به گزارش هنرنیوز؛شاید تا به حال نام تکیه دولت را شنیده باشید. تکیهای که به دستور ناصرالدین شاه بنا شد و زمانی باشکوهترین مراسم تعزیه تهران در آن برگزار میشد و امروز جز نامی از آن باقی نمانده است. تکیه دولت کجا بود؟ چگونه ساخته شد؟ چه شد که ویران شد؟ تارنمای فردا در صفحه فرهنگی خود با طرح این پرسش ها در ادامه به آنها پاسخ داده است.
حسین علی مهرین، معمار تکیه
ناصر الدین شاه درسال ۱۲۸۳ قمری به دوستعلی خان معیر الممالک دستور داد تـا هـمراه با ساختن کاخ شمس العماره، تکیه وسیع و بزرگی هـم در کـنار آن بـنا کـنند. معیر المـمالک، مهندسان ومعماران مشهور تـهران را بـرای این کار گردآورد و طراحی بنا را بر عهده حسینعلی مهرین گذاشت. تا سال اتمام ساختمان شمس العماره، معمار یا معماران فقط به تهیه مقدمات کار و ابـزار و مـصالح سـاختمانی تکیه و طراحی و پیکنی و امثال آن پرداختند تا ایـنکه در سـال ۱۲۹۰ تـکیه دولت پایـان یـافت. از این بنا با عنوانهای دیگری نظیر «تکیه همایونی دولتی»، «تکیه قصر» و «تکیه بزرگ شاهی» نیز نام برده شده است.
آیا معمار از طرح کلوسئوم تقلید کرده بود؟
برخی معتقدند که طرح این بنا برگرفته از معماری آمفیتئاترهای اروپا نظیر کلوسئوم، ورونا و رویال آلبرت هال است که ناصرالدین شاه در جریان سفرش به اروپا با آنها آشنا شده است. اما این نظر نمیتواند درست باشد زیرا ساخت و حتی بهرهبرداری از تکیه دولت پیش از نخستین سفر ناصرالدینشاه به اروپا (صفر-شعبان ۱۲۹۰ ه.ق)صورت گرفته است.
احداث در جنوب شرقی کاخ گلستانبر اساس نقشهای که عبدالغفارخان نجم الملک (یا همان نجم الدوله) در سال ۱۳۰۹ قمری از تهران قدیم ترسیم کردهاست، این بنا در ضلع جنوب شرقی کاخ گلستان و در جنوب غربی شمسالعماره و روبه روی مسجد شاه قرار داشته است.
ساختار بنا، صحنه اجرا و کاربری طبقات
ساختمان ۳ طبقه تکیه دولت از بیرون به شکل منشوری هشت ضلعی و از داخل به شکل استوانهای طراحی شده بود. این بنا ۲۴ متر ارتفاع داشت و قطر آن بیش از ۶۰ متر بود. علاوه بر این ۳ طبقه، بنا زیرزمینی نیز داشت. دور تا دور حیاط مرکزی را غرفههایی در بر میگرفتند که طی مراسم عزاداری، به شخصیتهای مختلف اختصاص داده میشدند. در اطراف حیاط سکوهایی قرار داشت که در یک سمت به محل قرارگیری چراغها و آینهها و در سمت دیگر به محل نشستن زنان اختصاص یافته بود.
در وسط تکیه، سکوی گردی به قطر حدود ۱۸ و ارتفاع ۱ متر با بدنۀ سنگی منقـوش قرار داشت که آن را «تخت» مینامیدند. بازیگران و شبیهخوانها از پلههایی که در چهار طرف سکو بود به روی آن آمده و به ایفای نقش میپرداختند.
اتاقهای طبقه اول به وزرا و حکان ولایات اختصاص داشت که هر وزارتخانه یا ایالت به تزئین اتاق خویش میپرداخت. اتاقهای طبقه دوم که ارسی داشتند مخصوص زنان حرمسرا بودند و طبقه سوم جایگاخ نقارهچیها بود. این طبقه در دوره مظفرالدین شاه به منظور استحکام بیشتر بنا تخریب گردید و تکیه به یک ساختمان دو طبقه تبدیل شد.
لیدی شیل در مورد غرفه شاه نوشته است: «جایگاه مخصوص شاه در بالا و روبهروی صحنه قرار داشت و در سمت راست آن، ابتدا جـایگاه عموهای شاه و صدر اعظم و پس از آن به ترتیب محل نشستن وزیرمختار انگلیسی و وزیر مختار روسیه و دیگران قرار داشت. در سمت چپ جایگاه مادرشاه، زنهای شاه، همسر صدر اعظم، من و همسر وزیر مختار روسیه قـرار داشـت. دراثنای نمایش، با پذیرایی مستمر به وسیله چای و قهوه و قلیان، رفع خستگی تماشاگران میشد.»
سقفی که ساخته نشددر ابتدا قرار بود سقف بنا به شکل گنبدی از «چوب و تخته و شیشه» ساخته شود اما به دلیل مشکلات فنی امکانپذیر نشد و ناچار بنا را با چادر پوشاندند. در ابتدا از چهار چوببست هلالی استفاده میشد اما در اواسط سلطنت مظفرالدینشاه، چند جای بنا ترک برداشت. مهندسی فرانسوی به نام «مسیو بتن» ستونهای هلالی آهنی را از فرنگ به تهران آورد.
