«کیمیا» نگاهی اندک  به تحولاتی بزرگ
نگاهی به یکی از مجموعه‌های تلویزیونی؛
«کیمیا» نگاهی اندک به تحولاتی بزرگ
سریال « کیمیا» با نگاهی به سریال های ماهواره ای سعی کرده زمان سریال های معمولی ایرانی را از 13 و 26 قسمتی به 110 قسمت افزایش دهد تا شاید دلبستگی زیادتری را برای دیدن سریال برای مردم ایجاد نماید غافل از آنکه این «زمان» سریال نیست که دلبستگی ایجاد می کند بلکه «جذابیت و محتوای قصه» است.
 
تاريخ : دوشنبه ۲ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۰۶
نزدیک به نیم فصل است که شبکه دو، هر شب ساعت نه و نیم شب ، مهمان خانه های مردم ایران است تا طولانی ترین سریال ایرانی کشور به نام «کیمیا» را به مخاطبین عرضه کند. سریالی که با نگاهی به سریال های ماهواره ای سعی کرده زمان سریال های معمولی ایرانی را از 13 و 26 قسمتی به 110 قسمت افزایش دهد تا شاید دلبستگی زیادتری را برای دیدن سریال برای مردم ایجاد نماید غافل از آنکه این «زمان» سریال نیست که دلبستگی ایجاد می کند بلکه «جذابیت و محتوای قصه» است.

ابتدا باید این آغاز را که هم، باعث می شود مخاطبین، ارتباط بیشتری با مجموعه های ایرانی برقرار کنند و هم اینکه ، جمع بیشتری از عوامل تولید فیلم، مشغول به کار باشند به فال نیک گرفت. اما بحث مهم در طولانی بودن یک سریال ، همانا «قصه دراماتیک» آن است که باید دید آیا قصه انتخاب شده قابلیت جذب یک مجموعه بیش از 100 قسمتی را دارد یا خیر؟

سریال «کیمیا» قرار است، زندگی به سبک یک خانواده ایرانی - اسلامی را در کنار تحولات سیاسی، اجتماعی و تاریخی را در سه فاز قبل از انقلاب ، دوران جنگ و زمان حال را برای مخاطبین روایت کند و تاکنون آنچه مخاطب از این سریال دیده است سکانس های قبل از انقلاب بوده است.

در سریال «کیمیا» ، بیننده شاهد دوران گذار از قبل از انقلاب به انقلاب است و ما این گذار را فقط از دید خانواده «کیمیا» می بینیم که به جز پرداختن به مسائل و تحولات انقلاب ، خودِ این خانواده نیز قصه جداگانه ای دارد که همان پدر نظامی (فرخ) ، منظبط ، وظیفه شناس است که به دلیل فساد در ارتش و ایستادگی با این فساد، حتی تا پای چوبه اعدام نیز به پیش می رود اما با دستگیری قاتل رئیس پاسگاه، از اعدام رهایی می یابد و به دلیل فشارهای همسرش که می بایست با تحولات انقلاب همراهی کند! تقاضای استعفا می کند و همین امر یعنی سرعت بخشی به موضوع استعفا؛ دستمایه ای برای قصه می شود تا فردی به نام شهرام کامفر( با بازی مهدی سلطانی) که یک ساواکی عالی رتبه و البته فامیل فرخ است با نقشه قبلی وارد زندگی فرخ شود! و حوادثی را برای داستان رقم بزند.

سریال «کیمیا» از دید دختر نوجوان دبیرستانی به نام «کیمیا» روایت می شود و با صدای نریشن او بر روی تصاویر ، تحولات خانواده و جامعه به صورت پراکنده ، تحلیل می شوند و گاهی اوقات نیز او ، اتفاقات آینده را زودتر از اینکه ببیننده آنان را مشاهده کند پیش بینی می کند! که همین قضاوت ها ، جذابیت ها و تعلیق قصه را برای مخاطب از بین می برد.

