«استیون اسپیلبرگ» ۱۸ دسامبر ۱۹۴۶ در «سینسیناتی» اوهایو بدنیا آمد و در یک خانواده یهودی در شهرهای «هادون»، «نیوجرسی» و «اسکاتدسدال» رشد کرد. مادرش یک رستوراندار و نوازنده پیانو و پدرش نیز مهندس الکترونیک بود. اسپیلبرگ نام شهری در اتریش است که اجداد یهودی مجارستانی او در قرن ۱۷ می زیستند.
از ۱۲ سالگی برای خودش فیلم های آماتوری می ساخت، فیلم نامه هایش را خودش می نوشت و از دوستانش برای بازی استفاده می کرد. در ۱۳ سالگی فیلم جنگی ۴۰ دقیقه ای به نام «فرار به ناکجا آباد» را ساخت که یک جایزه هم برد. در ۱۶ سالگی یک فیلم بلند به نام «نورآتشین» با زمان ۲ ساعت و نیم ساخت فیلمی که بعدها بعد الهام بخش «برخورد نزدیک از نوع سوم» شد. این فیلم که ساختش ۴۰۰ دلار هزینه داشت، در سینمای محلی در فینکس به نمایش درآمد و سودی در حدود ۱۰۰ دلار برای او به ارمغان آورد.
پس از پایان دوره دبیرستان در سال ۱۹۶۴ به اصرار پدر و مادرش به دلیل اینکه مبادا فکر شرکت در جنگ ویتنام به سرش بزند، در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در «لانگ بیچ» برای کسب مدرک ثبت نام کرد. او به دانشگاه رفت تا ادبیات انگلیسی بیاموزد چون این دانشگاه در آن زمان رشته سینما نداشت ولی در سال ۱۹۶۸ دانشگاه را رها کرد. همزمان با تحصیل در کالج لانگ بیچ دردهه ۱۹۶۰، او عضو اتحادیه« Theta Chi Fraternity» و کمی بعد به عنوان کار آموز در« استودیو یونیورسال» مشغول به کار شد. اسپیلبرگ شانس ورود به جریان اصلی فیلمسازی را با نمایش دادن استعداد خود در ساخت سریال های تلویزیونی استودیو یونیورسال بدست آورد. به واسطه استعدادی که استودیو یونیورسال در او یافت، توانست با کمپانی کلمبیا قراردادی امضا کند و کارگردانی چند اثر تلویزیونی را به عهده بگیرد. این دوره کاری تجربه های بسیاری را برای اسپیلبرگ به همراه داشت.
بعد از ساخت چند اپیزود در چند سریال او دست به ساخت «دوئل» زد. دوئل ساخته سال ۱۹۷۱ داستان مردی است که گرفتار یک کامیون ران سادیسمی می شود که می خواهد به هر نحو، او را بکشد این فیلم باعث بالا رفتن وجهه اسپیلبرگ در مقام کارگردان شد.
اثر بعدی او «شوگرلند اکسپرس» در سال ۱۹۷۴ توجه منتقدین را به خود جلب کرد. هالیوود ریپورتر در همین سال در مورد اسپیلبرگ گفت: «یک کارگردان بزرگ جدید در راه است.»
«آروارهها» در ۱۹۷۵ با اقتباس از رمانی به همین نامه به قلم «پیتر بنچلی» در مورد حمله یک کوسه بزرگ سفید به انسانها و تلاشهای یک افسر پلیس برای نگاهبانی از مردم دربرابر این کوسه ساخته شد. آرواره ها نقطه عطفی در سینما و زندگی سینمایی اسپیلبرگ بود و او را به یک کارگردان موفق سینمای هالیوود بدل کرد.فیلم او معنایی تازه به فروش تابستانی بخشید و رکورد جهانی فروش فیلم را شکست.