این ستونها به شکل دوازده نیم هلال بودند که با پیچ و مهره به هم بسته میشدند. در ایام عزاداری، بر تیرهای سقف پردههای ضخیم کرباس میکشیدند تا مردم از تابش آفتاب و بارش باران در امان باشند.
تزئینات تکیهنمای درونی تکیۀ دولت در آغاز از آجر بود و حتى آن را با گچ و آهک نیز سفید نکرده بودند، اما در حدود سال ۱۲۹۸ قمری با کاشیهای معرق و هفت رنگ آراسته شد. گرچه خود بنا تزئینات زیادی نداشت اما در هنگام مراسم مذهبی، انواع چلچراغها، شالهای گرانقیمت و آینهها جلوهای خاص به تکیه میبخشیدند.
سه ورودی مجزا برای درباریان، مردان و زنان
تکیۀ دولت دارای ۳ ورودی در شمال، شرق و غرب بود. ورودی شمالی به سمت کاخ گلستان باز میشد و ورود و خروج شاه و درباریان از آن انجام میشد. شاهنشین تشریفاتی نیز بر فراز همین ورودی قرار داشت.
ورودی شرقی از طریق کوچه تکیه دولت به خیابان ناصرخسرو و بازار منتهی میشد که مخصوص آقایان بود و سردری رفیع با طاق جناغی داشت و با طاق نماهای آجری، مقرنس کاری و شیشههای رنگین آراسته شده بود.
ورودی غربی که مقابل شمس العماره بود به میدان ارگ منتهی میشد و مخصوص زنان بود. این ورودی نیر سردر جناغی با شش مناره کوچک در دو طرف داشت و با کاشیهای معقلی زینت یافته بود.
تأمین روشنایی با چلچراغها ، لاله ها و چراغهای گازی
یکی از جهانگردان خارجی در توصیفات خود از تکیه دولت به نحوه تأمین روشنایی تکیه اشاره کرده و مینویسد: «در در جلو غـرفههای طبقه پایین، چندین ردیف پله قرار داشت که از آنها در یک سمت تکیه برای نشستن تماشاگران به خصوص زنان و در سوی دیگر بـرای چـیدن چـلچراغهای پایهدار، لالهها، شمعدانها، چراغها و گذاشتن آیینهها و تابلوهای مذهبی، از جمله مجلس قربانی اسماعیل و دیدار یوسف و یعقوب و غـیره اسـتفاده میکردند.
هنگام برگزاری تعزیه در شب،همه چلچراغها و لالهها روشن و با بیش از پنج هزار شمع روشنایی تکیه دولت ناشی مـیشد هـمچنین تـیرکهای چوبی به شکل فانوس قرار داشت که در بالای آن چهارچراغ گاز (که بـعد بـه چـراغ برق تبدیل گردید)، نصب شده بود و به سبب اینکه نور آن مانع تماشای افراد غرفههای بالایی نـگردد، چهار چـتر بـربالای آن بسته بودند».
برگزاری مراسم در دو نوبت
مراسم روضهخوانی در مـحرم تـا روز تاسوعا، در تکیه دولت برگزار میشد و گاه تا دهم ودوازدهم یا چهاردهم نیز ادامه داشت و حـتی مـراسم تعزیهخوانی در آن، از یازدهم تا آخرمحرم و گـاهی تـا آخر صـفر نـیز ادامـه داشت و برخی اوقات در مـاههایی غیر از محرم و صفر، تعزیهخوانی برقرار میشد . نمایش تعزیه در دو نوبت شبانهروز، یکی عصر از سه تا نیمساعت قبل از غروب و دیـگری از دو تـا پنج و شش ساعت از شب گذشته،برگزار میشد.
دوران افول و ویرانی
پس از مرگ ناصرالدین شاه، تعزیه خوانی تا دوره محمدعلی شاه و احمدشاه ادامه یافت. در سال ۱۳۰۴ شمسی مجلس شورای ملی احمدشاه را از سطنت خلع نمود و حکومت موقت به رضاشاه سپرده شد. رضاشاه سرانجام در سال ۱۳۰۵ شمسی تاجگذاری نمود. با به قدرت رسیدن وی، تلاشهایش برای غربی سازی ایران را آغاز نمود. یکی از اقدامات وی، ممنوعیت تدریجی تعزیه بود که منجر به افول این هنر گردید.
بهرام بیضایی در کتاب تاریخ تعزیه به این موضوع اشاره کرده و مینویسد : «در دورهی رضا شاه به نظر اوليای وقت رسيد شور و خشونتی كه دامن گير اغلب دسته های عزاداری است، ممكن است در نظر خارجيان به وحشيگری تعبير شود. بنابراين در ۱۲۹۹ شمسی همه گونه تظاهرات مذهبی از جمله نمايش تعزيه ممنوع شد» تکیه دولت نیز متروک گردید و رو به ویرانی نهاد. سرانجام در سال ۱۳۲۵ هجری شمسی و در دوره سلطنت محمدرضا پهلوی، تکیه دولت به دستور عبد الحسین هـژیر تخریب شد و به جای آن ساختمان بانک ملی شعبه بازار احداث گردید.
منابع:
جلد شانزدهم دایرة المعارف بزرگ اسلامی
تکیه ها و حسینیههای ایران. زهره بزرگ نیا
تکیه دولت و کاربردهای آن. سید علیرضا ابطحی. مجله سخن تاریخ.شماره ۱۲.ص ۶۳ تا ۸۰