به گزارش هنرنیوز؛صدایش میلرزد، عصبانی است. شاید هم آبروداری میکند و بغض گلویش را فرو میخورد و میگوید:« خودشان میتوانند شش ماه حقوق نگیرند و سر کار بیایند؟! یکی از کارگرها سرطان حنجره دارد. حتی پول دوا و درمانش را ندارد. روی همگی ما سیاه، ته جیب هرکداممان ۱۰۰۰ تومانی و ۲۰۰۰ تومانی بود کمک کردیم به دوستمان، هیچ نمیشود اما حداقل از عذاب وجدان نداشتههایمان کم میشود!»
ارگ نشینی با مواد مخدر
نفر بعدی از ارگ ثبت جهانی بم قصه تلختری را تعریف میکند. این که یکی از کارگران به دلیل عدم پرداخت حقوق، مجبور به حمل مواد مخدر شده و اکنون در زندان چشم انتظار بین ماندن و رفتن است. و البته سنگینی این قصه آنجا است که همسر یکی دیگر از کارگران نیز مجبور شده از همین راه روزگاری را که شوهرش آن هم نه به دلیل کار نکردن بلکه به دلیل پرداخت نشدن حقوقش، برایش خاکستری کرده بود؛ با دستان خودش سیاه کند. شاید میخواسته رنگ سفیدی بر زندگی اش بپاشد و بر ارگ آن بنشیند اما رنگکار خوبی از آب درنیامده است.
کارگرانی که پول خوردن صبحانه ندارندکارگر دیگری میگوید:« وقتی در گروههای شش نفری دور هم جمع میشویم از این جمع چهار نفر برای صبحانه هیچ با خود به همراه ندارند. بارها شده که خیلی از کارگران بالای داربست سرشان گیج رفته است. لباس کار و کفش و... که پیشکش ما حتی شش ماه است بیمهمان نیز واریز نشده است. اگر اتفاقی برای هر کدام از ما یا خانوادهمان بیفتد و گذرمان به بیمارستان بیفتد، چه باید بکنیم. من فقط چشم امیدم به دعای خیر مادرم است که هر روز بدرقهام میکند. بیچاره پیرزن از درد شبها خوابش نمیبرد اما پولی ندارم که خرج دوا و درمانش بکنم.»
بوی عید بوی کاغذ رنگی« الان عید نزدیک است. از همین حالاغصهام گرفته است که اگر احیاناً درهای رحمت به سوی ما هم باز شد و حقوق ما را هم پرداخت کردند، قسطهایی را که از فامیل گرفته ام تا شرمنده زن و بچهام نباشم پرداخت کنم یا برای فرزندانم لباس بخرم . من و همسرم هیچ، بالاخره همه ما روزی بچه بودهایم و دلمان عید میخواهد.»
حرفهایشان بوی درد میدهد و تو را یاد این ابیات می اندازد: «یاد دارم یک غروب سرد سرد/می گذشت از توی کوچه دوره گرد:دوره گردم ، کهنه قالی می خرم/دست دوم جنس عالی می خرم/گر نداری کوزه خالی می خرم/ کاسه و ظرف سفالی می خرم...
اشک در چشمان بابا حلقه بست/عاقبت آهی زد وبغضش شکست/اول ماه است و نان در خانه نیست/ ای خدا شکرت ولی این زندگیست؟!/...دوره گردم ، کهنه قالی میخرم/ دست دوم جنس عالی می خرم/خواهرم بی روسری بیرون دوید/ گفت: آقا سفره خالی می خرید!!!»
پنج روز کسر حقوق به علت اعتراض به حق مسلمبه گزارش هنرنیوز؛ شش ماه است که کارگران ارگ ثبت جهانی بم حقوقشان را دریافت نکردهاند . آخرین بار مرداد ماه بود که حقوق معوقه چهارماهشان پرداخت شد.
البته به یمن اعتراض به حق مسلمشان و تحصن جلوی ارگ ، مدیر محترم پایگاه ارگ بم در آن زمان پنج روز بیمه و حقوقشان را کم کرد؟! و این پرسش را در ذهنها باقی گذاشت که
مگر امام صادق عليه السلام نفرموده است:پيش از آن كه عرق آنان(كارگران) خشك شود ، مزدشان را بپرداز . و مگر پيامبر صلي الله عليه و آله نفرموده است:ظلم در پرداخت مزد كارگر ، از گناهان بزرگ است . پس چگونه پنج روز حقوق کارگری را که چهار ماه حق مسلمش پرداخت نشده و اعتراض بجا داشته است به عنوان جریمه، تنبیه یا... پرداخت نمیکنید! و یک پرسش اساسی تر کدام یک از مدیران میراث فرهنگی و سایر مدیران در نهادها و ارگانهای مختلف حاضرند حداقل یک سال بدون حقوق در خدمت اسلام و مسلمین باشند؟! اگر اینک پاسخ مدیر این باشد که من هم همراه و همگام با آنها حقوق نگرفتهام، یک پاسخ واضح و روشن برای او وجود دارد و آن این که قطعاً مدیر پروازی خود در جای دیگر مشغول به کاری هست و تنها راه درآمدش مدیریت ارگ بم نیست. اما کارگر کم سواد که تخصص و تبحر کارشناسی ندارد باید چه کند جز کارگری؟!
