ماندن یا نماندن؛ مسأله این است
آیا اسکلت هفت هزار ساله به موزه ملی میرود؟
این روزها پژوهشگاه روزهای سختی را میگذراند چرا که با یک پرسش مهم روبه رو است تکلیف بانوی ۷ هزار ساله چیست؟ این حساسیتها تا بدانجا است که حتی اخبار درگوشی از ارسال نامه سلطانیفر برای مسافر ری خبر میدهد.
تاريخ : شنبه ۹ آبان ۱۳۹۴ ساعت ۱۲:۵۵
مریم اطیابی- به گزارش هنرنیوز؛شنیدهها حاکی از آن است که مسعود سلطانیفر، رئیس سازمان میراث فرهنگی؛ با توجه به شرایط موجود اسکلت بانوی ۷ هزارساله پایتخت که در قلب بازار تهران غنوده است، در نامهای به مسئولان پژوهشکدهی باستانشناسی اعلام کرده که هر چه زودتر اسکلت و اشیای به دست آمده را به موزهی ملی ایران منتقل کنند، این در حالی است که سید محمد بهشتی، رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری وجود چنین نامهای را با قطعیت رد میکند، با این وجود تاکید میکند که اسکلت بانوی هفت هزار ساله از نظر علمی باید به موزهی ملی ایران منتقل شود.
بهشتی اظهار میکند: ما در طول روزهای گذشته بررسی میکردیم که میتوانیم این اسکلت را در این مکان حفظ یا باید آن را منتقل کنیم؟ در واقع ما در کشاکش این بودیم.
وی با اعتراض نسبت به عملکرد رسانهها برای انتقال دادن یا ندادن این اسکلت به موزهی ملی ایران،ادامه میدهد: رسانهها آنقدر فشار آوردند و فضایی درست کردند که اجازه ندادند کارشناسانی که باید کار علمی کنند، به کارشان برسند و بررسی های علمی را انجام دهند.
او میگوید: ما با وجود این فشارها مقاومت کردیم و در بررسیهای علمی خود عملا به این نتیجه رسیدیم که اسکلت در این شرایط و در مکان کنونی نمیتواند حفظ شود، چون زیر اسکلت یک لایهی ماسهای است و اگر احیانا بخواهند کار را ادامه دهند و روی آن را بپوشانند، ممکن است در اثر فعل و انفعالات و رطوبت به اسکلت آسیب وارد شود، بنابراین آن باید منتتقل شود.
رئیس پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری؛ تاکید میکند: بحث علمی ما از ابتدا دربارهی حفظ این اسکلت بود و اکنون به این نتیجه رسیدیم که کمترین ریسک این است تا آن را منتقل کنیم و در مکان کنونی نماند.
هر چند رییس پژوهشگاه اینبار نیز رسانهها را مقصر میداند اما با یک حساب سرانگشتی و فاصله زمانی ۱۱ ماهه کشف اسکلت مشخص نیست کارشناسان مورد اشاره چقدر دیگر زمان نیاز داشتند تا به یک نتیجه صحیح در مورد این اسکلت برسند؟! هرچند طرح این موضوع از سوی رسانهها به نمایندگی پایتختنشینان که بالاخره تکلیف این اسکلت در سوز و سرمای امسال چیست، چندان به مذاق مسوولان خوش نیامده است اما ذکر این مطلب ضروری است که در روزهای نخست کشف مسافر ری این روابط عمومی پژوهشگاه بود که هر روز با ارسال تیترهایی چون " تهران هفت هزار ساله " شد به دنبال جذب افکار عمومی بود و حال رسانه صرفاً از سوی همان افکار عمومی خواستار اطلاعرسانی درباره آخرین وضعیت اسکلتی است که ظاهراً مانند سایرآثار تاریخی ایران دچار فرجامی نامعلوم است.
این در حالی است که تعدادی از کارشناسان معتقدند آوردن اسکلت به موزه ملی هم صحیح نیست و باید در همان محل کشف؛ با احداث سایت موزه نگهداری شود. موضوعی که دچار پیچیدگیهای خاص مدیریتی است و به نظر میرسد که این مسوولان پژوهشگاه، میراث فرهنگی تهران و سازمان زیباسازی شهرداری تهران هستند که آن را تبدیل به یک کلاف سردرگم کردهاند و نه رسانه. این گروه معتقدند با هزینه نه چندان زیادی در زمان کوتاهتر میشد فرجام دیگری برای اسکلت رقم زد چرا که جابهجایی اسکلت مشکلات خاص خود را دارد.
