بخش دوم بررسی ضرورت وجود قهرمان در سینما در برنامه هفت
هفت در یکی از آخرین برنامههای خود در اسفندماه ۹۳ میزبان سعید آقا خانی و میزگردی در خصوص ضرورت وجود قهرمان در سینما ایران با حضور چهار تن از صاحب نظران سینما بود.
به گزارش هنرنیوز به نقل از روابط عمومی هفت، در برنامه شب گذشته هفت محمود گبرلو به نظریه پردازیهای مختلف در خصوص سینما اشاره داشت و تاکید کرد در این باره نباید از واقع بینی دور شد و جناحی و حزبی به تحلیل آن پرداخت.
اما برنامه هفت در آغازین لحظات خود میزبان تلفنی تهیه کنندگان دو فیلم تمشک و گورداله و عمه غولی بود.
در این گفتوگوی تلفنی ساسان سالور تهیه کننده فیلم تمشک از مجری برنامه خواستار شد لنز دوربین را به سمت سینمای مستقل تنظیم کنند و ادامه داد: به عنوان سینمای مستقل نیاز به حمایت شما به عنوان یک رسانه داریم.
وی گفت: شرایط مناسبی به لحاظ اکران برای فیلم تمشک و فیلم لامپ ۱۰۰ که در این زمان روی پرده رفته، نداریم و در چنین وضعی نیز قرار بر اکران فیلمهای نوروزی از ۲۰ اسفند هستیم در حالی که ما ۴ هفته قرار داد داریم و بعد از آن باید کف فروش را برای ماندن روی پرده بررسی کرد و فیلم من تازه در حال پا گرفتن است.
در ادامه نادره ترکمان، تهیه کننده و کارگردان فیلم گورداله و عمه غولی روی خط هفت حاضر شد و گفت: برای شرایط اکرانی که به وجود آمده است متاسف هستم. شیوه اکران پشت سر هم بدون حجم قابل تصور فیلمها که در طول سال اکران نمیشوند و بعد همه با هم اکران میشوند که بعد هم به مناسبتهای مختلف بر خورد میکند.
وی ادامه داد: زمانی که من به شورای اکران رفتم به من اطمینان خاطر داده شد که در اوایل بهمن هیچ فیلم کودک دیگری همراه با این فیلم اکران نشود در حالی که این اتفاق نیفتاد. به هر صورت سیاست گذاری اکران با این شیوه، تنها سوزاندن فیلم است.
در سکانس دیگری از برنامه هفت سعید آقا خانی، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد از جشنواره سی وسوم فیلم فجر بر صندلی مهمان هفت قرار گرفت و درخصوص کارهای خود توضیح داد.
وی در این گفتوگو با بیان اینکه جشنواره سی وسوم اولین حضور من در جشنواره برای دیدن فیلمها و البته کاندید شدن بود گفت: خیلی خوشحال بودم که در جشنواره امسال فجر حضور پیدا کرده بودم و در جریان پروژه خداحافظی طولانی نیز اگرچه هیچ مشکلی وجود نداشت اما مدام فکر میکردم که ممکن است کار خوب نشود تا اینکه در مرحله رنگ فیلم حضور داشتم و فیلم دیدم و احساس کردم که این گونه نیست.
آقاخانی در پاسخ به اینکه در کار کمدی چه مسیری را در پی گرفته است گفت: در سینما و تلویزیون نمیشود برای کار طراحی کرد. چرا که اتفاقاتی که در این حوزه میافتد خیلی غیر قابل پیش بینی است. درس خواندن و آموزش و موارد دیگر تنها یک درصد است و شانس ۹۹ درصد در این حیطه دخیل است و باید در این کار شانس داشته باشید. چرا که افراد بسیاری را میشناسم که خلاقیت داشتهاند اما شانس به آنها رو نکرده است.
این بازیگربا بیان اینکه برای خلق رفتار کمدی فکر نمیکنم افزود: در وجودم کاراکتری کمدی شکل گرفته است و زمانی که قرار است کار کمدی داشته باشم شخصیت و کاراکتر را با وجودم میکس میکنم و به کارکتر طنز فکر میکنم و سعی میکنم شخصیتش را درک کنم و البته در این میان فضای سر صحنه نیز بسیار مهم است و خیلی به بازی کمدی کمک میکند. به هر صورت همیشه سعی کردهام کمدی را جدی بازی کنم و سمت کمدیها شخصیت نروم.