بازدید کارشناسان برنامه و بودجه
لابد حالا کارگران به همین دلیل دیگر اعتصاب نمیکنند و صرفاً دست به دامان رسانه شدهاند... اواخر بهمن ماه بود که کارگران بم در تماسهای تلفنی پی در پی از به تعویق افتادن پرداخت حقوقشان آن هم به مدت شش ماه خبردادند! ایامی که مصادف شد با حضور
فرهاد عزیزی مدیر کل امورپایگاهها در استان کرمان برای جشن بزرگ ثبت جهانی روستای صخرهای میمند . هنگام تماس تلفنی خبرنگار هنرنیوز، عزیزی از حضور گروهی از کارشناسان برنامه و بودجه در ارگ بم برای بررسی همین امر خبر داد و گفت: قرار است این گروه پس از بررسی نظرات خود را اعلام کنند و بدین ترتیب حقوق کارگران پرداخت شود.
همزمان کارگران بم از حضور این گروه خبر دادند و گفتند که تمام مشکلاتشان را برای این گروه از کارشناسان توضیح دادهاند و آنها نیز قول رسیدگی دادهاند.
اما چرا سازمان برنامه و بودجه قرار است این حقوق را پرداخت کند؟ کمبود بودجه و اعتبار در سازمان میراث فرهنگی چنین راه حلی را جلوی پای مسوولان گذاشته است موضوعی که پیش از این هم باعث دردسرهایی برای امور پایگاهها شده بود.
اینک با گذشت چندین روز از این وعدهها، همچنان کارگران ارگ ثبت جهانی حقوق نگرفتهاند و پی در پی در تماس تلفنی با هنرنیوز، خواستار رسیدگی به امورشان هستند.
اما امروز (۴ اسفند)
فرهاد عزیزی مدیرکل امور پایگاههای ثبت جهانی باردیگر تأکید میکند که پرداخت حقوق کارگران ارگ بم در سازمان برنامه و بودجه و در بخش فرهنگی این سازمان به فوریت تأیید شده و در کمیته ذی ربط درحال بررسی است.
او با اشاره به این که مصرانه پیگیر حقوق کارگران ارگ بم است، میگوید:« سازمان برنامه و بودجه نهایت همکاری را با ما داشته است و روال اداری آن انجام شده است اما امیدوارم در آخر سال خزانه با کمبود بودجه مواجه نشوند.»
وی در ادامه ابراز امیدواری میکند که در اسفند ماه حقوق کارگران پرداخت شود اما آنچه او را دلآرزده میکند آن است که مبادا در آخرین روزهای سال این حقوق پرداخت شود.
عزیزی اضافه میکند:« ما هرگز نمیخواهیم حقوق هیچ کارگری به تعوق بیفتد و این کمبود بودجه و اعتبار است که ما را نزد آنها شرمنده میکند.»
به گزارش هنرنیوز؛ هرچند مسوولان سازمان میراث فرهنگی در تلاشند تا حقوق کارگران پرداخت شود اما یک پرسش دیگر در ذهن باقی میماند که چرا استانداری کرمان و فرمانداری بم به کمک این سازمان نمیآیند.
اکنون بیش از ۱۲۰ کارگر در این ارگ با حداقل حقوق کارگری ماهیانه ۶۰۰هزار تومان مشغول به کارند. کارگرانی که اگر از کار بی کار شوند ممکن است به خیل بزهکاران اجتماعی و اقتصادی بپیوندند. آیا نمیتوان علاج واقعه قبل از وقوع کرد و پیش از آن که این گروه و یا خانواده شان در اثر فشار اقتصادی به جمع بزهکاران بپیوندند برای ماندگاری آن در کارشان تلاش کرد؟ آیا خسارت این کار کمتر نیست.
امید است که مسوولان میراث فرهنگی بتوانند در نشستهایی با مسوولان استانی به تفاهمی در این زمینه برسند.