گذری بر زندگی روحالله خالقی؛
مردی که تاریخ موسیقی ایرانی را از فراموشی نجات داد!
روح الله خالقی یکی از برترین هنرمندان معاصر و یکی از نوابغ موسیقیست. این هنرمند نقشی بی بدیل در خلق موسیقی های ماندگار ایرانی دارد.
تاريخ : يکشنبه ۴ فروردين ۱۳۹۲ ساعت ۱۵:۰۰
هر آنکس که با موسیقی الفتی دارد؛ روحالله خالقی را نیز حتی به نام، میشناسد. مردی که با شهره ترین کتابش یعنی سرگذشت موسیقی ایران؛ خدمتی ارزشمند به هنر موسیقی عصر مشروطه و پس از آن کرد و حلقه گمشده تاریخ موسیقی ایران را در اختیار پژوهشگران قرار داد.
خالقی در سال 1285 و به هنگامی در کرمان چشم به جهان گشود که پدرش منشی فرمانفرما والی ایالات بود. پس از چند ماه از تولدش پدر به تهران باز می گردد و در خیابان ارامنه ساکن میشود. مجلس انس پدر با اهالی ادب و موسیقی کودک را به ذوق و هنر آشنا میکند. پدر خود نیز اهل موسیقی و شاگرد درویشخان بود و گاه تار مینواخت.
وی در خاطرات خود مینویسد: «مدرسه مان تالار بزرگی داشت که هر روز قبل از کلاس در آن جمع می شدیم. مستر جردن رئیس مدرسه ابتدا دعا میخواند و سپس خانم جردن پشت ارگ مینشست و قطعاتی مینواخت. به همراه این آهنگ ها سرودهایی را میخواندیم. در پایان هر سال تحصیلی نیز سرودی خوانده میشد که آهنگش را غلامرضا سالار معزز میساخت که رئیس مدرسه موزیک بود. اشعارش را نیز شاگردانی که طبع شعر داشتند؛ میسرودند.»
اما شاید آنچه او را به موسیقی علاقمند کرد؛ خاطره شنیدن ویولون همسایه در شبهای تابستان بود. خالقی در خاطرات خود می نویسد: «آرزو داشتم روزی این ساز را بنوازم از مادرم خواستم تا با همسایه برای آموزش ساز صحبت کند و او در پاسخ گفت که آقای همسایه که معلم ساز نیست. شنیدن صددای ویولونش نیز برای کسی مقدور نیست.»
سرانجام خالقی برای فراگیری ویولن نزد رحیم خان کمانچه کش میرود. اما شاید بزرگترین اتفاق در زندگی هنری او زمانی رقم میخورد که کلنل علی نقی وزیری مدرسه ای با نام مدرسه عالی موسیقی را تاسیس میکند. سال ۱۳۰۲ از این جهت نقطه عطف حیات او به شمار میرود. خالقی در مدرسه عالی موسیقی ثبت نام میکند و بدین شکل در زندگی هنری خالقی اتفاقی ارزشمند پدیدار میشود و همین موضوع سبب میشود تا سرنوشت او با موسیقی نوین ایران، همپیوند باشد.
در سال ۱۳۱۳، این هنرمند اثرگذار تاریخ موسیقی ایران دانشنامه لیسانس خود را در رشته ادبیات فارسی از دانش سرای عالی کسب میکند و یک سال بعد یعنی در سال ۱۳۱۴ وارد خدمت در وزارت فرهنگ میشود.سپس معاونت دفتر وزارت فرهنگ قبول میکند و سر انجام در سال ۱۳۲۰ به معاونت اداره کل موسیقی کشور و معاونت هنرستان عالی موسیقی منصوب میشود. در سال 1325 انجمن موسيقي ملي ، به همت او تاسيس میشود. این نوازنده بنام در سال ۱۳۲۸ هنرستان موسیقی ملی را تاسیس میکند. پیروی او از شیوه کلنل علی نقی وزیری در آثار بی شمارش مشهود است. از خالقی آثار موسیقایی متنوعی برجای مانده که شامل آهنگ، تصنیف و سروداند. شاید نقطه عطف آثارش سرود ای ایران باشد که به گوش همه ما آشناست.
از ديگر آثار او میتوان به تصنیفهایی چون «رنگارنگ»، «پيمان شكن»، «شب من»، «نغمه نوروزي»، «اميد زندگاني»، « بهار عشق »، «مستي عاشقان»، «يار رميده»، «شب جواني»، «وعده وصال» و... نام برد. اما
«می ناب»، «چنگ رودکی»، «حالا چرا» از برترین تصنیفهای او هستند.
از آثار مکتوب او میتوان به : «نظری به موسیقی غربی»، «نظری به موسیقی ایرانی»، «سرگذشت موسیقی ایران» و «هم آهنگي موسيقي» اشاره کرد.
سرپرستي اركستر هاي شماره يك و دو راديو سبب میشد تا مردمان همعصرش از هنر این نابغه موسیقی ایران بهره فراوان ببرند. اما سرانجام مرگ این هنرمند بنام در تیرماه سال 1344، موسیقی ایرانی را برای همیشه داغدار کرد. به یاد او، دخترش گلنوش بعدها در امریکا رهبری ارکستر روح الله خالقی را بر عهده گرفت و بنیاد خالقی را تاسیس کرد.
یادداشت: مینا عبدی