در سریال «کیمیا» ، همه خانواده ؛ انقلابی هستند و آن هم از نوع دو آتشه! اینکه چرا در یک خانواده نظامی و وفادار به حکومت؛ خانواده اینقدر انقلابی می شوند که علی رغم سن کم ، حتی جلوتر از پدر نظامی خود(که معمولا می بایست از جزئیات جامعه اطلاع بیشتری از خانواده داشته باشند) حرکت می کنند جای ابهام دارد. زن خانواده (با بازی آزیتا حاجیان) تسلط وصف ناپذیری بر همسر نظامی اش ( حسن پورشیرازی) دارد و همیشه حرف اوست که بر پدر خانواده می چربد و اوست که پیشنهاد استعفا را به همسرش می دهد آن هم با صراحت، و این پدر خانواده است که با کمترین مقاومت می پذیرد! اوست که به همسرش می گوید نباید اسلحه به همراه داشته باشد تا مبادا مقابل مردم انقلابی بایستد و پدر خانواده باز هم می پذیرد! و ...

در سریال «کیمیا»؛ همه ی همسایه های کیمیا، انقلابی اند از فرد نظامی که در محله زندگی می کند تا مرد بقال و نفت فروش و همه همسایه ها! و از قضا همسایه دیوار به دیوار آنان هم، یک خانواده انقلابی زندان رفته است که در چاپ و نشر اعلامیه هم مشارکت دارند. با وجودی که وقوع انقلاب در ایام زمستان رخ داده است و همه به یاد داریم که در آن ایام چه سرما و چه برفی آمده بود و صف های کیلومتری مقابل دکان های نفت فروشی ها بسته می شد اما ما در سریال کیمیا؛ نه شاهد سرما ، نه برف و نه صف های طولانی برای خرید نفت هستیم و جالب است که نفت فروش محله با گاری نفت خود ، همیشه آماده فروش نفت به مردم است ! این موارد، البته اگر چه موارد جزئی یک سریال طولانی محسوب می شوند اما جزئی از واقعیت آن دوران بودند و نبود این صحنه ها، نشان از کم دقتی نویسنده و کارگردان به ریزه کاری های آن دوران است.

«صحنه های وقوع انقلاب» اما در این سریال؛ خوب کار شده است و تلفیق صحنه های بازسازی شده سریال با صحنه های اصلی انقلاب؛ علاوه بر اینکه حس و حال بیشتری نسبت به آن دوران در مخاطب ایجاد می کند نشان از دقت نظر کارگردان برای انعکاس صحنه های وقوع انقلاب دارد.

بازی های خوب سریال بویژه بازی آزیتا حاجیان در نقش مهری، در سکانس های زندان و صحنه اعدام ، از جمله بازی های قابل قبول این سریال است. بازی های حسن شیرازی، مهراوه شریفی نیا و مهدی پاکدل ،همه به دل می نشینند. تقابل دو جوان انقلابی و غیرانقلابی ( پیمان و آرش با بازی مهدی پاکدل و پوریا پورسرخ ) برای رسیدن به کیمیا ، درگیری های آرش با ناپدری اش ، سودجویی همسر شهرام کامفر (با بازی نیکی کریمی) و ... همه داستانک هایی است که در این سریال در کنار قصه اصلی برای مخاطب روایت می شوند تا عمق بیشتری از شخصیت های داستان را برای بیننده برملا سازند.

«جواد افشار» به عنوان کارگردانی که قرعه ساخت نخستین سریال طولانی به نام او افتاده است تلاش کرده است تا روایت قابل قبول و مخاطب پسندی را برای تماشاگران ارائه دهد هر چند که برخی از صحنه های این سریال ، کشدار و خسته کننده است و تحولات جامعه بحران زده آن دوران و بسیاری دیگر از مسائل جامعه، مجال نیافته است که به خوبی در این سریال انعکاس داده شوند – هر چند که هنوز بیش از نیمی از این سریال پخش نشده است - اما این سریال تا همین جا نیز توانسته گوشه ای از آن دوران پرطلاطم را برای ثبت در تاریخ به تصویر بکشد هر چند کج دار و مریض.

سختی این نوع سریال ها همین بس که این مجموعه با وجودی که تولید آن بیش از دو سال است که شروع شده اما هنوز تصویربرداری آن به اتمام نرسیده است و بازیگران تازه ای مثل برزو ارجمند که - نامش از اواسط سریال به تیتراژ اضافه شد - همچنان در حال ورود به سریال هستند.

به هرحال؛ امیدواریم تولید سریال های طولانی مدت، با قصه های جذاب و عوامل حرفه ای؛ همچنان در دستور کار رسانه ملی قرار بگیرد تا مخاطب با برقرار کردن ارتباط بیشتر؛ همراهی افزونتری با تلویزیون ملی داشته باشد.
کد خبر: 85146
Share/Save/Bookmark