اسپیلبرگ در سال ۱۹۷۷ فیلم علمی-تخیلی«برخورد نزدیک از نوع سوم» را در مورد انسانها و بشقاب پرنده ها و موجودات فرازمینی ساخت. نکته جالب توجه بازی «فرانسوا تروفو» کارگردان معروف فرانسوی در این فیلم است.
بعد از ساخت فیلم «۱۹۴۱» در سال ۱۹۷۹، اسپیلبرگ «مهاجمان صندوق گمشده» را در سال ۱۹۸۱ کارگردانی کرد. شخصیت اول این فیلم «ایندیانا جونز» با بازی «هریسون فورد» که ماندگار و بسیار محبوب شد در جستجوی مدال «را» با نازی ها درگیر می شود.
فیلم «ایتی موجود فرازمینی» در سال ۱۹۸۲ ساخته شد.فیلم به رابطه یک پسر بچه و یک موجود فرازمینی می پردازد. این فیلم بعدها به ۲۶امین فیلم پرفروش تاریخ سینما تبدیل شد و انجمن صنعت فیلم آمریکا این فیلم یکی از ۱۰ فیلم برتر در سبک علمی-تخیلی دانست. اسپیلبرگ این فیلم را شخصی ترین فیلم خود دانسته است.
بعد از ساخت فیلم «اعماق» در ۱۹۸۳ اسپیلبرگ حالا دیگر محبوب همه، «ایندیانا جونز و معبد مرگ» ادامه مهاجمان صندوق گمشده را در سال ۱۹۸۴ با ماجراجوی ایندی در چین و هند ساخت.
بعد از ساخت «رنگ ارغوانی» هم در سال ۱۹۸۵ درام جنگی «امپراتوری خورشید» را در سال ۱۹۸۷ با بازی «کریستین بیل» و «جان مالکوویچ» روانه پرده سینماها کرد. فیلم کاندید ۱۱ جایزه اسکار شد و هیچکدام را دریافت نکرد.
اسپیلبرگ در سال ۱۹۸۹ علاوه بر ساخت «همیشه» که آخرین فیلمی «آدری هپبورن» محسوب می شود، قسمت سوم مهاجمان صندوق گمشده را با نام «ایندیانا جونز و آخرین جنگ صلیبی» ارائه کرد.
فیلم «هاک» هم که در سال ۱۹۹۱ با بازی «داستین هافمن»، «رابین ویلیامز»،«جولیا رابرتز» ساخته شد از فیلمهای نه چندان موفق اسپیلبرگ محسوب می شود.
آقای کارگردان فیلم علمی تخیلی «پارک ژوراسیک» را در سال ۱۹۹۳ با اقتباس از رمانی به همین نام به قلم «مایکل کرایکتون» پزشك و نویسنده در سال ۱۹۹۰ ساخت. فیلم درمورد شبیه سازی دایناسورها به دست گروهی دانشمندان در یک جزیره است که در نهایت موجب آزاد شدن آنها و حمله به انسانها می شود. فیلم فروش بالایی داشت به نحوی که موجب شد قسمتهای دوم سوم آن نیز تولید شود و قسمت چهارم آن هم به تهیه کنندگی اسپیلبرگ برای نمایش در سال ۲۰۱۴ در مراحل ساخت است.
فهرست شیندلر اثر اسپیلبرگ در سال ۱۹۹۳ با اقتباس از کتاب برنده جایزه بوکر «شیندلرز آرک» ساخته شد. فیلم ۳۲۱ میلیون دلاری فروش کرد و جایزه اسکار بهترین فیلم و جایزه اسکار بهترین کارگردانی را بدست آورد. منتقدین این فیلم را بهترین و دقیق ترین فیلم اسپیلبرگ می دانند.