در میان صحبتهای سعید آقاخانی، مصطفی کیایی روی خط هفت حاضر شد و به بیان صحبتهایی در خصوص همکاری و دوستی به آقا خانی پرداخت.
در ادامه کارگردان لامپ ۱۰۰ در بخش دیگری از صحبتهای خود بیان کرد: در فیلم لامپ ۱۰۰ نیز در ابتدا میخواستم طنز بازی کنم اما بعد به این نتیجه رسیدم که میزان تاثیرگذاری را نخواهد داشت و بازی محسن تابنده در این اثر نیز به هر حال بازیگران کمدی دقیقتر و موشکافانهتر بازی میکنند و نگاهشان به اطراف دقیقتر است.
در بخش دیگری از گفتوگو با سعید آقاخانی، احسان دلاویز، تهیه کننده فیلم لامپ ۱۰۰ روی خط هفت آمد و ضمن گلایه از وضعیت بد اکران گفت: من تا کاری دغدغهام نباشد به سراغ آن نمیروم و لامپ ۱۰۰ دغدغه من بوده است.
در ادامه صحبتهای تهیه کنندگان برخی از فیلمهای در حال اکران، غلامرضا فرجی، سخنگوی شورای صنفی نمایش مهمان تلفنی هفت شد و توضیح داد: شورای صنفی هیچ گونه دخالتی در اکران هیچ کدام یک از آثار ندارد و اکران حال حاضر نیز بر حسب قرار دادی که به شورای صنفی نمایش ارائه میشود اعلام شده است. فیلمهایی که اکران آنها در این زمان اتفاق افتاده است میدانستند که شرایط چگونه است و البته بر اساس آنچه اعلام شده است فیلمها میتوانند در صورتی رسیدن به حد نصاب کف فروش با وجود آمدن فیلمهای اکران نوروزی همچنان روی پرده اکران باقی بمانند.
اما بخش دوم بررسی ضرورت وجود قهرمان در سینمای ایران سکانس دیگر برنامه هفت بود که با حضور مسعود ده نمکی، جمال ساداتیان، عبدالحسن برزیده و رضا درستکار به آن پرداخته شد.
مسعود ده نمکی در این برنامه بیان کرد: بحران مخاطب سینما هیچ ربطی به قهرمان ندارد بلکه آسیبشناسی جدی تری باید در این خصوص صورت گیرد. از طرفی نمیتوانیم سینمای ایران را متهم به ندانستن کنیم. چرا که ما جز ده کشور جهان هستیم که سینما داریم. بنابراین این سینما را اینقدر تحقیر نکنید که ما بلد نیستیم.
حتما بلد بودهاند که الان جز ده کشوری هستیم که سینما دار هستند. اما باید در فضای دیجیتال نیز در پی مخاطب جهانی باشیم. تهدیدی که امروز از انقلاب و رسانه ما احساس میشود از ناوها و جنگندهها بیشتر است چرا که افکار عمومی تحت تاثیر آن قرار میگیرد و آنچه که تاثیر گذار است سینما است که حرف جدیدی در جهان دارد. در یک جایی از این سینما به هر صورت تخیل و شخصیت سازی که صورت میگیرد از پرداختن به شخصیتهای عینی بهتر جواب میدهد وما احتیاج داریم به قهرمانهایی که زیر خاکی هم نیستند.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود با بیان اینکه قهرمان و شخصیت چیزی جدا از فیلمنامه نیست اظهار کرد: وظیفه سینما این است که قهرمانها را به الگو تبدیل کندو این نیز به هنر فیلمسازی ما بر میگردد.
