نگاهي به فيلم تلويزيوني «بي بي خاتون» كه شب يلدا از سيما پخش شد
تكثير تاسف برانگيز ساده انگاري و سطحي پسندي!
تاريخ : يکشنبه ۲۰ دی ۱۳۸۸ ساعت ۱۱:۴۹
نويسنده و كارگردان فيلم، خانم شهره لرستاني بود كه پيش از اين ايشان را به عنوان بازيگر مي شناختيم.
موضوع فيلم آداب و سنن و رسوم ملي و داستانش زندگي پيرزني بود كه فرزندانش از او دورند و خيلي مشتاق است همه آنها را در شب يلدا در خانهاش ببيند.
اينكه يك فيلم بتواند به نوعي در خلال هنر ورزيها و تصويرگريهاي هنرمندانهاش، به بازيابي و شناساندن سنن و آداب و رسوم ملي و دستاوردهاي مذهبي و هنري مربوط به اين حوزه بپردازد، بسيار خوب و ارزشمند است؛ امام آنچه در«بي بي خاتون» اتفاق افتاد اين دستاورد غني و واجب و مورد احترام نبود.
واقعيت آن است كه وقتي بيان و تصويرگري، بي رعايت مولفههاي هنري، صرفاً تبديل به يك سري شعارها و ادا و اطوارهاي نه چندان جذاب مي شود، حاصل كار نه تنها جاذبه نيست، بلكه دافعهاي قدرتمند است كه خروجي چنين رويكردهايي را شامل مي شود.
بازي هاي مهوع، شخصيت هاي باسمهاي، اتفاقات دم دستي و تصوير پردازي هاي مبتديانه و خالي از ظرافت و دقت، مجموعه چيزهايي است كه در بي بي خاتون شاهد بوديم.
گذشته از اين كه فيلم اساساً در بعضي قسمت ها مضحك مي شد، مثل آن خانم تازه از فرنگ برگشته با آن ادا و اطوارهاي حيرت آور و زننده كه مثلاً در خارج فكر ميكنند كه در ايران همه را ميگيرند و چه و جه يا آن نوجوان كه مثلاً حرف زدن را نصفه و نيمه بلد بود و بيشتر خارجي حرف مي زد ولي جا به جا، وسط حرفهايش مثل بلبل فارسي را آن هم به لهجه تهراني امروز صحبت مي كرد!
همه چيز در بي بي خاتون آن قدر ساده انگارانه و دم دستي و خنده دار بود كه در آن مضمون اصلي و به اصطلاح پيام مهم و ارزشمند فيلم، اساسا گم بود و نه به ديده مي آمد و نه به ذهن مي رسيد.
به نظر مي رسد، كارهاي سفارشي و مناسبتي سيما، بيش از اندازه بي كيفيت و مضحك شده اند و گويا هيچ نظارت كيفي بر آنها اعمال نمي شود، واقعا كه! جاي تاسف دارد!