اسپیلبرگ درام «آمیستاد» را در سال ۱۹۹۷ ساخت و «جهان گمشده: پارک ژوراسیک» یا پارک ژوراسیک ۲ را هم در همین سال به نمایش عموم گذاشت تا رسید به «نجات سرباز رایان». داستان فیلم نجات سرباز رایان با بازی «تام هنکس» و «مت دیمون» در طول نبرد نرماندی در جنگ جهانی دوم اتفاق میافتد. فیلم با استقبال خوبی از سوی تماشاگران و منتقدین روبهرو و به پرفروشترین فیلم سال ۱۹۹۸ تبدیل شد. علاوه بر این فیلم را نامزد ۱۱ جایزه اسکار شد که یکی از آنها جایزه بهترین کارگردانی بود که اسپیلبرگ آنرا بدست آورد.صحنههای درگیری نجات سرباز رایان بسیار واقعی هستند به خصوص سکانس اول فیلم - پیاده شدن سربازان آمریکایی در ساحل اوهاما- که از سوی مجله امپایر به عنوان«بهترین سکانس نبرد تاریخ سینما» انتخاب شدهاست. این سکانس به تنهایی ۱۲ میلیون دلار خرج برداشت و در آن از بیش از ۱۵۰۰ بازیگر استفاده شدهاست که برخی از آنها، اعضای ذخیره ارتش ایرلند بودند. همچنین از ۲۰ تا ۳۰ نقص عضو واقعی برای به تصویر کشیدن سربازانی که در این نبرد، دست و پای خود را از دست میدادند، استفاده شد.
«هوش مصنوعی» آخرین پروژه استنلی کوبریک قبل از مرگ بود که اسپیلبرگ ساخت آنرا در سال ۲۰۰۱ بر عهده گرفت. فیلم نامزد ۲ جایزه اسکار شامل جایزه اسکار بهترین جلوههای ویژه و بهترین موسیقی متن فیلم شد.
«گزارش اقلیت» فیلم بعدی اسپیلبرگ در ژانر علمی-تخیلی بود که در سال ۲۰۰۲ میلادی ساخته شد او در این فیلم که داستان آن در سال ۲۰۵۴ میگذرد تلاش می کند تا تصویری از آینده نزدیک بشریت ارائه دهد.
درام «اگه میتونی منو بگیر» که در سال ۲۰۰۲ بر مبنای زندگی نامه «فرانک آبیگنل جونیور» با بازی «لئوناردو دیکاپریو» و «تام هنکس» ساخته شد داستان آبیگنل جونیور یکی از مشاوران امنیتی ایالات متحده آمریکا است که بیشتر شهرتش را بخاطر سابقه فعالیتش به عنوان جاعل چک، کلاهبردار و حقههای فرارش از دست ماموران دارد.
اسپیلبرگ در سال ۲۰۰۴ درام کمدی «ترمینال» با بازی «تام هنکس» و «کاترین زتا جونز» ساخت. این فیلم داستان مردی است که از کشور خیالی «کارکوژیا» به فرودگاه بینالمللی جان اف کندی نیویورک آمده است و اجازه ورود به آمریکا را پیدا نمیکند. در عین حال به علت وقوع انقلاب در کشورش امکان بازگشتش نیز وجود ندارد.
ساخته بعدی اسپیلبرگ در سال ۲۰۰۵ فیلم علمی-تخیلی«جنگ دنیاها» با اقتباس ازکتاب جنگ دنیاها اثر «هربرت جرج ولز» است که حمله بیگانگان فضایی به زمین را روایت می کند.
درام تاریخی «مونیخ» در سال ۲۰۰۵ کشتار ورزشکاران اسرائیلی در المپیک مونیخ ۱۹۷۲ به دست گروهی موسوم به «سپتامبر سیاه» و انتقام موساد از این گروه را روایت می کند. مونیخ هم از طرف اسرائیلی ها و هم از طرف فلسطینیان مورد انتقاد های شدید قرار گرفت و به عنوان جنجالی ترین فیلم اسپیلبرگ شناخته شد.
«ایندیانا جونز و قلمرو جمجمه بلورین» به تهیهکنندگی «جورج لوکاس»و بازیگران فیلم «هریسون فورد»، «کیت بلانشت»، «جان هارت» و «شیا لبوف» اثر بعدی اسپیلبرگ در سال ۲۰۰۸ در فضای جنگ سرد بین روسیه شوروی و غرب می گذرد.
