدیک بصره هم این مضیفها وجود دارد که در آثار باستانی هزاره چهارم و مهرهای متعلق به آن دیده شده است. ما دو داده باستانشناسی پیدا کردیم که آثار روی آن بسیار شبیه این مضیفها بو.د به هر حال این احتمال وجود دارد همزمان با مضیفهایی که در عراق وجود داشته در آن دوره این سازه ها در شوش هم کاربرد داشته است. در هویزه یک نمونه از این مضیفها را ما از نزدیک دیدیم. الان در چغازنبیل هم دونمونه از این مضیفها را تهیه و قرار دادهاند.
وی ابراز امیدواری کرد که مرکز بینالمللی پژوهشی شوش ظرف دو ماه آینده تکمیل شود.ناودان سرشیر در شوشاین باستانشناس در بخش دیگری از سخنانش به موزه شوش اشاره کرد و گفت: تاریخ گذاری و برچسبگذاریهای این موزه دارای اشکال بود. چندین بار به موزه شوش رفته بودم اما هیچ گاه با این دقت نگاه نکرده بودم و ماحصل یک نگاه متفاوت کشف یک شی بود که از نگاه همه دور مانده بود. فرانسوی قطعاً ناودانهایی با اشکال حیوانات را به خوبی میشناسند اما نمیدانم چرا به این یافته در شوش توجه نکردند. یک ناودان در موزه شوش به شکل سر شیر هست. در قرون وسطی این نوع ناودانها مخصوصا در معماری گوتیک کاربرد داشته است. این ناودانها سرشان دقیقاً در جایی که آب به بیرون میریزد به شکل اژدها، شیر، موجودات افسانهای است که به عنوان مثال در دانشگاه شیکاگو وجود دارد.
علیزاده به دستهدیگری از این شمایل در سازهها اشاره کرد که هیچ گونه کاربردی ندارند و صرفاً برای دور نگه داشتن ساختمانها از اهریمنها، دیو و ارواح پلید به کار میرفته است.
او به تحقیقش در مورد این شمایل در دوران باستان اشاره و اظهار کرد: مصر مانند همیشه در این زمینه پیش گام بوده است و تداوم آن را در دروه رومیها میتوان یافت. مصری ها همیشه مینوشتند که چرا یک کاری را انجام میدهند. از این رو ما میدانیم چرا آنها از سر شیر استفاده میکردند. چون در مصر نیاز به بارندگی نداشته و تقریبا باران در آنجا مخرب بوده است، آنها شیر را میگذاشتند و در کتیبه کناری اش توضیح میدادند این شیر تار و پود کشورهایی را که چون باران به سر مصر میبارند را متلاشی میکند و رودهها ی آنها را بیرون میکشد و ... در واقع یک نگاه ایدئولوژیک است.
وی افزود: در ایران این تنها ناودان سرشیری است که پیدا شده و نمیدانستیم از کجا، کی، توسط چه کسی پیدا شده است. تنها اطلاعات بدست آمده نشان میدهد این اثر در ساحل غربی دز پیدا شده و نه شوش! اما جای دقیق آن مشخص نیست. تنها راه شناسایی دوره تاریخی آن بررسی دورههای ایلام قدیم، میانه و نو بود تا بدانیم اینها چگونه شیر را متصور میشدند که مشخص شد این نوع مجسمه شیر متعلق به دوره ایلام قدیم است.