از سویی دکتر احمد چایچی – مدیر گروه پژوهشی اشیا فرهنگی – تاریخی –که یکی از موافقان ارسال اسکلت ۷ هزار ساله به موزه ملی در گفت و گو با خبرنگار هنرنیوز میگوید:« از ابتدا گسترش سطح کار اشتباه بود چرا که در گمانهزنیها به نتایج لازم رسیده بودند. در حال حاضر چارهای نیست و نمیتوان آنجا را همینطور به امان خدا رها کرد. ممکن است ریزش کند و یا کسی دچار آسیب بشود نمیتوان وسط بازار یک حفاری را با این عمق به حال خود رها کرد.»
او با تأکید بر این که از زمان کشف اسکلت زمان زیادی میگذرد و قرار گرفتن آن در معرض آلایندههای شهری و همچنین نزدیک شدن به فصل بارش و سرما زمینه متلاشی شدن و تغییرات جدی در اسکلت را فراهم میکند، ادامه میدهد:« ساخت سایت موزه به این راحتی نیست. نخست آن که فرهنگ شهری ایران با نقاط مشابه دارای سایت موزه شهری متفاوت است. شما در کجای دنیا سراغ دارید که با موتور از پیاده رو حرکت کنند. یا چه تضمینی میدهید که پس فردا یک ماشین سنگین مانند جرثقیل در کنار سایت موزه توقف نکند و موجب ریزش آن نشود. از سویی اگر قرار به گسترش کار باشد نیز هزینه میلیاردی و سنگینی به دنبال دارد چرا که شما از پایین نمیتوانید حفاری کنید باید از بالا به پایین حرکت کنید. پس مجبور به بستن خیابان و یا حتی تملک مغازهها هستید که با توجه به قرارگیری در قلب بازار تهران این کار هزینه بسیار سنگینی دارد.»
وی تأکید میکند:« از سویی فناوری و تکنولوژی ایران در مقایسه با سایر نقاط مشابه برای نگهداری این اسکلت چه در موزه و چه در سایت موزه شهری بسیار ضعیف است . البته فقط ایران دچار چنین مشکلی نیست باقی نقاط جهان نیز با این مشکل رو به رو هستند. شیشه مخصوص، هزینههای آزمایشگاهی ، ایجاد یا عدم ایجاد خلا برای نگهداری ، نحوه جابهجایی، ایجاد شرایط نزدیک به وضعیت قبلی اسکلت و... از جمله مواردی است که به نظر میرسد مشکلات را گستردهتر میکند.»
چایچی به وضعیت مرد نمکی زنجان اشاره میکند و میافزاید:« به مرور زمان این اسکلت از فرم و شکل نخست خود خارج شد. شاید چند مرکز در معدود کشورهایی وجود دارد که بتواند این اسکلت را به خوبی نگه دارد. برای نگهداری چنین اسکلتی بودجه کلانی نیاز است ، از این رو من از روز نخست با ادامه کاوشهای بانوی ۷ هزار ساله مخالف بودم.»
به گزارش هنرنیوز؛ حال باید منتظر ماند و دید ماحصل گفت و گوهای کارشناسی فارغ از هر گونه هیاهو یا فشار مدیریتی چیست؟ چرا که با نگاهی به وضعیت اسکلت مشخص میشود تصمیمگیران اعم از رییس سازمان میراث فرهنگی، رییس پژوهشگاه، رییس سازمان زیباسازی و مدیرکل میراث فرهنگی تهران هیچ یک متخصص این حوزه نیستند و این مسألهای نیست که از جابهجایی و یا عدم جابهجایی آن با دلایلی چون فشار رسانهای یاد کرد و توپ را در این زمین انداخت. از سویی باید دید آیا سازمان زیباسازی که کام میراث فرهنگی را چند وقت پیش با خبر خوش خرید خانه داییجان ناپلئون شیرین کرد، این بار نیز به یاری میراث فرهنگی خواهد آمد؟