استیون اسپیلبرگ که یکی از طرفداران «ماجراهای تنتن و میلو» است اثر سهبعدی خود «ماجراهای تنتن: راز اسب شاخدار» را در سال ۲۰۱۱ با اقتباس از سه داستان از مجموعه ماجراهای تنتن و میلو اثر «هرژه» ساخت.
فیلم زیبای«اسب جنگی» محصول سال ۲۰۱۱ اسپیلبرگ درباره رابطه پسری جوان با اسبش در کوران جنگ جهانی است. این فیلم نامزد دریافت ۶ جایزه اسکار از جمله بهترین فیلم و علاوه بر این فیلم نامزد ۲ جایزه گلدن گلوب و ۵ جایزه بفتا شد.
«لینکلن» آخرین فیلم اسپیلبرگ با بازی «دانیل دی لوئیس» و بر مبنای کتاب «گروه رقبا: نبوغ سیاسی آبراهام لینکلن» نوشته «دوریس کرنز گودوین» که سال ۲۰۰۵ منتشر شد، ساخته شده است و یکی از رقبای دریافت اسکار ۲۰۱۲ است.
اسپیلبرگ که علاوه بر کارگردان یک تهیه کننده هم هست تاکنون سریالهایی چون «اسمش»، «پاسیفیک»، «ترانووا»، «رودخانه» و فیلمهای معروف بی شماری چون «پرچمهای پدران ما»، «نامه هایی از ایووجیما»، «آخرت»، «سوپر۸» و «خاطرات یک گیشا» را تهیه کرده است. اسپیلبرگ سریال «گروه برادران» که در ایران هم معروف است را کارگردانی کرده است.
اسپیلبرگ از موفقترین کارگردانان سینما در زمینه تجاری محسوب میشود که با فیلمهای «آروارهها» ( ١٩٧٥)، «ای.تی» ( ١٩٨٢) و «پارک ژوراسیک» ( ١٩٩٣) رکورد فروش سینمای جهان را شکست و هریک از این فیلمها پرفروشترین فیلم دوران خود بودند. مجموع فروش فیلمهای ساخت اسپیلبرگ تاکنون به رقم چشم گیر ٨ / ٥ میلیارد دلار رسیده است و نشریه اقتصادی «فوربس» ثروت این فیلمساز آمریکایی را بیش از ٣ میلیارد دلار برآورد کرده است.
مجله «پریمیر» در سال ۲۰۰۶ اسپیلبرگ را در لیست«قدرتمند ترین» و «بانفوذترین» شخصیت های صنعت فیلم قرارداد. مجله «تایم» اورا درلیست «۱۰۰ فرد قرن اخیر» قرار داده است در پایان قرن بیستم، «لایف» او را «تاثیرگزار ترین فرد نسل خویش» نامیده است.
علاوه بر نامزدی در جشنواره های بیشمار و دریافت جوایزی که به آنها اشاره شد، اسپیلبرگ جوایز دیگری نیز دریافت کرده است که برخی از مهمترین های آنها عبارت اند از:
برنده نخل طلای کن برای بهترین فیلم نامه و نامزد دریافت نخل طلای بهترین فیلم هر دو برای شوگرلند اکسپرس در سال ۱۹۷۴
برنده جایزه گلدن گلوب در رشته بهترین کارگردانی برای فیلم فهرست شیندلر در سال ۱۹۹۴
برنده جایزه بافتا در رشته بهترین فیلم برای فهرست شیندلر در سال ۱۹۹۴
برنده جایزه بافتا در رشته بهترین فیلم برای فیلم نجات سرباز رایان در سال ۱۹۹۸
برنده جایزه گلدن گلوب در رشته بهترین کارگردانی برای فیلم نجات سرباز رایان در سال ۱۹۹۹