جمال ساداتیان در ادامه بیان کرد: اگر به ادبیات و قصههای کهنی که وجود دارد نگاهی بیندازیم متوجه میشویم که قهرمانهای ما را حجیم و بزرگ ترسیم کردهاند که به اسطوره شباهت بیشتری دارد تا به قهرمان. بنابراین مشخص است که در آن زمان هم مخاطب حتما قهرمان میخواسته است که چنین قصههایی شکل گرفته است. ما حتی زمانی که به قصص قرآنی نگاه میکنیم نیز متوجه وجود قهرمان هستیم.
وی گفت: جامعهای که آرمان داشته باشد برای اجرای آرمانهایش نیاز به قهرمان دارد و اگر بخواهیم شرایط اجتماعی جامعه را ترسیم کنیم از دل این شرایط حادثه خیز قهرمان میتواند به وجود آید اما چرا به ان نمیپردازیم. فیلم ارغوان را در نظر میگیرم بنابراین وقتی آن سرنوشت بر فیلم حادث میشود و به قدری اما و اگر بالای سر آن میرود که در نهایت برای من یک خود سانسوری ایجاد میشود و من نوعی کار بعد خود را با چه جسارتی بسازم. پس باید اجازه آزمون و خطا به فیلسماز داده شود.
این تهیه کننده گفت: قهرمان باید از جنس جامعه و مردم باشد. در غیر این صورت برای مردم و جامعه قابل باور نیست. بنابراین در ساخت یک اثر اگر زشت و زیبا را با هم ترسیم کنیم قابل باور خواهد بود. دفاع مقدس راگاه به قدری آسمانی ترسیم کردهایم که در یک جاهایی خود را نشان میدهد و مخاطب از آن فاصله میگیرد.
در بخش دیگری از این میزگرد عبدالحسن برزیده با بیان اینکه قهرمان فرزند زمانه خودش است در بیان دیدگاه خود گفت: ما میتوانیم دو تعریف از قهرمان داشته باشیم. تعریف عام از قهرمان به این معنی که است که ویژگیهای قهرمانی همان قدر در نقطهای از جهان که در ایران جذاب است و کارهایی میکند که هر انسانی با علاقه وویژگیهای آن را د ارد اماگاه گسترده است. در این حالتگاه یک حیوان هم میتواند قهرمان باشد. اما در بخش دوم تعریف قهرمان، قهرمانان بومی هستند که از دل آثار ادبی و اسطورههای یک کشور بیرون میآیند و به قدری جذاب است که در بحث داستان کربلا قهرمانهایی داریم ما در دوران کودکی خود قسم راستمان حضرت ابولفضل بود قسمی که شاید از قسم خدا هم به نوعی بالاتر بود.
رضا درستکار از دیگر افراد حاضر در استودیو هفت بود که در خصوص لزوم وجود قهرمان در سینما بیان کرد: سینما عمدتا بازتاب است و این چیزی است که در حال رخ دادن است و مربوط به سیر تحول اندیشه و انقلاب اطلاعاتی است که قهرمان را در سینما بیمصرف کرده است که با وجود کنشگری جمعی، قهرمان پروری نوعی امل بازی و توهین به شعور بیننده است و با این اوصاف بخشی از سینمای آمریکا با به وجود آوردن شخصیتهای خیالی چون بت من و مرد عنکبوتی خنده دار است و برای همین است که به آن سینمای رویاپرداز گفته میشود.
وی ادامه داد: قهرمان عینی بازتاب شرایط ما است و قهرمانهای عینی دوران معاصر قهرمانهای ما در دوران جنگ و بچههایی هستند که هیچ کدام از خصوصیات قهرمانان پیشین ما را ندارند اما نکتهای که دارند این است که جوانی، مال، خانواده و بسیاری چیزهای دیگر را برای رسیدن به اهداف مهم ایثار میکنند. اما سینمای ایران از کجا باید قهرمان داشته باشد. دنیا و سینما تغییر پیدا کرده است.
این منتقد افزود: جشنواره فجر در برخی موارد در تاریخ سینمای ایران بینظیر بوده و بحث مزخرف قصه را نمیکنم که یعنی چی که این اثر قصه ندارد. قصه تمام شده است. به هر صورت در سینمای ایران در سالهایی که فردین و سعید راد قهرمان بودند تمام شده است و به اعتقاد من این بحث قهرمان حتی قبل از انقلاب تمام شده بود.